وزیر اسبق نیرو در برنامه شناسنامه؛
پرویز فتاح "وزیر نیرو دولت نهم با حضور در برنامه «شناسنامه» این هفته به بیان خاطرات خود از دوران 8 سال دفاع مقدس و بعد از آن پرداخت. وی در این برنامه، از آخرین حضور خود در جلسه هیات دولت به عنوان یکی از تلخ ترین خاطرات دوران زندگی اش یاد کرد.
به گزارش برق نیوز؛ برنامه «شناسنامه» این هفته با حضور پرویز فتاح (وزیر نیرو دولت نهم) و با اجرای محمدحسین رنجبران از شبکه سوم سیما پخش شد.
فتاح در ابتدای برنامه در پاسخ به این سوال مبنی براینکه از قبل از انقلاب و فعالیتهای آن زمان برایمان بگویید،گفت: بنده متولد 1340 روستای "قرهباغ" در آذربایجان غربی هستم و در زمان انقلاب 17 سالم بود. در انقلاب 57 که اوج مبارزات مردم مسلمان علیه رژیم شاه بود در اوج جوانی و شور و نشاط بودیم خانواده ما به واسطه برادر بزرگمان" ایوب" که از انقلابیون و زندان رفتههای آن زمان بود با مسائل سیاسی آشنا بودیم.
وی ادامه داد:در سال 53 مطالعات آن زمان را با توجه به سختیهای آن شروع کردم و با اینکه سن و سال زیادی نداشتم در تمام عرصههای سیاسی آن زمان توفیق حضور داشتم؛همچنین در سالهای اوج انقلاب 56 و 57 ،مدارس نیمه تعطیل و فعالیتی نداشتند اما با این حال مسئولیت انجمن اسلامی مدرسه را برعهده داشتم.
فتاح در پاسخ به این سوال مبنی براینکه در آن زمان دشمن در زمینه قومیتها کار کرده بود اولویت شما در آن زمان چه بود؛ اظهار داشت: خوشبختانه اقوام کرد،ترک در کنار هم بودند و در بطن انقلاب هردو در کنار هم از دستورات امام اطاعت میکردند و یکی از نقاط عطف آن زمان این بود که این اقوام بعد از توطئههای پیش آمدهای که برخی برای دشمنی تلاش میکردند با کمک امام و هوشیاری مردم مرتفع شد.
وی در پاسخ به سوال دیگری مبنی براینکه شما خاطره خاصی از نقطه پایان جنگ و "عملیات مرصاد" داشتید ،از نقطه آغاز جنگ برایمان بگویید؛افزود: روز اول جنگ 31/6/59 در تهران بودم و با چند نفر از دوستان دانشگاهی تصمیم داشتیم به فیضیه رفته و طلبه شویم در همان روز اعزام به قم هواپیمای عراقی را بالای سرمان در فرودگاه مهرآباد دیدم ،از همان جا به ارومیه برگشتیم و آموزش نظامی و خمپاره را در کنار دریاچه ارومیه نزد شهیدان "حمید" و "مهدی باکری "دیدیم و بعد از دو هفته آموزش به جبهه کرمانشاه،کرند و غرب رفتیم.
فتاح با اشاره به حضور خود در «عملیات مرصاد» تصریح کرد:در پایان جنگ آخرین عملیات مرصاد بود و پایگاه ما لشگر 6 ویژه در 45 کیلومتری کرمانشاه در نزدیکی تنگه حسنآباد قرار داشت؛شب تاریخی با گردانمان که بنده مسئولیت قائم مقام لشگر را داشتم گذراندیم. حتی تا چند شب به مرز اسارت رفتم و خیلی از دوستان و فرماندهان گردان که همراه ما بودند در آن عملیات شهید شدند؛ سه شبانه روز نخوابیده بودم و روز آخر که عملیات به اتمام رسید و ما پیروز جنگ بودیم؛ توان راه رفتن نداشتم،حتی برای سرم زدن به من رگی پیدا نمیکردند.
وزیر سابق نیرو در پاسخ به سوالی مبنی براینکه زمان پذیرش قطعنامه 598 و پایان جنگ چه حسی داشتید، بیان داشت: زمانی که پیغام حضرت امام(ره) را شنیدم سردرد شدیدی داشتم و فقط گریه میکردم به خصوص این جمله امام (ره)که فرمدند"جام زهر را نوشیدم" برای ما رزمندهها سخت بود و آرزو میکردیم کاش مرده بودیم و این جمله و پیام را از امام دریافت نمیکردیم. چند روز بعد که حملات گسترده عراق به ویژه منافقین پیش آمد دوباره شور و حالی به رزمندهها تزریق شد.
فتاح در پاسخ به سوال دیگری مبنی براینکه بعد از جنگ شما مسئولیت اجرای بخشی از قطعنامه 598 را داشتید،در این مورد توضیح دهید گفت:نیروهای سازمان ملل از 42 ملیت به ایران آمده بودند و هم در ایران و عراق مستقر شدند؛ بنده در فاصله 10، 20 کیلومتری مرزی از کردستان تا شلمچه بنده مسئولیت ستاد نظامی اجرای قطعنامه را عهدهدار شدم ؛شاید دلیل انتخاب این بود که من آن زمان جوان بوده و مهندس نقشهبرداری بودم و با هیئت 9 نفرهای از سوی مقام معظم رهبری در سال 68 و 69 مسئول تعیین خطوط مرزی بودیم.
فتاح با بیان اینکه در طول 8 سال خطوط و میلههای مرزی ما از بین رفته بود و دو سال تلاش بیوقفه و مهندسی برای این بود که میلههای مرزی را در جای خود نصب کنیم ،گفت:با همکاری ارتش و سپاه مسئولیت نصب میلههای مرزی را داشتیم اما یک میله در قسمت مرزی 50 متر اختلاف داشت شما تصور کنید در یک مرز هزار کیلومتری هزاران میله مرزی وجود دارد؛اما فقط یک میله 50 متر اختلاف بین مرز ایران و عراق داشت ما 25 روز این وضعیت را نگه داشتیم و گفتیم حتی از 25 متر خاک کشورمان کوتاه نمیآییم به فضل الهی، میله همان جایی قرار داده شد که تعیین کرده بودیم.
فتاح در پاسخ به سوال دیگری مبنی براینکه فعالیت شما بعد از جنگ چگونه بوده آیا به سمت دانشگاه و تحصیل رفتید؛بیان داشت: این نکته را اضافه کنم که اولین مبادله اجساد مطهر شهدا را بنده در مرز شلمچه در سال 69 انجام داده؛حتی درست در خط مرزی مراسم بسیار باشکوهی را برگزار کردیم و این اجساد مطهر شهدا را تحویل گرفته و باب جدیدی برای جستجوهای اجساد شهدا ایجاد کردیم.
وزیر سابق نیرو در دولت نهم در پاسخ به سوالی مبنی براینکه روابط شما با "جلال طالبانی" چگونه بود؟ چراکه ایشان زمانی که به تهران آمدند با شما صمیمی بودند،گفت: درزمان جنگ هم در جبهه کردستان،جبهه جنوب به خصوص "فاو" و " قرارگاه رمضان" که داخل عراق بود توفیق داشتم و آن زمان که در "قرارگاه برون مرزی رمضان "در داخل عراق حضور داشتیم،"جلال طالبانی" میزبان ما بودند که یک مقری در دل کوهستان اطراف دریاچه دربندیکان و دوکان به اسم" یاسمن" که یک منطقه صعبالعبور و زیبایی است،داشتم و ایشان از ما 500 نفر ایرانی میزبانی کردند که خاطره شیرینی است.
