عباس عبدی در روزنامه اعتماد نوشت: هزینه برق منزل بنده در دو ماه گذشته، حدود بیست هزار و هشتصدتومان شده است. پول سه ماه این هزینه معادل یک وعده پیتزای تک نفره است.میدانم وزارت نیرو و کارمندان آن از ارث پدر و مادرشان نمیآورند که چنین آب و برق ارزانی را برای بنده تامین کنند. آنان از جیب مبارک ملت در حال گرفتن حقوق و اضافهکار و هزینه جاری مراکز تولید برق و آب و انتقال آن به منزل ما و شما هستند. بنابراین منتی بر بنده و شما ندارند، هرچند دولت علاقهمند است که چنین ارزانفروشی را بر ما منت بگذارد ولی واقعیت این است که دولتها باید در برابر مردم شرمنده چنین ارزانفروشی باشند و نه طلبکار و منتگذار.
سرویس صنعت برق نیوز- عباس عبدی تحلیل گر سیاسی و اقتصادی چندی است در خصوص یارانه انرژی و قیمت خدمات آب و برق مطالب و مقالات مختلفی را منتشر می کند. وی که منتقد یارانه انرژی در ایران است به تازگی مقاله ای در روزنامه اعتماد منتشر کرده است که در ادامه می خوانید:
تداوم تورم همراه با ثبات نسبی در قیمت سوخت و انرژی که به منزله کاهش قیمت آن است، مورد قبول کارشناسان اقتصادی نیست و آن را به زیان جامعه و مردم و اقتصاد کشور میدانند.
به ویژه در شرایط جدید تحریمی که درآمدهای نفتی بهشدت کاهش یافته است، فشار بر بودجه بیش از پیش خواهد شد و یکی از راههای تامین بودجه، به طور طبیعی افزایش قیمت حاملهای انرژی خواهد بود.
این بدان معناست که حکومت ایران، چون گذشته بهترین شرایط را برای تعدیل قیمتهای انرژی که وجود تورم پایین و رونق اقتصادی است را از دست میدهد و در نهایت در بدترین شرایط که وضعیت تورمی همراه با رکود است و حمایت مردمی چندانی وجود ندارد، مجبور به چنین کاری خواهد شد. ولی در حال حاضر نگرانیها در حدی است که با تمام این محدودیتهای درآمدی نیز حاضر نیستند تا به طور جدی بحث تعدیل قیمت انرژی را طرح کنند.
اجازه دهید مثالی بزنم. هزینه برق منزل بنده در دو ماه گذشته، حدود بیست هزار و هشتصدتومان شده است. هزینه اصلی از این هم کمتر است، زیرا بخشی از این مبلغ شامل مالیات ارزش افزوده و... میشود. در حقیقت روزانه ۳۰۰ تومان هزینه برق مصرفی خانه بنده شامل روشنایی، یخچال و فریزر، لباسشویی و بعضا اتو شده است. پول سه ماه این هزینه معادل یک وعده پیتزای تک نفره است. شاید به نظر جالب بیاید و باید شکرگزار باشیم که چنین مبلغ ارزانی را بابت برق مصرفی میدهیم. هزینه آب مصرفی واحد مسکونی بنده نیز روزانه ۴۰۰ تومان شده است. یعنی نصف قیمت یک بطری آب معدنی کوچک. در حالی که شستوشو، توالت، حمام، ظرفشویی و آب شرب ما همگی از این طریق تامین میشود و البته هزینه نگهداری و تعویض فیلتر دستگاه تصفیه آب در هر سال شاید دو برابر هزینه آب مصرفی ما باشد.
حتما این را هم باید به فال نیک گرفت. ولی من چنین اعتقادی ندارم، چون میدانم وزارت نیرو و کارمندان آن از ارث پدر و مادرشان نمیآورند که چنین آب و برق ارزانی را برای بنده تامین کنند. آنان از جیب مبارک ملت در حال گرفتن حقوق و اضافهکار و هزینه جاری مراکز تولید برق و آب و انتقال آن به منزل ما و شما هستند؛ بنابراین منتی بر بنده و شما ندارند، هرچند دولت علاقهمند است که چنین ارزانفروشی را بر ما منت بگذارد، ولی واقعیت این است که دولتها باید در برابر مردم شرمنده چنین ارزانفروشی باشند و نه طلبکار و منتگذار.
