سخنی دلسوزانه با مدیرعامل جدید توانیر/ لزوم جوان‌گرایی در بدنه مدیریتی صنعت برق

مهدی گودرزی (مدیر مسئول برق نیوز): اوایل سال 94 بود که وزیر نیرو از رکود در بخش مدیریتی برق ایران انتقاد کرد و حضور جوانان خوش فکر و با انگیزه را در عرصه های مدیریتی صنعت برق ضروری خواند.

چیت چیان گفته بود ما به جوان‌گرایی نیاز داریم زیرا جوانان سواد و نوگرایی بیشتری دارند و ذهن آنان برای خلق ایده‌های جدید فعال‌تر است و ما اگر از آنان استفاده نکنیم، به صنعت آب و برق و کشور ظلم کرده‌ایم.

وی موضوع مهمی را که مدیران صنعت آب و برق باید به آن توجه کنند، جوان‌گرایی و ایجاد تحرک بیشتر در این صنعت خواند و گفت: در موارد زیادی احساس می‌کنیم که برخی از همکاران در رده‌های مختلف با اینکه دارای علم و تجربه بسیار ارزشمند هستند، اما از آنجایی که دانسته‌ها و دانش گذشته در ذهن آنان به تابو تبدیل شده است و نمی‌توانند با این تابوها بجنگند، موجب شده است برای فعالیت‌های دچار وقفه شود.

کردی در شرایطی مدیریت صنعت برق ایران را عهده دار شده است که به خوبی می داند این صنعت بدترین زورهای تاریخ خود را سپری می کند. اگر از بدهی های سرسام آور وزارت نیرو و توانیر گرفته تا کمبود تولید برق و شبکه های فرسوده با تلفات بالای برق و ... که بگذریم بدون تغییر در روش مدیریتی نمی توان به حل این معضلات رسید. علیرغم فشار های وارده بر بدنه مدیریتی صنعت برق و تهدیدها و تشویق های مختلف، اما به دلیل آنچه که چیت چیان آنرا تابوهای ذهنی مدیران خوانده بود شاهد تغییرات محسوسی در عملکرد مدیران نبودیم.

کردی دانش آموخته دانشگاه صنعت آب و برق (شهید عباسپور) است و در مجموعه وزارت نیرو و توانیر به فردی توانمند و مدیری با انگیزه شناخته می شود. اطمینان وزیر نیرو به چهره ای جوان در صنعت برق که منشاء خدمات قابل توجهی بوده است در حالی صورت می گیرد که مدیران کارکشته و با سابقه بیشتر از کردی نیز می توانستند در این جایگاه قرار گیرند.

اعتماد به آرش کردی در راس مجموعه عظیم صنعت برق می تواند نوید دهنده حضور جوانان و افراد خلاق و با انگیزه در این صنعت باشد. وزیر نیرو با این اقدام پیام خود را برق مجموعه مدیران صنعت برق داد و گفت که بدون هیچ ملاحظه ای در پی افزایش بهره وری و پویایی در این صنعت است.

توانیر نیاز به دمیدن خونی تازه در رگ‌های خود داشت تا بیش از پیش با مشکلات و مصائب بوجود آمده در این صنعت دست و پنجه نرم کند و کردی جوان مامور انجام این مهم شده است. وی برای دو سال مدیرعامل توانیر خواهد بود و فرصتی است تا بتواند سیاست های مدیریتی خود را در توانیر پیاده سازد.

کردی باید بداند نتیجه اعتماد به وی، تغییر در سیاست های اشتباه قبلی است و ادامه روش ها و برنامه های نارآکارامد گذشته نمی تواند توقع فعالان و مدیران صنعت برق و وزارت نیرو را برآورده سازد. توجه ویژه به انرژی های تجدیدپذیر،هوشمندسازی شبکه برق، توسعه پژوهش های کاربردی، حمایت از مشارکت بخش خصوصی و سامان دهی اقتصاد برق از مهمترین سفارشات وزیر نیرو در مراسم معارفه مدیرعامل توانیر بود.

انرژی های تجدیدپذیر علیرغم وعده های فراوان توانیر در سال گذشته تغییر قابل توجهی نکرد و باوجودیکه در ابتدای سال 93 از رسیدن به ظرفیت 1000 مگاوات وعده داده بودند اما متاسفانه در پایان سال ظرفیت 217 مگاواتی برق تجدیدپذیر ایران به کمتر از 300 مگاوات رسید.

پروژه ملی کاهش تلفات در شبکه های برق هم از مهرماه گذشته کلید خورده است و کردی باید بتواند این وعده وزیر نیرو در رساندن تلفات برق ایران به زیر ده درصد را عملی کند.  تلفات بالای شبکه برق برای وزارت نیرو به پاشنه اشیلی تبدیل شده است که هرجا سخن از سرمایه گذاری می شود آنرا نقطه ضعف صنعت برق اعلام کرده و هدر رفت سرمایه ها را بهانه ای برای مخالفت با برنامه های وزارت نیرو معرفی می کنند.

تابوهایی که وزیر نیرو از آن سخن به میان آورده بود عدم جرأت و جسارت مدیران برق ایران در اجرای برنامه های پیشرو و به روز است. مدیران قدیمی با بینشی سنتی به شبکه برق نگاه کرده و کمتر تغییرات و تکنولوژی های جدید را به خدمت گرفته اند. تابوی ذهنی مدیران ما باعث شده است که سالیان سال شبکه برق بر اساس یک متد و روش واحد و قدیمی گسترش یافته و به بهره برداری برسد که نتیجه آن وضعیت فعلی برق ایران است.

باید بپذیریم شریط بحرانی امروز صنعت برق متاثر از عدم استفاده از خلاقیت و تکنولوژی های جدید و پیشرفته در این زمینه بوده است گرچه مسائل دیگری مانند تحریم ها و کمبود درآمدهای وزارت نیرو نیز بی تاثیر نبوده است.

با حضور کردی در راس مجموعه عظیم صنعت برق امید می رود تابوهای نادرست و ناکارآمدی که سالیان گذشته بکار گرفته شده اند و عدم کارآمدی آنها به اثبات رسیده است برداشته شده و با فراهم ساختن زمینه های مساعد استفاده از دانش جوانان و دانشمندان برقی ما شاهد خلق ایده های جدید و موثر در مدیریت و بهره برداری از شبکه برق باشیم.

کردی بی شک باید مهمترین برنامه خود را تعامل بهتر و گسترده تر با بخش خصوصی بداند و تا می تواند سعی در بر طرف کردن مشکلات این شرکت ها نماید. شرکت های خصوصی فعال در صنعت برق ایران می توانند در صورت اعتماد دوباره و فراهم شدن زمینه های فعالیت مناسب،  مانند گذشته به کمک توانیر آمده و اعتلای صنعت برق را نوید دهند.

بخش خصوصی در نتیجه برخودرهاو وعده های وزارت نیرو به مجموعه دولتی وزارت نیرو و توانیر بی اعتماد شده است و کردی باید بتواند با ایجاد سیاست های منطقی و عقلانی اعتماد از دست رفته را به این بخش برگرداند. بخش خصوصی تا جایی بی اعتماد شده است که حتی تضمین های وزارت نیرو در سرمایه گذاری های خود را کافی نمی داند و در پی تضمین های بالاتر بانکی است.

انتظار از آرش کردی در برطرف کردن مشکلات صنعت برق در مدت زمانی کوتاه غیرمنطقی است اما روند و مسیر حرکت می تواند آینده را تاحدود زیادی پیش بینی کند.

 و سخن آخر آنكه صنعت برق خسته از حرف‌ها و روش‌های تکراری است.