فتاح افزود: بعد از اطمینان حاصل کردن از اینکه آخرین میله مرزی که در مرز ایران و عراق گذاشته شده و نیروهای سازمان ملل نیز از ایران رفتهاند؛من در دانشگاه صنعتی شریف مهندسی سازه خوانده بودم و در این میان در19 بهمن سال 70 زمین سد کرخه را از کارفرمای وزارت نیروی آن زمان تحویل گرفتم و تصمیم داشتم سد کرخه را بسازم.
"کرخه" یادگار عملیات فتحالمبین بود
وی با بیان اینکه سد کرخه بزرگترین سد تاریخی کشور است؛تصریح کرد: آن زمان پیمانکار بودیم و میخواستیم بزرگترین سد تاریخی کشور را احداث کنیم و همه رزمندههایی بودیم که از جبهه برگشته و از اینکه آیا به موفقیت میرسیم تردید داشتیم؛ وزارت نیروی آن زمان "مهندس زنگنه" بود و به واگذار شدن این کار به ما تردید داشت اما آقای هاشمی رفسنجانی از ما حمایت کرد.
وی با بیان اینکه "کرخه" یادگار عملیات فتحالمبین بود، اظهار داشت: در سال 80 در زمان دوره اصلاحات، آیتالله هاشمی رفسنجانی در بام "کرخه" ایستادند و همه سفرای خارجی مقیم جمهوری اسلامی با کابینه را به همراه خود آوردند و با افتخار پرچم جمهوری اسلامی ایران را بر فراز "کرخه" به اهتزاز درآوردیم.
وی با اشاره به خاطرهای از مقام معظم رهبری در آن زمان گفت: مقام معظم رهبری فرمودند پروژه کرخه جزو نادرترین پروژههای کشور است ایشان در سال 24 اسفند 75 برای بازدید به این منطقه آمدند؛ آقای زنگنه آخرین سال وزارتشان بود یک پارچهای از سوی وزارت نیرو که 50 متر طولش بود و در آن نوشته شده بود "ما توانستهایم کرخه را بسازیم "در آنجا وجود داشت ما به همراه بچههای مذهبی آن زمان به اندیمشک و دزفول رفته و حدود 100 متر پارچه برنزنتی خریده و روی آن نوشتیم "حزباله میتواند".
فتاح ادامه داد:رهبری که از بالا به سمت بدنه کرخه میآمدند،هردو شعاع را دیده و متوجه اختلافنظر و سلیقه فرزندان حزب الله و کارفرما شده حتی در زمان سخنرانی لبخند به چهره داشتند، ایشان فرمودند این شعار را حفظ کنید و بارها تاکید کردند که جوانان ما این شعار را حفظ کنند.
فتاح در پاسخ به این سوال مبنی براینکه بعد از دو سال وزارت،شما چهره ماندگار سدسازی شده اید، آشنایی شما با احمدینژاد چگونه بود؟ گفت: آشنایی بنده با احمدینژاد به اول انقلاب بر میگردد،در سال 59 دانشگاهها به واسطه انقلاب فرهنگی تعطیل شده بود و ایشان از دانشجویان علم و صنعت بودند زمانی با استادان به استان ما آذربایجان غربی آمده و بعد از آن یکی از آنها استاندار و بقیه معاون و فرماندار شدند؛بنده به واسطه مسائل انقلاب با ایشان آشنا بوده و اما در این دیدار آشناتر شدیم.
وی ادامه داد:در زمان جنگ،" احمدینژاد" مسئول امور پشتیبانی جنگ بود و در یک دوره به یگان ما آمده و ما ایشان را به عراق اعزام کردیم حتی موقع برگشت به ایران به پیشواز ایشان آمدم .شرایط سختی بود آن زمان که احمدی نژاد در دولت "آیت الله هاشمی رفسنجانی استاندار اردبیل بودند، از ما برای تصدی پستهای دولتی دعوت کردند؛اما بنده نپذیرفتم حتی در زمان شهرداری ایشان در تهران به بنده گفتند که معاونت عمرانی را قبول کنم اما به واسطه درگیر بودن در جریان کرخه نتوانستم.
فتاح با اشاره به وزارت خود در دولت نهم گفت: دعوت ایشان از من برای پست وزارت نیرو غیر منتظره بود چراکه رسانهها اعلام کرده بودند لیست کابینه ایشان بسته شده من مشغول کارهای عمرانی وسدسازی بودم؛ احمدی نژاد با من 7 صبح تماس گرفت و گفت لیست کابینه من بسته شده و برای فرستادن آن به مجلس آماده است بنابراین هرچه سریعتر به ساختمان پاستور بیا من هم قبول کردم اما یک ساعت جلوی در پاستور منتظر ماندم به این دلیل که کسی مرا نمیشناخت و من را راه نمیدادند.
رابطه من با احمدینژاد مانند همه وزرا نبود
فتاح در پاسخ به سوال دیگری مبنی براینکه کار کردن با آقای احمدینژاد چگونه بود گفت: من تجربهای نداشتم عهدهدار شدن وزارت سنگینی چون نیرو و تعامل آن با دولت تجربه میخواست واقعا شرایط سختی بود وحالا که اطرافیان از من میپرسند میگویم به دلیل توقعات مردم و نمایندگان کارکردن با چندصد هزار نیرو و ... کار سختی بود.
وی در پاسخ به سوالی مبنی براینکه چرا همکاریتان با احمدینژاد در دولت دهم را ادامه ندادید؛ چراکه همه میگفتند احمدینژاد فتاح را خیلی دوست دارد؟ اظهار داشت: بنده با ایشان رفیق بودم و رابطه من با احمدینژاد مانند همه وزرا نبود؛چراکه ما در سختترین شرایط جنگ حتی پس از آن در کنار هم بودیم ؛حتی در مطرح کردن مطلبی به ایشان با سیستم اداری وارد نمیشدم و هر زمانی مثل زمان صبحانه و ناهار مزاحم ایشان میشدم.
وی با بیان اینکه اخلاق دوستانه با رفتار اداری کاملا متفاوت است ،تصریح کرد: زمانی این تفاوت آشکار میشود که از نزدیک با دوستتان کار کنید دوستان زیاد و خوبی در جبهه داشتیم که بعدها شهید شدند و نمیتوانستند در کنار یکدیگر فعالیت کنند و همین شرایط را با دکتر احمدینژاد داشتم ،اما بعضی وقتها این احساس را داشتیم که گفتههایمان برهمدیگر منطبق نیست.
فتاح اضافه کرد: من یک روحیه نرم و روحیه تعامل وسیع داشتم و دارم ؛اما نگاه من به دولت قبل متفاوتتر از "احمدینژاد" دولت دهم بود از زمانی که به وزارت نیرو آمدم به گذشتگان این وزارت احترام گذاشتم و تاکنون با آنها ارتباط دارم و این به معنای همفکری سیاسی با آنها نیست؛ معنای آن این است که ضمن حفظ همه مراتب و خطوط فکری و سیاسی یک تعامل سازنده مهم داریم که هیچ لطمهای به افکار و اعتقادات نمیزند.
وزیر سابق دولت نهم در پاسخ به سوال دیگری مبنی براینکه چقدر حلقهای که احمدینژاد را از احمدینژاددولت دهم متفاوت کرد در تصمیم شما تاثیر داشت؟گفت: فقط این را میتوانم بگویم شناختی که از احمدینژاد داشتم با احمدینژاد آخر دولت دهم بسیار متفاوت بود و این نشان میدهد که سیاستمداران با تجربه هم در کنش و واکنش واقعیتهای سیاسی تغییر میکنند؛ نمیتوانم بگویم منفی یا مثبت اما شخصیت و نگاه انسانها درطی زمان تغییر میکند و این اتفاق در "احمدینژاد" و رفتارهایش افتاده بود.