اگر این طور است که بنده گفتم، پس چرا مردم از افزایش قیمت انرژی استقبال نمیکنند؟ سهل است که شدیدا هم مخالفت میکنند. حتی بنده هم حاضر نیستم بدون قید و شرط و اطلاع از جزییات از چنین افزایش قیمتی دفاع کنم. چرا؟ به این علت که اعتمادی به هزینهکرد درآمدهای حاصل از آن وجود ندارد. در واقع بیاعتمادی تاریخی که تشدید هم شده است اجازه نمیدهد که مردم با افزایش قیمت انرژی و بهینه کردن مصرف آن موافقت کنند. مردم گمان میکنند که دولت و مجلس و همه نهادها این افزایش را در مسیر درستی هزینه نمیکنند، همچنان که سایر هزینهها در مسیر کارایی صرف نمیشوند. به همین علت نیز سیاستمداران میترسند از اینکه دست به افزایش قیمت حاملهای انرژی بزنند، چون مردم عصبانی و معترض میشوند.
آیا راهحلی برای این مساله وجود دارد؟ طبیعی است که اگر روابط مردم با دولت متعادل و صحیح بود، حتما از دولت سوال میکردند که چرا درآمد بنزین و آب و برق و گاز مردم را به جای آنکه صرف بهداشت و آموزش و رفاه و توسعه جامعه ما کنید، آنها را به قیمت ارزان میفروشید و تلف میکنید؟ ولی، چون این رابطه وجود ندارد، به طور طبیعی آن پرسش هم شکل نمیگیرد؛ بنابراین یا باید این رابطه را بهبود بخشید که زمانبر است یا آنکه مسوولیت قیمتگذاری و منابع حاصل از آن را در اختیار خود مردم قرار داد. بهطور قطع میتوان گفت که در این صورت هیچ دلیلی ندارد که مردم معترض افزایش قیمت شوند. چون خودشان صاحب کالا هستند و آن را به حداکثر قیمت ممکن خواهند فروخت؛ بنابراین دولت میتواند دست به اقدامی جدی بزند و به صورت عملی صنعت انرژی را شامل بنزین، گازوییل، گاز، برق و نیز آب را به معنای واقعی ملی کند و کل آن را در اختیار جامعه قرار دهد و قیمت آن را بازار تعیین کند و مردم خودشان عرضهکننده این کالاها باشند و هرچه گرانتر فروختند سودش مستقیم به جیب خودشان برود. در این صورت نسبت به قیمت چنین بازاری معترض نمیشوند. این کار هم به نفع دولت و درآمدهای آن است و هم به نفع کاهش فقر و نابرابری و هم به نفع امنیت کشور و نیز به نفع کاهش و بهینه شدن مصرف آب و انرژی نیز هست. متاسفانه اکنون و با قیمتهای موجود برای این کالاها هیچ انگیزهای برای کاهش مصرف انرژی و آب شکل نخواهد گرفت و دولت نیز نمیتواند اقداماتی را برای کاهش مصرف این موارد در دستور کار قرار دهد. سیاستهای موجود در زمینه انرژی و آب نه فقط نادرست بلکه به صورت آشکاری نابخردانه است.
به ویژه در شرایط جدید تحریمی که درآمدهای نفتی بهشدت کاهش یافته است، فشار بر بودجه بیش از پیش خواهد شد و یکی از راههای تامین بودجه، به طور طبیعی افزایش قیمت حاملهای انرژی خواهد بود.
این بدان معناست که حکومت ایران، چون گذشته بهترین شرایط را برای تعدیل قیمتهای انرژی که وجود تورم پایین و رونق اقتصادی است را از دست میدهد و در نهایت در بدترین شرایط که وضعیت تورمی همراه با رکود است و حمایت مردمی چندانی وجود ندارد، مجبور به چنین کاری خواهد شد. ولی در حال حاضر نگرانیها در حدی است که با تمام این محدودیتهای درآمدی نیز حاضر نیستند تا به طور جدی بحث تعدیل قیمت انرژی را طرح کنند.
