کد خبر: ۶۶۷۸
تاریخ انتشار : ۱۲:۳۲ - ۱۲ آذر ۱۳۹۳
نفت، استراتژی کشورهای واردکننده و آینده پیش رو؛
پس از جنگ اسرائیل و اعراب در سال 1973، کشورهای عرب تولیدکننده نفت، تولید خود را کاهش داده و ایالات متحده و برخی دیگر از کشورهای غربی را به دلیل حمایت از رژیم اسرائیل تحریم کردند.

به گزارش "برق نيوز"پس از جنگ اسرائیل و اعراب در سال 1973، کشورهای عرب تولیدکننده نفت، تولید خود را کاهش داده و ایالات متحده و برخی دیگر از کشورهای غربی را به دلیل حمایت از رژیم اسرائیل تحریم کردند. این اقدام، افزایش سریع قیمت نفت را به‌دنبال داشت؛ رویدادی که اکنون با عنوان اولین «شوک نفتی» شناخته می‌شود.

 از آن پس، قیمت جهانی نفت در واکنش به تغییر میزان عرضه و تقاضا در بازار  و نیز مسائل سیاسی، در نوسان بوده است. در سال 2008، قیمت جهانی نفت به اوج خود رسید و رکورد 147 دلار به ازای هر بشکه را ثبت کرد و در سال‌های پس از آن نیز بالای 100 دلار به ازای هر بشکه باقی ماند. با این وجود، در ماه‌های اخیر شاهد سقوط حدود 40 درصدی قیمت بوده‌ایم، به‌طوری‌که در روزهای اخیر و پس از اعلام تصمیم اوپک مبنی بر حفظ سقف تولید خود، قیمت نفت خام برنت به حدود 70 دلار به ازای هر بشکه رسید.
 
اما این بار نوسان قیمت هم به دلایل سیاسی و هم بنا به دلایل اقتصادی روی داده است. در واقع، از یک طرف، اقتصاد جهانی با رکود مواجه است و این امر سبب کاهش تقاضا برای نفت شده است. علاوه‌بر این، رونق صنعت شیل در ایالات متحده و فراهم آمدن امکان استخراج ذخایر نامتعارف و ذخایر موجود در عمق دریاها در دیگر کشورهایی نظیر روسیه و برزیل، مازاد عرضه به بازار را در پی داشته است. از طرف دیگر، به نظر می‌رسد که عربستان سعودی و هم‌پیمانان منطقه‌ای‌اش نظیر قطر و کویت، به‌دنبال آن هستند تا با کاهش قیمت نفت، علاوه ‌بر افزایش فشار بر ایران و روسیه در جریان مذاکرات این کشورها با غرب، صنعت شیل در ایالات متحده را نیز تحت تأثیر قرار دهند و با به تعطیلی کشاندن بخشی از این صنعت پرهزینه، عرضه نفت به بازار را کاهش دهند.
 
اما صرف‌نظر از نوسانات اخیر قیمت نفت و دلایل آن، هم کشورهای وابسته به واردات نفت و هم کشورهای وابسته به درآمدهای نفتی، اتخاذ تدابیری به‌منظور مواجهه با شوک‌های نفتی احتمالی را در دستور کار خود قرار داده‌اند.
 
یکی از عوامل تآثیرگذار بر قیمت‌های جهانی نفت، میزان عرضه و تقاضا در بازار است. در واقع، کشورهای مصرف‌کننده عمده، به‌خصوص ایالات متحده، دهه‌ها نگران تحولات سیاسی و اقتصادی در کشورهای تولیدکننده نفت بوده‌اند. در ایالات متحده، از زمان ریاست جهموری نیکسون در اوایل دهه هفتاد، مقامات آمریکایی درصدد کاهش وابستگی به خاورمیانه و پایان دادن به «اعتیاد» به نفت در کشور خود، برآمدند. در این راستا، کشورهای مصرف‌کننده، یک استراتژی سه‌وجهی را برای خود ترسیم کردند: افزایش تولید نفت و گاز، متنوع‌سازی منابع انرژی و کاهش مصرف.
 
شرکت‌های نفتی سرمایه‌گذاری هنگفتی روی تکنیک‌های استخراج جدید صورت داده‌اند. در سال‌های اخیر، حفاری در اعماق دریاها تأثیر بسزایی بر افزایش ذخایر بالقوه و تولید داشته است. علاوه‌ بر این، انقلاب شیل نیز با دستیابی با تکنیک‌هایی نظیر حفاری افقی و شکافت هیدرولیکی، محقق شده و این امر به‌خصوص در ایالات متحده، افزایش قابل‌توجه تولید را به‌دنبال داشته است. در واقع، ایالات متحده با بهره‌برداری از این تکنولوژی‌ها، از یک واردکننده عمده به یک صادرکننده نوظهور مبدل شده است. در حال‌حاضر، ایالات متحده تولیدکننده عمده نفت و گاز شیل محسوب می‌شود، اما بنا به برآوردهای صورت‌گرفته، دیگر کشورهای اروپایی و روسیه و چین نیز واجد ذخایر شیل عظیمی هستند. به‌عبارت دیگر، امکان گسترش انقلاب شیل در دیگر کشورها هم وجود دارد و تنها محدود به ایالات متحده نیست. در نهایت، دنیای تکنولوژی، دنیای پویایی است و شرکت‌های نفتی هرچه بیشتر روی بهبود تکنولوژی‌ها و غلبه بر چالش‌های محیط‌زیستی، سرمایه‌گذاری می‌کنند.
 