شهید "بروجردی"روح بلندی داشت که زمین نمیتوانست او را نگه دارد
فتاح در پاسخ به سوال دیگری مبنی براینکه مهمترین یادگاریهای شما از زمان جنگ چه بود ؟اظهار داشت: من در جبهه غرب، جنوب و کرمانشاه حضور داشتم و با شهدای بسیاری محشور بودم،آنها بزرگوار و بزرگمنش بودند در غرب "حمزه" و در اتاق عملیات شهید محمد "بروجردی" سخنرانی میکرد ایشان من را خیلی دوست داشت و من هم به ایشان ارادتمند بودم روز جمعهای بود که در فردای آن روز بروجردی به شهادت رسید.
وی اضافه کرد: من روبروی "شهید بروجردی" نشسته بودم؛ در محضر خداوند و در پیشگاه ملت و به یقین عرض میکنم؛ فکر میکردم که در مقابل یک انسان بهشتی و شهید نشستهام و همه چیز گواهی میداد ایشان شهید میشوند و تنها روحشان در این دنیاست وقتی بروجردی رفت برایش خیلی دعا کردم ایشان به من وصیت میکرد و میگفت فتاح این انقلاب و امام است باید تا آخر محکم ایستاد و این مقام پاسداری شماست فردا هم خبر شهادت بروجردی را اعلام کردند ایشان روح بلندی داشت که زمین نمیتوانست او را نگه دارد.
فتاح در پاسخ به سوالی مبنی براینکه فرزندان شهدا با شما صمیمت زیادی دارند برای چیست؟ تصریح کرد: به این دلیل که من خود را مدیون آنها میدانم و با پدران آنها محشور بودم و این فرض بر همه مسئولان نظام است که حرمت و کرامت آنها را حفظ کنند وقتی آنها را می بینیم و صحبتهایشان را میشنویم روحمان با آنها پیوند میخورد و ما در این مسیر قصور داریم.
وزیر سابق دولت دهم در پاسخ به سوالی مبنی براینکه فعالیت قرارگاه سازندگی خاتمالنبیاء که شما یکی از موسسین آن بودید بعد از جنگ چطور ارزیابی میکنید؟ گفت: این قرارگاه با و با فرمان مقام معظم رهبری و مجوز دولت اول سازندگی شروع شد، در ابتدا آرم قرارگاه و سپس ساختمان آن را اجاره کردیم دورنمای آن اینطور بود که این شجره طیبه گسترده شده و چون در عمل اساس و نیتها پاک بود و همه به نظام اعتقاد داشتند؛ خدا نیز برکت داد و الان توسعهای پیدا کرده که برخی از خودیها منتقد بزرگی و وسعت آن شدهاند.
وجود قرارگاه سازندگی به معنای قطع کردن دستان خارجیها بود
فتاح تاکید کرد: همه دولتها از جمله سازندگی، اصلاحات و حتی دولت نهم و دهم در راه سازندگی تلاش کردند و اگر قرارگاه نمیآمد قطعا کمبودهایی هم احساس میشد؛ وجود قرارگاه سازندگی به معنای قطع کردن دستان خارجیها بود.
فتاح در پاسخ به سوال دیگری مبنی براینکه در انتخابات ریاست جمهوری 92 پیشنهاد نامزد شدن داشتید؟ گفت: کم و بیش پیشنهاداتی داشتم، اما واقعیت و اصلیترین دلیل من این بود که آمادگی آن را نداشتم .حتی برخی از مسئولین و معتمدین زیادی آمدند اما من نپذیرفتم این پیشنهاد از یک سال قبل و تا یک ماه مانده به انتخابات مطرح شد و همه آنها را رد کردم و گفتم که امکان ندارد احساس من این بود که دیگران شرایط بهتری از من دارند و حدسم نیز درست درآمد.
وی در پاسخ به سوالی مبنی براینکه شنیده شده برای شهرداری هم پیشنهاداتی داشتید؟ گفت: یکی از اشکالات ما این است که شایعات زیادی پشت سر ماست که هیچ کدام به واقعیت نمیپیوندد.
فتاح در پاسخ به سوال دیگری مبنی براینکه غیر از مسئولیت در نظام و سپاه فعالیت دیگری هم دارید؟ گفت: روحیه من طوری است که بیش از یک کار را نمیپذیرم؛ حتی تدریس در دانشگاه را رها کردم درحال حاضر به جز سمت بنیاد تعاونی سپاه هیچ مسئولیتی ندارم و این اعتقاد من است.
وزیر سابق دولت نهم در پاسخ به سوال دیگری مبنی براینکه اگر دکتر روحانی از شما برای کار دعوت کند قبول میکنید؟تصریح کرد: دعوت جدی نشده است برخی دوستان و خوبان که از دوستان قدیم ما هستند به ما لطف داشتهاند؛ اما برای کمک به دولتها روحیات افراد متفاوت است چون بعضی براین باورند که این دولت روحیه سیاسی متفاوتی دارد که نمیشود؛ اما من معتقدم دولت جمهوری اسللامی برای مردم و نظام است و هرکس هرکاری میتواند برای موقعیت این دولت انجام دهد.
وی در پاسخ به سوالی مبنی براینکه چقدر مباحث سیاسی را پی می گیرید؟گفت:سعی میکنم که از مباحث سیاسی عقب نمانم و بسیار پیگیری میکنم ،اکثر روزنامهها و گزیده آنها مسائل سیاسی و محرمانه در جهات مختلف مطالعه میکند.
فتاح در پاسخ به سوال دیگری مبنی براینکه فضای سیاسی کشور را چگونه میبینید ؟گفت: این فضا بسیار ملایم و آرامتر شده طیفی که در سال 88 به نظر میآمد روحیاتشان عصبیتر بود؛ الان آرامتر شدهاند و نظام به آرامش رسیده است معتقدم بهترین انتخابات برگزار شد و این به فضای سیاسی کشور کمک کرد که بایستی مراقبت شود و هرکس در عرصههایی مثل انتخابات به قانون و نتیجه آن به شورای نگهبان به ویژه در راس آن مقام معظم رهبری احترام بگذارد اوضاع همینطور آرام میشود.
وی در پاسخ به سوال مجری برنامه مبنی براینکه آیا جریان رای اعتماد مجلس به دولت را پیگیری میکردید گفت: بله این تعامل جدی و خوب بود و نباید این جدیت از شور بیافتد و نباید کسی از رای مجلس ناراحت شود؛ ما وقتی به مجلس رفتیم چهار نفر از دولت نهم رای نیاوردند نقدهای مجلس با صراحت است و رای خوبی دادند.
فتاح در پاسخ به سوالی مبنی براینکه آیا دوران مدیریت شما را در وزارت نیرو مثبت ارزیابی میکردند و مهمترین انتقادی که به شما میشد و فکر میکردید وارد است،چه بود ؟گفت: اداره کردن وزارت نیرو کار بسیار سختی است؛ این یک وزارتخانه ریشهدار، قدیمی و پر از کارشناس است. شاید بیشترین کارشناس بین وزارتخانهها را وزارت نیرو داشته باشد. نکته مهم حساسیت آب و برق است؛ یک لحظه قطعی قابل تحمل نیست؛در تمام 24 ساعت و 365 روز وزارت نیرو آمادهباش است حتی در زمان تعطیلات رسمی استرس کار را بیشتر میکند.