اجازه دهید مثالی بزنم. هزینه برق منزل بنده در دو ماه گذشته، حدود بیست هزار و هشتصدتومان شده است. هزینه اصلی از این هم کمتر است، زیرا بخشی از این مبلغ شامل مالیات ارزش افزوده و... میشود. در حقیقت روزانه ۳۰۰ تومان هزینه برق مصرفی خانه بنده شامل روشنایی، یخچال و فریزر، لباسشویی و بعضا اتو شده است. پول سه ماه این هزینه معادل یک وعده پیتزای تک نفره است. شاید به نظر جالب بیاید و باید شکرگزار باشیم که چنین مبلغ ارزانی را بابت برق مصرفی میدهیم. هزینه آب مصرفی واحد مسکونی بنده نیز روزانه ۴۰۰ تومان شده است. یعنی نصف قیمت یک بطری آب معدنی کوچک. در حالی که شستوشو، توالت، حمام، ظرفشویی و آب شرب ما همگی از این طریق تامین میشود و البته هزینه نگهداری و تعویض فیلتر دستگاه تصفیه آب در هر سال شاید دو برابر هزینه آب مصرفی ما باشد.
حتما این را هم باید به فال نیک گرفت. ولی من چنین اعتقادی ندارم، چون میدانم وزارت نیرو و کارمندان آن از ارث پدر و مادرشان نمیآورند که چنین آب و برق ارزانی را برای بنده تامین کنند. آنان از جیب مبارک ملت در حال گرفتن حقوق و اضافهکار و هزینه جاری مراکز تولید برق و آب و انتقال آن به منزل ما و شما هستند؛ بنابراین منتی بر بنده و شما ندارند، هرچند دولت علاقهمند است که چنین ارزانفروشی را بر ما منت بگذارد، ولی واقعیت این است که دولتها باید در برابر مردم شرمنده چنین ارزانفروشی باشند و نه طلبکار و منتگذار.
اگر این طور است که بنده گفتم، پس چرا مردم از افزایش قیمت انرژی استقبال نمیکنند؟ سهل است که شدیدا هم مخالفت میکنند. حتی بنده هم حاضر نیستم بدون قید و شرط و اطلاع از جزییات از چنین افزایش قیمتی دفاع کنم. چرا؟ به این علت که اعتمادی به هزینهکرد درآمدهای حاصل از آن وجود ندارد. در واقع بیاعتمادی تاریخی که تشدید هم شده است اجازه نمیدهد که مردم با افزایش قیمت انرژی و بهینه کردن مصرف آن موافقت کنند. مردم گمان میکنند که دولت و مجلس و همه نهادها این افزایش را در مسیر درستی هزینه نمیکنند، همچنان که سایر هزینهها در مسیر کارایی صرف نمیشوند. به همین علت نیز سیاستمداران میترسند از اینکه دست به افزایش قیمت حاملهای انرژی بزنند، چون مردم عصبانی و معترض میشوند.
