روستای زیست پایدارِ "فایند هورن": بهشتی زیبا بر روی زمین+عکس

روستای زیست پایدارِ "فایند هورن"، یک جامعه جهانی که از مفهوم پایداری زیست محیطی، اجتماعی، اقتصادی و معنوی به وجود آمده است، می باشد. این محل سورئال، روستای زیست پایدار فایندهورن، واقع در خلیج فایندهورن از "مورای" در شمال شرقی اسکاتلند، یک اجتماع زیست پایدار است که بر هماهنگی بین انسان و طبیعت تاکید دارد.

در کتاب "جادوی فایندهورن" نوشته "پال هاوکن"، این بهشت زیست پایدار بر روی زمین اینگونه توصیف شده است: "داستان هایی در مطبوعات و دیگر رسانه ها دربارۀ یک اجتماع کوچک در شمال اسکاتلند بنام "فایندهورن" وجود دارد که مردم در آن با گیاهان با نتایج شگفت انگیز حرف می زنند – داستان هایی از باغ های سبزیجات و گل با جان بخشی اشکال فرشته ای، داستان هایی از گیاهان که شاهکارهای باورنکردنی ای از رشد و پایداری را ارائه می دهند: ۱۸ کیلوگرم کلم، "گل زبان در قفا"ی ۲٫۵ متری و گل های رز شکفته شده در برف – تماما یک فاصلۀ کوتاه از دایرۀ قطبی در یک شبه جزیرۀ دستخوش باد که تا دریای شمال با خاک شنی مانند ساحل محلیتان، پیش رفته است."

ساکنان "فایندهورن" برای ایجاد محیط زیستی که کیفیت پایه ای زندگی برای همگان را بهبود می بخشد، کار می کنند. چنین گروه هایی با پیروی از این اصل ساده که بیش از انچه که یک شخص می تواند بدهد، از زمین نگیریم، برای کاهش ردپای اکولوژیشان در تمام جنبه های زندگی روزانه تلاش می کنند. تا به امروز، روستای "فایندهورن" به ردپایی دست یافته است که حدود نصفِ ردپای متوسط ملیِ کشور انگلستان است! حتی تاثیرگذارتر اینکه، بررسی سال ۲۰۰۷ توسط "گِن-اروپا" (شبکۀ روستای پایدار جهانی) در مشارکت با مرکز تحقیقات توسعۀ پایدار به این نتیجه رسید که این مکان پایین ترین ردپای اکولوژی را در میان هر اجتماعی در دنیای صنعتی" داراست.

غذای اینجا بطور محلی و ارگانیک پرورش داده می شود، از اینرو خوب و فصلی است. بنابراین اصول اصلی یک رژیم خوب و سالم نیز در اینجا ارائه می شود، بنابراین دریافت آن آسان است.

آغاز این دهکده زیست سازگار چطور بود؟

"فایندهورن" در سال ۱۹۶۲ وقتی "پیتر" و "یلین کادی" و سه پسرشان بهمراه "دوروتی مکلین" به پارک "کاروان" در روستای دریا کنار فایندهورن رسیدند، آغاز شد. گروه در جستجوی اقامت موقت به اینجا آمدند و منتظر استخدامشان در هتلی در اطراف شهر فورس بودند. بنابراین پیتر، ایلین و"دروتی" و شش نفر از آنها در این کاروانِ بسیار کوچک زندگی می کردند. آنها منتظر بودند و فکر می کردند که آنها فقط برای مدت کوتاهی اینجا خواهند بود و آنها بسادگی منتظر استخدام بودند و درحالیکه منتظر بودند، اینجا ماندند. آنها تنها با هشت پوند در یک هفته زندگی کردند که پول خیلی زیادی برای تغذیه آنها و کودکانشان نبود، از اینرو تصمیم گرفتند تا باغی در اطرافشان بسازند. بزودی این سه نفر خاک قبلی بی حاصل و مرده از ناحیه خلیج فایندهورن را به زمینی شاداب و حاصلخیز تبدیل کردند.

"ایلین" به صدای درونش گوش می داد؛ همان چیزی که او خدای درون می نامید. "دروتی" قادر بود تا به چیزی که آن را عوالم طبیعت و روح طبیعت می نامید، متصل شود. او آن را "الوهیت" می نامد زیرا دنبال لغت بهتری بود، الوهیت، جایی است که او دریافت که می تواند با ذات گیاهان و در کل، قلمرو طبیعت ارتباط برقرار کند. پیتر شخصی بود که از اطلاعات استفاده می کرد و آنها را بکار می بست بنابراین او با "دروتی" حرف زد و او با "ایلین" حرف زد و به راهنماییشان گوش داد و سپس سعی کرد و آن را بکار بست. پتر از "دروتی" دربارۀ آن می پرسید ؛ "چقدر کود گیاهی باید در اینجا بریزم؟ چطور باید با این خاک کار کنم؟" و "دروتی از طریق کار درونی اش پاسخ می داد. و از طریق آن، باغ به موفقیت بزرگتر و بزرگتر دست یافت.

صحبت دربارۀ جادوی فایندهورن و مردمی که به "کادیاس" و "دروتی" برای کارشان ملحق می شدند، به سرعت پخش شد. بزودی این گروه ابتدایی از ۶ نفر به یک اجتماع کوچک در روستای "فایندهورن" رشد کرد.
در این مزرعه سبزیجات بسیار بزرگی را پرورش داده می شود. مردم نمی توانند درک کنند که این چطور امکان پذیر است. زیرا این زمین بسیار ماسه ای است. بنابر این مردم درک نمی کردند که چطور چنین سبزیجات خوبی را در چنین زمین فقیر و بسیار ماسه ای می توان بدست آورد. این زمین ها ریگ روان ماسه ای اند. بنابر این افراد بیشتری به اینجا جذب شدند و سپس کتاب هایی دربارۀ "فایندهورن" نوشته شد. یکی از این کتاب های منحصر به فرد " جادوی فایندهورن" نام دارد که توسط یک نویسنده آمریکایی بنام "پال هاوکن" نوشته شده است و آن کتاب آمریکایی های زیادی را به اینجا کشانده است. بنابراین این منطقه به مکانی بین المللی تبدیل شد. این اجتماع سپس یک موسسه خیریه تشکیل داد که اکنون به "فایندهورن" معرف است.