وی همچنین ادامه داد:نظام مقدس جمهوری اسلامی در مجموع به وزارت نیرو در طول انقلاب عنایت کرده و عنایتش را نیز باید بیشتر بکند در دوره "نامجو" این عنایت کمتر شده است و من این تذکر را به "چیتچیان" دادم که اگر من به جای شما بودم ،اول با روحانی شرط کرده و بعد این سمت را میپذیرفتم باید نظام جمهوری اسلامی روی سرمایهگذاری صنعت آب و برق خیلی حساس باشد.
وزیر اسبق نیرو در پاسخ به سوال مجری مبنی براینکه در زمان شما احمدینژاد موضوع تغییرساعت را اعلام کرد و شما به عنوان نماینده دولت از این موضوع دفاع کردید؛ این موضوع چه نتیجهای را در پی داشت؟ گفت: دو نظر وجود دارد اول اینکه این تغییرات ساعت 10 الی 15 سال باید انجام میشد واحمدینژاد اعتقاد پیدا کرد که این کار بیتاثیر است و مردم را به زحمت میاندازد و ساعت اذان و حرکت قطارها و هواپیما به هم میخورد؛ دوم اینکه ما یک نظریه کارشناسی داشتیم که به طبع از کشورهای اتحادیه اروپا که این تغییرات ساعت را هنوز دارند در میزان مصرف و کاهش انرژی تاثیر دارد و ما مشاهده کردیم که 500 مگاوات پیک مصرف در شب تاثیر داشت و این مسائل را منتقل کردیم و در مجلس تبدیل به طرح شد و در صحن علنی اعلام شد واین طرح به شورای نگهبان رفت و اگر این شورا ،مهر تایید را میزد این طرح قطعی میشد.
وی ادامه داد: قرار بر این شد از افرادی از دولت برای دفاع از این موضوع به مجلس بروند؛ چرا که این موضوع از بعد اجتماعی و امنیتی به وزارت کشور مربوط میشد؛ در آن زمان که آقای "پورمحمدی" وزیر کشور بود به هر دلیلی نیامدند و ما نیز دلیل نیامدن ایشان را متوجه نشدیم ؛از طرفی دولت پیغام داد که بنده به شورای نگهبان رفته و از این طرح دفاع کنم؛ بنده یک نظر کارشناسی داده و این نهاد نیز تایید کردند و زمانی که از شورای نگهبان بازگشتم،احمدینژاد از اقدام من اوقات تلخی داشت زیرا من برخلاف نظر دولت عمل کردم.
فتاح در پاسخ به سوالی مبنی براینکه ارزیابی شما از پیامدهای داخلی و خارجی انتخابات ریاست جمهوری در سال 92 چیست؟ گفت: تاثیرات داخلی و بینالمللی آن بسیار مثبت بود و در آن تردیدی وجود ندارد وبالاترین تاثیرش این بود که یک انتخابات کاملا قانونمند و صد در صد نیز منضبط و اخلاقی درحین ثبتنام و درحین انتخابات و بعد از آن بود؛ در این انتخابات همگی سعی داشتند که اخلاقی عمل کنند کسانی که براین انتخابات تردید داشتند به این نتیجه رسیدند که پای حداقل رای رئیسجمهور منتخب محکم میایستد و طبق سخنان حضرت مقام معظم رهبری که این رای حقالناس است و دردنیا تاثیر گذاشت.
وی همچنین ادامه داد:در این انتخابات رویکردها متفاوت بود ومشاهده شد ذائقه دکتر روحانی با ا حمدینژاد متفاوت است و دکتر روحانی با با روحیه تعاملی لطیفتر و با حفظ ارزشها و اصول میخواهند با دنیا سخن بگویند.
فتاح در پاسخ به سوالی مبنی براینکه چرا نمایندگان اصولگراو اصلاحطلب نتوانستند در این انتخابات نتیجه بگیرند ؟گفت: باید این نمایندگان کنکاش کنند ؛شاید ایراداتی بوده است مردم دنبال اصلاح امور و تغییر وضع داخل و مسائل بینالمللی بودند و نتیجه با طبع مردم کوچه و بازار تطبیق داشت. این انتخابات انتخاب مردم در روستاها و شهرهاست؛ اصولگراها و اصلاحطلبها واقعیتهای مردمی را درست ندیدند باید صدای روستاهای دورافتاده و شهرها را بشنوند و تحلیلهای اینها منطبق بر واقعیتهای جامعه نبود و منتهی به نتیجهگیری غلط شد.
آخرین جلسه،تلخترین جلسه دولت نهم شد
وی در پاسخ به سوالی مبنی براینکه آخرین جلسه دولت نهم چگونه گذشت؟گفت: این جلسه تلخترین جلسه دولت شد به طوری که تحملش برای من سخت بود و این دولت دولت ولایتمدار است. رئیسجمهور عهدنامهای را که از روز اول از من به امضا گرفته اولین بندش التزام عملی به ولایت فقیه است و من امضایش را دارم و من نمیدانم در این مسیر چه گناهی کردم و من نمیدانم خداوند از این آزمون چه چیزی را از من میخواست بعد از جلسه به دیوار دولت تکیه داده و گریه کردم .مگر حضرت آقا از این دولت چه میخواست ما نظر حضرت آقا را میدانستیم؛ ولی علیرغم نظر آقا این انتصابی که نباید صورت میگرفت اتفاق افتاد و این جلسه را اداره کردند و برادر ما در صندلی معاون اولی نشست و در پایان جلسه اعتراضها بلند شد و رئیسجمهور سابق با عصبانیت جلسه را ترک کرده و جلسه نیمه تمام ماند.
وی در پایان برنامه با بیان خاطرهای از زیارت بارگاه ملکوتی امام حسین (ع) خاطر نشان کرد: هر اتفاقی که در نظام مقدس اسلامی افتاده مردم ما با روحیه حسینی در بطن جامعه آمدند؛ بنده در دولت نهم سفرهای زیادی به عراق داشتم و هربار که به این کشور میرفتم یک سفر کربلا را در برنامههایم بود. در آخرین سفرم به نظر میآمد که دیگر نمیتوانم به کربلا بروم کمتر از یک روزی که در عراق بودم احمدینژاد پیغام داده بود که سفرت را زودتر انجام بده و بنده آماده شدم که برگردم ؛هنگام برگشت به من اطلاع دادند که "باراک اوباما" به عراق میآید و در همین حین رئیسجمهور به بنده زنگ زد و به من اجازه داد که به این سفر بروم و ستون تشریفاتی راه انداخته و با جلال و شکوه به کربلا رفتم .در هنگام رسیدن به کربلا، آسمان شروع به باریدن کرد و من مردم را میدیدم که در زیر باران کفشهایشان را درآورده و نفس نفس زنان به این امام عزیز سلام میدهند و در آن حین به ذهنم این شعر طنینانداز شد.
مستان سلامت میکنند یا اباعبدالله
دل را به خدا غلامت میکنند
مستی به جامت میکنند
و همان لحظه به آقا گفتم یک درسی به من" فتاح" بده !من فتاح خجالت نمیکشم که برای دیدن تو بهانه میآوردم و نمیآمدم ولی تو مرا دعوت کردی و ضربالمثل" عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد" اینجا مصداق پیدا کرد.