آیا راهحلی برای این مساله وجود دارد؟ طبیعی است که اگر روابط مردم با دولت متعادل و صحیح بود، حتما از دولت سوال میکردند که چرا درآمد بنزین و آب و برق و گاز مردم را به جای آنکه صرف بهداشت و آموزش و رفاه و توسعه جامعه ما کنید، آنها را به قیمت ارزان میفروشید و تلف میکنید؟ ولی، چون این رابطه وجود ندارد، به طور طبیعی آن پرسش هم شکل نمیگیرد؛ بنابراین یا باید این رابطه را بهبود بخشید که زمانبر است یا آنکه مسوولیت قیمتگذاری و منابع حاصل از آن را در اختیار خود مردم قرار داد. بهطور قطع میتوان گفت که در این صورت هیچ دلیلی ندارد که مردم معترض افزایش قیمت شوند. چون خودشان صاحب کالا هستند و آن را به حداکثر قیمت ممکن خواهند فروخت؛ بنابراین دولت میتواند دست به اقدامی جدی بزند و به صورت عملی صنعت انرژی را شامل بنزین، گازوییل، گاز، برق و نیز آب را به معنای واقعی ملی کند و کل آن را در اختیار جامعه قرار دهد و قیمت آن را بازار تعیین کند و مردم خودشان عرضهکننده این کالاها باشند و هرچه گرانتر فروختند سودش مستقیم به جیب خودشان برود. در این صورت نسبت به قیمت چنین بازاری معترض نمیشوند. این کار هم به نفع دولت و درآمدهای آن است و هم به نفع کاهش فقر و نابرابری و هم به نفع امنیت کشور و نیز به نفع کاهش و بهینه شدن مصرف آب و انرژی نیز هست. متاسفانه اکنون و با قیمتهای موجود برای این کالاها هیچ انگیزهای برای کاهش مصرف انرژی و آب شکل نخواهد گرفت و دولت نیز نمیتواند اقداماتی را برای کاهش مصرف این موارد در دستور کار قرار دهد. سیاستهای موجود در زمینه انرژی و آب نه فقط نادرست بلکه به صورت آشکاری نابخردانه است.
لینک کوتاه
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۶
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۱
شما به همون سیاست نپخته ات برس. برق بماند برای مهندسین برق
جناب اقاي رسول خضري نماينده محتر م مجلس شوراي اسلامي مي فرمايند " دولت 200 هزار ميليارد تومان از جيب مردم درامد زايي داشته است" اين مبلغ از محل فروش ارز در سال 97 است.
درامد وزارت نيرو از محل فروش برق در سال 96 حدود 19 هزار ميليار تومان بود. يعني يك دهم مبلغ بالا.بعبارت ديگر دولت درامد طي 10 سال اينده وزارت نيرو را در يك سال از مردم گرفته است و اگر سود مشاركت ان را محاسبه نماييم ارقام و امار روشنتر خواهد شد.
در اين پاراگراف بياييم موضوع را از جنبه ديگر نگاه كنيم. در ابتداي سال96 حجم نقدينگي حدود 1353 هزار ميليارد تومان بود و هر دلار 3700 تومان و سرانجام قدرت خريد ريال بر اساس دلار حدود 339 ميليارد دلار.
در شهريور سال 97 نقدينگي به 1700 هزار ميليارد تومان افزايش و ميانگين قيمت هر دلار را 13500 تومان در نظر بگيريم .قدرت خريد ريال بر اساس دلار به حدود 126 ميليارد دلار كاهش يافت .بعبارتي قدرت خريد مردم طي يكسال به يك سوم كاهش يافته است اين در حالي است كه دستمزدهاي اسمي ثابت مانده اند.
اميدوارم مطالب نوشته شده مورد نقد و ارزيابي قرار گيرد.
امارهاي ارايه شده در بالا در رسانه هاي معتبر كشور قابل دسترسي است.
درامد وزارت نيرو از محل فروش برق در سال 96 حدود 19 هزار ميليار تومان بود. يعني يك دهم مبلغ بالا.بعبارت ديگر دولت درامد طي 10 سال اينده وزارت نيرو را در يك سال از مردم گرفته است و اگر سود مشاركت ان را محاسبه نماييم ارقام و امار روشنتر خواهد شد.
در اين پاراگراف بياييم موضوع را از جنبه ديگر نگاه كنيم. در ابتداي سال96 حجم نقدينگي حدود 1353 هزار ميليارد تومان بود و هر دلار 3700 تومان و سرانجام قدرت خريد ريال بر اساس دلار حدود 339 ميليارد دلار.
در شهريور سال 97 نقدينگي به 1700 هزار ميليارد تومان افزايش و ميانگين قيمت هر دلار را 13500 تومان در نظر بگيريم .قدرت خريد ريال بر اساس دلار به حدود 126 ميليارد دلار كاهش يافت .بعبارتي قدرت خريد مردم طي يكسال به يك سوم كاهش يافته است اين در حالي است كه دستمزدهاي اسمي ثابت مانده اند.