"
امام حسین(ع) درسی به من دادند که از خجالت شرمسارم و این همه به من عنایت کرده است.امام می فرماید فرزندان انقلاب در مرام بسیجی و شهدا پای عزت نظام اسلامی بایستند ،من هوای شما را دارم و الان مشاهده میکنم که ملت ایران چه عزت بزرگی پیدا کرده است وامنترین کشور در سایه عنایت مولا اباعبدالله(ع) است.
فتاح در ابتدای برنامه در پاسخ به این سوال مبنی براینکه از قبل از انقلاب و فعالیتهای آن زمان برایمان بگویید،گفت: بنده متولد 1340 روستای "قرهباغ" در آذربایجان غربی هستم و در زمان انقلاب 17 سالم بود. در انقلاب 57 که اوج مبارزات مردم مسلمان علیه رژیم شاه بود در اوج جوانی و شور و نشاط بودیم خانواده ما به واسطه برادر بزرگمان" ایوب" که از انقلابیون و زندان رفتههای آن زمان بود با مسائل سیاسی آشنا بودیم.
وی ادامه داد:در سال 53 مطالعات آن زمان را با توجه به سختیهای آن شروع کردم و با اینکه سن و سال زیادی نداشتم در تمام عرصههای سیاسی آن زمان توفیق حضور داشتم؛همچنین در سالهای اوج انقلاب 56 و 57 ،مدارس نیمه تعطیل و فعالیتی نداشتند اما با این حال مسئولیت انجمن اسلامی مدرسه را برعهده داشتم.
فتاح در پاسخ به این سوال مبنی براینکه در آن زمان دشمن در زمینه قومیتها کار کرده بود اولویت شما در آن زمان چه بود؛ اظهار داشت: خوشبختانه اقوام کرد،ترک در کنار هم بودند و در بطن انقلاب هردو در کنار هم از دستورات امام اطاعت میکردند و یکی از نقاط عطف آن زمان این بود که این اقوام بعد از توطئههای پیش آمدهای که برخی برای دشمنی تلاش میکردند با کمک امام و هوشیاری مردم مرتفع شد.
وی در پاسخ به سوال دیگری مبنی براینکه شما خاطره خاصی از نقطه پایان جنگ و "عملیات مرصاد" داشتید ،از نقطه آغاز جنگ برایمان بگویید؛افزود: روز اول جنگ 31/6/59 در تهران بودم و با چند نفر از دوستان دانشگاهی تصمیم داشتیم به فیضیه رفته و طلبه شویم در همان روز اعزام به قم هواپیمای عراقی را بالای سرمان در فرودگاه مهرآباد دیدم ،از همان جا به ارومیه برگشتیم و آموزش نظامی و خمپاره را در کنار دریاچه ارومیه نزد شهیدان "حمید" و "مهدی باکری "دیدیم و بعد از دو هفته آموزش به جبهه کرمانشاه،کرند و غرب رفتیم.
فتاح با اشاره به حضور خود در «عملیات مرصاد» تصریح کرد:در پایان جنگ آخرین عملیات مرصاد بود و پایگاه ما لشگر 6 ویژه در 45 کیلومتری کرمانشاه در نزدیکی تنگه حسنآباد قرار داشت؛شب تاریخی با گردانمان که بنده مسئولیت قائم مقام لشگر را داشتم گذراندیم. حتی تا چند شب به مرز اسارت رفتم و خیلی از دوستان و فرماندهان گردان که همراه ما بودند در آن عملیات شهید شدند؛ سه شبانه روز نخوابیده بودم و روز آخر که عملیات به اتمام رسید و ما پیروز جنگ بودیم؛ توان راه رفتن نداشتم،حتی برای سرم زدن به من رگی پیدا نمیکردند.
وزیر سابق نیرو در پاسخ به سوالی مبنی براینکه زمان پذیرش قطعنامه 598 و پایان جنگ چه حسی داشتید، بیان داشت: زمانی که پیغام حضرت امام(ره) را شنیدم سردرد شدیدی داشتم و فقط گریه میکردم به خصوص این جمله امام (ره)که فرمدند"جام زهر را نوشیدم" برای ما رزمندهها سخت بود و آرزو میکردیم کاش مرده بودیم و این جمله و پیام را از امام دریافت نمیکردیم. چند روز بعد که حملات گسترده عراق به ویژه منافقین پیش آمد دوباره شور و حالی به رزمندهها تزریق شد.
فتاح در پاسخ به سوال دیگری مبنی براینکه بعد از جنگ شما مسئولیت اجرای بخشی از قطعنامه 598 را داشتید،در این مورد توضیح دهید گفت:نیروهای سازمان ملل از 42 ملیت به ایران آمده بودند و هم در ایران و عراق مستقر شدند؛ بنده در فاصله 10، 20 کیلومتری مرزی از کردستان تا شلمچه بنده مسئولیت ستاد نظامی اجرای قطعنامه را عهدهدار شدم ؛شاید دلیل انتخاب این بود که من آن زمان جوان بوده و مهندس نقشهبرداری بودم و با هیئت 9 نفرهای از سوی مقام معظم رهبری در سال 68 و 69 مسئول تعیین خطوط مرزی بودیم.
فتاح با بیان اینکه در طول 8 سال خطوط و میلههای مرزی ما از بین رفته بود و دو سال تلاش بیوقفه و مهندسی برای این بود که میلههای مرزی را در جای خود نصب کنیم ،گفت:با همکاری ارتش و سپاه مسئولیت نصب میلههای مرزی را داشتیم اما یک میله در قسمت مرزی 50 متر اختلاف داشت شما تصور کنید در یک مرز هزار کیلومتری هزاران میله مرزی وجود دارد؛اما فقط یک میله 50 متر اختلاف بین مرز ایران و عراق داشت ما 25 روز این وضعیت را نگه داشتیم و گفتیم حتی از 25 متر خاک کشورمان کوتاه نمیآییم به فضل الهی، میله همان جایی قرار داده شد که تعیین کرده بودیم.
فتاح در پاسخ به سوال دیگری مبنی براینکه فعالیت شما بعد از جنگ چگونه بوده آیا به سمت دانشگاه و تحصیل رفتید؛بیان داشت: این نکته را اضافه کنم که اولین مبادله اجساد مطهر شهدا را بنده در مرز شلمچه در سال 69 انجام داده؛حتی درست در خط مرزی مراسم بسیار باشکوهی را برگزار کردیم و این اجساد مطهر شهدا را تحویل گرفته و باب جدیدی برای جستجوهای اجساد شهدا ایجاد کردیم.
وزیر سابق نیرو در دولت نهم در پاسخ به سوالی مبنی براینکه روابط شما با "جلال طالبانی" چگونه بود؟ چراکه ایشان زمانی که به تهران آمدند با شما صمیمی بودند،گفت: درزمان جنگ هم در جبهه کردستان،جبهه جنوب به خصوص "فاو" و " قرارگاه رمضان" که داخل عراق بود توفیق داشتم و آن زمان که در "قرارگاه برون مرزی رمضان "در داخل عراق حضور داشتیم،"جلال طالبانی" میزبان ما بودند که یک مقری در دل کوهستان اطراف دریاچه دربندیکان و دوکان به اسم" یاسمن" که یک منطقه صعبالعبور و زیبایی است،داشتم و ایشان از ما 500 نفر ایرانی میزبانی کردند که خاطره شیرینی است.
فتاح افزود: بعد از اطمینان حاصل کردن از اینکه آخرین میله مرزی که در مرز ایران و عراق گذاشته شده و نیروهای سازمان ملل نیز از ایران رفتهاند؛من در دانشگاه صنعتی شریف مهندسی سازه خوانده بودم و در این میان در19 بهمن سال 70 زمین سد کرخه را از کارفرمای وزارت نیروی آن زمان تحویل گرفتم و تصمیم داشتم سد کرخه را بسازم.
"کرخه" یادگار عملیات فتحالمبین بود
وی با بیان اینکه سد کرخه بزرگترین سد تاریخی کشور است؛تصریح کرد: آن زمان پیمانکار بودیم و میخواستیم بزرگترین سد تاریخی کشور را احداث کنیم و همه رزمندههایی بودیم که از جبهه برگشته و از اینکه آیا به موفقیت میرسیم تردید داشتیم؛ وزارت نیروی آن زمان "مهندس زنگنه" بود و به واگذار شدن این کار به ما تردید داشت اما آقای هاشمی رفسنجانی از ما حمایت کرد.
وی با بیان اینکه "کرخه" یادگار عملیات فتحالمبین بود، اظهار داشت: در سال 80 در زمان دوره اصلاحات، آیتالله هاشمی رفسنجانی در بام "کرخه" ایستادند و همه سفرای خارجی مقیم جمهوری اسلامی با کابینه را به همراه خود آوردند و با افتخار پرچم جمهوری اسلامی ایران را بر فراز "کرخه" به اهتزاز درآوردیم.
وی با اشاره به خاطرهای از مقام معظم رهبری در آن زمان گفت: مقام معظم رهبری فرمودند پروژه کرخه جزو نادرترین پروژههای کشور است ایشان در سال 24 اسفند 75 برای بازدید به این منطقه آمدند؛ آقای زنگنه آخرین سال وزارتشان بود یک پارچهای از سوی وزارت نیرو که 50 متر طولش بود و در آن نوشته شده بود "ما توانستهایم کرخه را بسازیم "در آنجا وجود داشت ما به همراه بچههای مذهبی آن زمان به اندیمشک و دزفول رفته و حدود 100 متر پارچه برنزنتی خریده و روی آن نوشتیم "حزباله میتواند".
فتاح ادامه داد:رهبری که از بالا به سمت بدنه کرخه میآمدند،هردو شعاع را دیده و متوجه اختلافنظر و سلیقه فرزندان حزب الله و کارفرما شده حتی در زمان سخنرانی لبخند به چهره داشتند، ایشان فرمودند این شعار را حفظ کنید و بارها تاکید کردند که جوانان ما این شعار را حفظ کنند.
فتاح در پاسخ به این سوال مبنی براینکه بعد از دو سال وزارت،شما چهره ماندگار سدسازی شده اید، آشنایی شما با احمدینژاد چگونه بود؟ گفت: آشنایی بنده با احمدینژاد به اول انقلاب بر میگردد،در سال 59 دانشگاهها به واسطه انقلاب فرهنگی تعطیل شده بود و ایشان از دانشجویان علم و صنعت بودند زمانی با استادان به استان ما آذربایجان غربی آمده و بعد از آن یکی از آنها استاندار و بقیه معاون و فرماندار شدند؛بنده به واسطه مسائل انقلاب با ایشان آشنا بوده و اما در این دیدار آشناتر شدیم.
وی ادامه داد:در زمان جنگ،" احمدینژاد" مسئول امور پشتیبانی جنگ بود و در یک دوره به یگان ما آمده و ما ایشان را به عراق اعزام کردیم حتی موقع برگشت به ایران به پیشواز ایشان آمدم .شرایط سختی بود آن زمان که احمدی نژاد در دولت "آیت الله هاشمی رفسنجانی استاندار اردبیل بودند، از ما برای تصدی پستهای دولتی دعوت کردند؛اما بنده نپذیرفتم حتی در زمان شهرداری ایشان در تهران به بنده گفتند که معاونت عمرانی را قبول کنم اما به واسطه درگیر بودن در جریان کرخه نتوانستم.
فتاح با اشاره به وزارت خود در دولت نهم گفت: دعوت ایشان از من برای پست وزارت نیرو غیر منتظره بود چراکه رسانهها اعلام کرده بودند لیست کابینه ایشان بسته شده من مشغول کارهای عمرانی وسدسازی بودم؛ احمدی نژاد با من 7 صبح تماس گرفت و گفت لیست کابینه من بسته شده و برای فرستادن آن به مجلس آماده است بنابراین هرچه سریعتر به ساختمان پاستور بیا من هم قبول کردم اما یک ساعت جلوی در پاستور منتظر ماندم به این دلیل که کسی مرا نمیشناخت و من را راه نمیدادند.
رابطه من با احمدینژاد مانند همه وزرا نبود
فتاح در پاسخ به سوال دیگری مبنی براینکه کار کردن با آقای احمدینژاد چگونه بود گفت: من تجربهای نداشتم عهدهدار شدن وزارت سنگینی چون نیرو و تعامل آن با دولت تجربه میخواست واقعا شرایط سختی بود وحالا که اطرافیان از من میپرسند میگویم به دلیل توقعات مردم و نمایندگان کارکردن با چندصد هزار نیرو و ... کار سختی بود.
وی در پاسخ به سوالی مبنی براینکه چرا همکاریتان با احمدینژاد در دولت دهم را ادامه ندادید؛ چراکه همه میگفتند احمدینژاد فتاح را خیلی دوست دارد؟ اظهار داشت: بنده با ایشان رفیق بودم و رابطه من با احمدینژاد مانند همه وزرا نبود؛چراکه ما در سختترین شرایط جنگ حتی پس از آن در کنار هم بودیم ؛حتی در مطرح کردن مطلبی به ایشان با سیستم اداری وارد نمیشدم و هر زمانی مثل زمان صبحانه و ناهار مزاحم ایشان میشدم.
وی با بیان اینکه اخلاق دوستانه با رفتار اداری کاملا متفاوت است ،تصریح کرد: زمانی این تفاوت آشکار میشود که از نزدیک با دوستتان کار کنید دوستان زیاد و خوبی در جبهه داشتیم که بعدها شهید شدند و نمیتوانستند در کنار یکدیگر فعالیت کنند و همین شرایط را با دکتر احمدینژاد داشتم ،اما بعضی وقتها این احساس را داشتیم که گفتههایمان برهمدیگر منطبق نیست.
فتاح اضافه کرد: من یک روحیه نرم و روحیه تعامل وسیع داشتم و دارم ؛اما نگاه من به دولت قبل متفاوتتر از "احمدینژاد" دولت دهم بود از زمانی که به وزارت نیرو آمدم به گذشتگان این وزارت احترام گذاشتم و تاکنون با آنها ارتباط دارم و این به معنای همفکری سیاسی با آنها نیست؛ معنای آن این است که ضمن حفظ همه مراتب و خطوط فکری و سیاسی یک تعامل سازنده مهم داریم که هیچ لطمهای به افکار و اعتقادات نمیزند.
وزیر سابق دولت نهم در پاسخ به سوال دیگری مبنی براینکه چقدر حلقهای که احمدینژاد را از احمدینژاددولت دهم متفاوت کرد در تصمیم شما تاثیر داشت؟گفت: فقط این را میتوانم بگویم شناختی که از احمدینژاد داشتم با احمدینژاد آخر دولت دهم بسیار متفاوت بود و این نشان میدهد که سیاستمداران با تجربه هم در کنش و واکنش واقعیتهای سیاسی تغییر میکنند؛ نمیتوانم بگویم منفی یا مثبت اما شخصیت و نگاه انسانها درطی زمان تغییر میکند و این اتفاق در "احمدینژاد" و رفتارهایش افتاده بود.