اميدوارم مطالب نوشته شده مورد نقد و ارزيابي قرار گيرد.
امارهاي ارايه شده در بالا در رسانه هاي معتبر كشور قابل دسترسي است.
با درود بر جناب عبدی که چنین منصفانه با یه حساب سرانگشتی، هزینه آب و برق منزل خویش را محاسبه نموده اند و بنده مصرف کننده را به این فکر وا داشته اند که هیچ ارزانی بی علت نیست و قطعاً هزینه کرد آن از منبع دیگه ای می باشد.
آن منبع دیگر می تواند هزینه های عمومی بهداشت، درمان، آموزش و ..... باشد که با دریافت انرژی ارزان، بودجه ای برای هزینه کرد آن باقی نمی ماند و نتیجه آن می شود استعفای وزیر با غیرت بهداشت.
لکن با راه حل پیشنهادی جناب آقای عبدی، موافق نیستم و دلیل آن هم، باز می گردد به بلوغ اجتماعی و حس میهن پرستی هموطنان عزیز که قدری نسبت به سالیان گذشته افول داشته است. نمونه رفتارهای اجتماعی را به هنگام افزایش قیمت دلار و افزایش قیمت کالاهای اساسی که با دلار ارزان قیمت فروخته شده است، شاهد هستیم. امید است با اعتلای رویکرد هموطنان که همگی کشتی شکستگانیم، باد شرطه برخیزد.
آن منبع دیگر می تواند هزینه های عمومی بهداشت، درمان، آموزش و ..... باشد که با دریافت انرژی ارزان، بودجه ای برای هزینه کرد آن باقی نمی ماند و نتیجه آن می شود استعفای وزیر با غیرت بهداشت.
لکن با راه حل پیشنهادی جناب آقای عبدی، موافق نیستم و دلیل آن هم، باز می گردد به بلوغ اجتماعی و حس میهن پرستی هموطنان عزیز که قدری نسبت به سالیان گذشته افول داشته است. نمونه رفتارهای اجتماعی را به هنگام افزایش قیمت دلار و افزایش قیمت کالاهای اساسی که با دلار ارزان قیمت فروخته شده است، شاهد هستیم. امید است با اعتلای رویکرد هموطنان که همگی کشتی شکستگانیم، باد شرطه برخیزد.
برق نیوز محترم
این بنده خدا از دیوار سفارت بالا رفته و باید پاسخگوی نسل جدید باشد. هزینه کار آن روزگارشون در تمام شئونات زندگی مردم و من جمله صنعت برق هویداست.
به چه دلیل در حوزه قیمت گذاری برق اظهار نظر میکنند.
ايران تا چند قرن آتی منابع هیدروکربوری داره. باید بدنبال این باشیم که از این منابع استفاده کنیم و تبدیل به برق بشوند که باعث ارزش افزوده گردند.
این بنده خدا از دیوار سفارت بالا رفته و باید پاسخگوی نسل جدید باشد. هزینه کار آن روزگارشون در تمام شئونات زندگی مردم و من جمله صنعت برق هویداست.
به چه دلیل در حوزه قیمت گذاری برق اظهار نظر میکنند.
ايران تا چند قرن آتی منابع هیدروکربوری داره. باید بدنبال این باشیم که از این منابع استفاده کنیم و تبدیل به برق بشوند که باعث ارزش افزوده گردند.
احتمالا ايشان به منبعي بزرگ از بيت المال متصل است كه هزينه برق را ناچيز پنداشته مردم عادي در زير بار هزينه هاي آب برق گاز كمر خم كرده اند و حال اينكه عده اي خوش نشين اين چنين بر مناي حال خود قضاوت مي كنند
جناب آقای عبدی ودوستانشان بایدپاسخگوی مسائل ونسل جدیدو جوانان بیکارو اقتصاد مریض جامعه وکشور باشندکه ازدیوار سفارتخانه رفتندبالاو....نه اینکه نظریه پردازی فرمایند
ارسال نظر قوانین ارسال نظر
لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
در غیر این صورت، «برق نیوز» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.
از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
در غیر این صورت، «برق نیوز» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.