شهید "بروجردی"روح بلندی داشت که زمین نمیتوانست او را نگه دارد
فتاح در پاسخ به سوال دیگری مبنی براینکه مهمترین یادگاریهای شما از زمان جنگ چه بود ؟اظهار داشت: من در جبهه غرب، جنوب و کرمانشاه حضور داشتم و با شهدای بسیاری محشور بودم،آنها بزرگوار و بزرگمنش بودند در غرب "حمزه" و در اتاق عملیات شهید محمد "بروجردی" سخنرانی میکرد ایشان من را خیلی دوست داشت و من هم به ایشان ارادتمند بودم روز جمعهای بود که در فردای آن روز بروجردی به شهادت رسید.
وی اضافه کرد: من روبروی "شهید بروجردی" نشسته بودم؛ در محضر خداوند و در پیشگاه ملت و به یقین عرض میکنم؛ فکر میکردم که در مقابل یک انسان بهشتی و شهید نشستهام و همه چیز گواهی میداد ایشان شهید میشوند و تنها روحشان در این دنیاست وقتی بروجردی رفت برایش خیلی دعا کردم ایشان به من وصیت میکرد و میگفت فتاح این انقلاب و امام است باید تا آخر محکم ایستاد و این مقام پاسداری شماست فردا هم خبر شهادت بروجردی را اعلام کردند ایشان روح بلندی داشت که زمین نمیتوانست او را نگه دارد.
فتاح در پاسخ به سوالی مبنی براینکه فرزندان شهدا با شما صمیمت زیادی دارند برای چیست؟ تصریح کرد: به این دلیل که من خود را مدیون آنها میدانم و با پدران آنها محشور بودم و این فرض بر همه مسئولان نظام است که حرمت و کرامت آنها را حفظ کنند وقتی آنها را می بینیم و صحبتهایشان را میشنویم روحمان با آنها پیوند میخورد و ما در این مسیر قصور داریم.
وزیر سابق دولت دهم در پاسخ به سوالی مبنی براینکه فعالیت قرارگاه سازندگی خاتمالنبیاء که شما یکی از موسسین آن بودید بعد از جنگ چطور ارزیابی میکنید؟ گفت: این قرارگاه با و با فرمان مقام معظم رهبری و مجوز دولت اول سازندگی شروع شد، در ابتدا آرم قرارگاه و سپس ساختمان آن را اجاره کردیم دورنمای آن اینطور بود که این شجره طیبه گسترده شده و چون در عمل اساس و نیتها پاک بود و همه به نظام اعتقاد داشتند؛ خدا نیز برکت داد و الان توسعهای پیدا کرده که برخی از خودیها منتقد بزرگی و وسعت آن شدهاند.
وجود قرارگاه سازندگی به معنای قطع کردن دستان خارجیها بود
فتاح تاکید کرد: همه دولتها از جمله سازندگی، اصلاحات و حتی دولت نهم و دهم در راه سازندگی تلاش کردند و اگر قرارگاه نمیآمد قطعا کمبودهایی هم احساس میشد؛ وجود قرارگاه سازندگی به معنای قطع کردن دستان خارجیها بود.
فتاح در پاسخ به سوال دیگری مبنی براینکه در انتخابات ریاست جمهوری 92 پیشنهاد نامزد شدن داشتید؟ گفت: کم و بیش پیشنهاداتی داشتم، اما واقعیت و اصلیترین دلیل من این بود که آمادگی آن را نداشتم .حتی برخی از مسئولین و معتمدین زیادی آمدند اما من نپذیرفتم این پیشنهاد از یک سال قبل و تا یک ماه مانده به انتخابات مطرح شد و همه آنها را رد کردم و گفتم که امکان ندارد احساس من این بود که دیگران شرایط بهتری از من دارند و حدسم نیز درست درآمد.
وی در پاسخ به سوالی مبنی براینکه شنیده شده برای شهرداری هم پیشنهاداتی داشتید؟ گفت: یکی از اشکالات ما این است که شایعات زیادی پشت سر ماست که هیچ کدام به واقعیت نمیپیوندد.
فتاح در پاسخ به سوال دیگری مبنی براینکه غیر از مسئولیت در نظام و سپاه فعالیت دیگری هم دارید؟ گفت: روحیه من طوری است که بیش از یک کار را نمیپذیرم؛ حتی تدریس در دانشگاه را رها کردم درحال حاضر به جز سمت بنیاد تعاونی سپاه هیچ مسئولیتی ندارم و این اعتقاد من است.
وزیر سابق دولت نهم در پاسخ به سوال دیگری مبنی براینکه اگر دکتر روحانی از شما برای کار دعوت کند قبول میکنید؟تصریح کرد: دعوت جدی نشده است برخی دوستان و خوبان که از دوستان قدیم ما هستند به ما لطف داشتهاند؛ اما برای کمک به دولتها روحیات افراد متفاوت است چون بعضی براین باورند که این دولت روحیه سیاسی متفاوتی دارد که نمیشود؛ اما من معتقدم دولت جمهوری اسللامی برای مردم و نظام است و هرکس هرکاری میتواند برای موقعیت این دولت انجام دهد.
وی در پاسخ به سوالی مبنی براینکه چقدر مباحث سیاسی را پی می گیرید؟گفت:سعی میکنم که از مباحث سیاسی عقب نمانم و بسیار پیگیری میکنم ،اکثر روزنامهها و گزیده آنها مسائل سیاسی و محرمانه در جهات مختلف مطالعه میکند.
فتاح در پاسخ به سوال دیگری مبنی براینکه فضای سیاسی کشور را چگونه میبینید ؟گفت: این فضا بسیار ملایم و آرامتر شده طیفی که در سال 88 به نظر میآمد روحیاتشان عصبیتر بود؛ الان آرامتر شدهاند و نظام به آرامش رسیده است معتقدم بهترین انتخابات برگزار شد و این به فضای سیاسی کشور کمک کرد که بایستی مراقبت شود و هرکس در عرصههایی مثل انتخابات به قانون و نتیجه آن به شورای نگهبان به ویژه در راس آن مقام معظم رهبری احترام بگذارد اوضاع همینطور آرام میشود.
وی در پاسخ به سوال مجری برنامه مبنی براینکه آیا جریان رای اعتماد مجلس به دولت را پیگیری میکردید گفت: بله این تعامل جدی و خوب بود و نباید این جدیت از شور بیافتد و نباید کسی از رای مجلس ناراحت شود؛ ما وقتی به مجلس رفتیم چهار نفر از دولت نهم رای نیاوردند نقدهای مجلس با صراحت است و رای خوبی دادند.
فتاح در پاسخ به سوالی مبنی براینکه آیا دوران مدیریت شما را در وزارت نیرو مثبت ارزیابی میکردند و مهمترین انتقادی که به شما میشد و فکر میکردید وارد است،چه بود ؟گفت: اداره کردن وزارت نیرو کار بسیار سختی است؛ این یک وزارتخانه ریشهدار، قدیمی و پر از کارشناس است. شاید بیشترین کارشناس بین وزارتخانهها را وزارت نیرو داشته باشد. نکته مهم حساسیت آب و برق است؛ یک لحظه قطعی قابل تحمل نیست؛در تمام 24 ساعت و 365 روز وزارت نیرو آمادهباش است حتی در زمان تعطیلات رسمی استرس کار را بیشتر میکند.
وی همچنین ادامه داد:نظام مقدس جمهوری اسلامی در مجموع به وزارت نیرو در طول انقلاب عنایت کرده و عنایتش را نیز باید بیشتر بکند در دوره "نامجو" این عنایت کمتر شده است و من این تذکر را به "چیتچیان" دادم که اگر من به جای شما بودم ،اول با روحانی شرط کرده و بعد این سمت را میپذیرفتم باید نظام جمهوری اسلامی روی سرمایهگذاری صنعت آب و برق خیلی حساس باشد.
وزیر اسبق نیرو در پاسخ به سوال مجری مبنی براینکه در زمان شما احمدینژاد موضوع تغییرساعت را اعلام کرد و شما به عنوان نماینده دولت از این موضوع دفاع کردید؛ این موضوع چه نتیجهای را در پی داشت؟ گفت: دو نظر وجود دارد اول اینکه این تغییرات ساعت 10 الی 15 سال باید انجام میشد واحمدینژاد اعتقاد پیدا کرد که این کار بیتاثیر است و مردم را به زحمت میاندازد و ساعت اذان و حرکت قطارها و هواپیما به هم میخورد؛ دوم اینکه ما یک نظریه کارشناسی داشتیم که به طبع از کشورهای اتحادیه اروپا که این تغییرات ساعت را هنوز دارند در میزان مصرف و کاهش انرژی تاثیر دارد و ما مشاهده کردیم که 500 مگاوات پیک مصرف در شب تاثیر داشت و این مسائل را منتقل کردیم و در مجلس تبدیل به طرح شد و در صحن علنی اعلام شد واین طرح به شورای نگهبان رفت و اگر این شورا ،مهر تایید را میزد این طرح قطعی میشد.
وی ادامه داد: قرار بر این شد از افرادی از دولت برای دفاع از این موضوع به مجلس بروند؛ چرا که این موضوع از بعد اجتماعی و امنیتی به وزارت کشور مربوط میشد؛ در آن زمان که آقای "پورمحمدی" وزیر کشور بود به هر دلیلی نیامدند و ما نیز دلیل نیامدن ایشان را متوجه نشدیم ؛از طرفی دولت پیغام داد که بنده به شورای نگهبان رفته و از این طرح دفاع کنم؛ بنده یک نظر کارشناسی داده و این نهاد نیز تایید کردند و زمانی که از شورای نگهبان بازگشتم،احمدینژاد از اقدام من اوقات تلخی داشت زیرا من برخلاف نظر دولت عمل کردم.
فتاح در پاسخ به سوالی مبنی براینکه ارزیابی شما از پیامدهای داخلی و خارجی انتخابات ریاست جمهوری در سال 92 چیست؟ گفت: تاثیرات داخلی و بینالمللی آن بسیار مثبت بود و در آن تردیدی وجود ندارد وبالاترین تاثیرش این بود که یک انتخابات کاملا قانونمند و صد در صد نیز منضبط و اخلاقی درحین ثبتنام و درحین انتخابات و بعد از آن بود؛ در این انتخابات همگی سعی داشتند که اخلاقی عمل کنند کسانی که براین انتخابات تردید داشتند به این نتیجه رسیدند که پای حداقل رای رئیسجمهور منتخب محکم میایستد و طبق سخنان حضرت مقام معظم رهبری که این رای حقالناس است و دردنیا تاثیر گذاشت.
وی همچنین ادامه داد:در این انتخابات رویکردها متفاوت بود ومشاهده شد ذائقه دکتر روحانی با ا حمدینژاد متفاوت است و دکتر روحانی با با روحیه تعاملی لطیفتر و با حفظ ارزشها و اصول میخواهند با دنیا سخن بگویند.
فتاح در پاسخ به سوالی مبنی براینکه چرا نمایندگان اصولگراو اصلاحطلب نتوانستند در این انتخابات نتیجه بگیرند ؟گفت: باید این نمایندگان کنکاش کنند ؛شاید ایراداتی بوده است مردم دنبال اصلاح امور و تغییر وضع داخل و مسائل بینالمللی بودند و نتیجه با طبع مردم کوچه و بازار تطبیق داشت. این انتخابات انتخاب مردم در روستاها و شهرهاست؛ اصولگراها و اصلاحطلبها واقعیتهای مردمی را درست ندیدند باید صدای روستاهای دورافتاده و شهرها را بشنوند و تحلیلهای اینها منطبق بر واقعیتهای جامعه نبود و منتهی به نتیجهگیری غلط شد.
آخرین جلسه،تلخترین جلسه دولت نهم شد
وی در پاسخ به سوالی مبنی براینکه آخرین جلسه دولت نهم چگونه گذشت؟گفت: این جلسه تلخترین جلسه دولت شد به طوری که تحملش برای من سخت بود و این دولت دولت ولایتمدار است. رئیسجمهور عهدنامهای را که از روز اول از من به امضا گرفته اولین بندش التزام عملی به ولایت فقیه است و من امضایش را دارم و من نمیدانم در این مسیر چه گناهی کردم و من نمیدانم خداوند از این آزمون چه چیزی را از من میخواست بعد از جلسه به دیوار دولت تکیه داده و گریه کردم .مگر حضرت آقا از این دولت چه میخواست ما نظر حضرت آقا را میدانستیم؛ ولی علیرغم نظر آقا این انتصابی که نباید صورت میگرفت اتفاق افتاد و این جلسه را اداره کردند و برادر ما در صندلی معاون اولی نشست و در پایان جلسه اعتراضها بلند شد و رئیسجمهور سابق با عصبانیت جلسه را ترک کرده و جلسه نیمه تمام ماند.
وی در پایان برنامه با بیان خاطرهای از زیارت بارگاه ملکوتی امام حسین (ع) خاطر نشان کرد: هر اتفاقی که در نظام مقدس اسلامی افتاده مردم ما با روحیه حسینی در بطن جامعه آمدند؛ بنده در دولت نهم سفرهای زیادی به عراق داشتم و هربار که به این کشور میرفتم یک سفر کربلا را در برنامههایم بود. در آخرین سفرم به نظر میآمد که دیگر نمیتوانم به کربلا بروم کمتر از یک روزی که در عراق بودم احمدینژاد پیغام داده بود که سفرت را زودتر انجام بده و بنده آماده شدم که برگردم ؛هنگام برگشت به من اطلاع دادند که "باراک اوباما" به عراق میآید و در همین حین رئیسجمهور به بنده زنگ زد و به من اجازه داد که به این سفر بروم و ستون تشریفاتی راه انداخته و با جلال و شکوه به کربلا رفتم .در هنگام رسیدن به کربلا، آسمان شروع به باریدن کرد و من مردم را میدیدم که در زیر باران کفشهایشان را درآورده و نفس نفس زنان به این امام عزیز سلام میدهند و در آن حین به ذهنم این شعر طنینانداز شد.
مستان سلامت میکنند یا اباعبدالله
دل را به خدا غلامت میکنند
مستی به جامت میکنند
و همان لحظه به آقا گفتم یک درسی به من" فتاح" بده !من فتاح خجالت نمیکشم که برای دیدن تو بهانه میآوردم و نمیآمدم ولی تو مرا دعوت کردی و ضربالمثل" عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد" اینجا مصداق پیدا کرد.
"
امام حسین(ع) درسی به من دادند که از خجالت شرمسارم و این همه به من عنایت کرده است.امام می فرماید فرزندان انقلاب در مرام بسیجی و شهدا پای عزت نظام اسلامی بایستند ،من هوای شما را دارم و الان مشاهده میکنم که ملت ایران چه عزت بزرگی پیدا کرده است وامنترین کشور در سایه عنایت مولا اباعبدالله(ع) است.
منبع: باشگاه خبرنگاران
لینک کوتاه
از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
در غیر این صورت، «برق نیوز» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.