علاوه‌بر برنامه‌ریزی جهت افزایش تولید، کشورهای مصرف‌کننده درصدد متنوع‌سازی منابع انرژی خود برآمده‌اند. در این راستا، کاهش مصرف بازار انرژی به کدام سو می‌رود؟سوخت‌های فسیلی و افزایش سهم انرژی‌های جایگزین، به‌خصوص منابع انرژی تجدیدپذیر، مد نظر قرار گرفته است. چنین اقداماتی عمدتاً به‌منظور تأمین امنیت انرژی و نیز با توجه به نگرانی‌هایی که  پیرامون تغییرات آب‌وهوایی وجود دارد، صورت می‌گیرد. انرژی‌ تجدیدپذیر، هر شکلی از انرژی است که به‌دفعات از طریق فرایندهای طبیعی بازتولید می‌شود.

در واقع، انرژی‌های تجدیدپذیر نظیر انرژی خورشیدی، بادی یا آبی، از جریان‌یابی مکرر انرژی در محیط طبیعی بدست می‌آید. برخی از منابع انرژی تجدیدپذیر نظیر توربین‌های آبی، امروزه در مقیاس گسترده‌ای مورد استفاده قرار می‌گیرد و از نظر تکنیکی به بلوغ رسیده است. اما موارد دیگری نظیر انرژی خورشیدی و بادی، همچنان مرحله تکامل خود را سپری می‌کنند و تولید تجاری آن‌ها هنوز فراگیر نشده است. برخلاف سوخت‌های فسیلی، تقریباً همه کشورها به اشکالی از انرژی تجدیدپذیر دسترسی دارند. در سال‌های اخیر، بهره‌برداری از انرژی تجدیدپذیر به سرعت گسترش یافته است. آژانس بین‌المللی انرژی برآورد کرده است که تا سال 2035، تولید نیروی برق در جهان، با استفاده از انرژی تجدیدپذیر، حدوداً دو برابر خواهد شد و سهم انرژی‌های خورشیدی و بادی در این عرصه، 45 درصد خواهد بود.      
 
از سوی دیگر، علی‌رغم افزایش عرضه نفت به بازار، اقدامات جدی‌ای در راستای کاهش مصرف صورت گرفته است. آژانس بین‌المللی انرژی برآورد کرده است که در سال 2012، سرمایه‌گذاری در بازارهای جهانی بازدهی انرژی، بین 310 تا 360 میلیارد دلار بوده است. بنا به برآورد این سازمان، در کشورهایی که تحت بررسی قرار گرفته‌اند، مصرف نهایی به دلیل بهبود بازدهی انرژی در چهار دهه اخیر، 60 درصد کاهش یافته است. کشورهای اروپایی و ایالات متحده، بیشترین پیشرفت را در این عرصه داشته‌اند. بنا به برنامه‌ریزی اتحادیه اروپا، مصرف انرژی در کشورهای اروپایی باید تا سال 2020، 20 درصد کاهش یابد و سهم انرژی‌های تجدیدپذیر از منابع مصرفی نیز به 20 درصد برسد. بنابراین، در دهه‌های آتی، بزرگ‌ترین مصرف‌کنندگان انرژی، کشورهای آسیای جنوبی و خاورمیانه خواهند بود.
 
به این ترتیب، افزایش تولید نفت و گاز، متنوع‌سازی منابع انرژی و کاهش مصرف، چشم‌انداز انرژی جهانی را تا حد قابل‌توجهی تغییر داده است. در واقع، اکثر کشورها به درجات مختلف، در پویایی این عرصه دخیل بوده‌اند.
 
در هر صورت، دسترسی به نفت و گاز ارزان، به نفع کشورهای مصرف‌کننده خواهد بود. در واقع، قیمت‌های پایین‌تر نفت به‌معنای آن است که میلیاردها دلار پولی که از ایالات متحده و کشورهای اروپایی به کشورهای تولیدکننده منتقل می‌شد، اکنون می‌تواند در اقتصاد داخلی سرمایه‌گذاری شود.
 
البته قیمت‌های پایین نفت می‌تواند صنعت شیل را با توجه به هزینه‌های بالای آن، با مشکل مواجه کند. در واقع، هزینه تولید نفت در خاورمیانه پایین است. تولیدکنندگان خاورمیانه حتی با نفت بشکه‌ای 70 دلار هم متضرر نخواهند شد. اما به توجه به وابستگی این کشورها به درآمدها نفتی، پایین ماندن قیمت‌ها، برقراری تعادل بودجه را برای دولت‌ها دشوار خواهد ساخت.
 
نهایتاً، علی‌رغم کاهش مصرف و افزایش تولید کشورهای غربی، وابستگی آن‌ها به نفت خاورمیانه تا آینده‌ای قابل پیش‌بینی، پابرجا خواهد بود. با این وجود، کشورهای منطقه نباید نسبت به تغییرات عرصه انرژی بی‌تفاوت باشند. در واقع، وابستگی به درآمدهای نفتی، نه‌تنها اقتصاد کشورها را به‌خصوص هنگام بروز نوسانات شدید قیمت، با مشکلات جدی مواجه کرده و روند توسعه اقتصادی این کشورها را کند می‌کند، بلکه دسترسی دولت‌ها به سودهای کلان نفتی و استقلال نسبی آن‌ها از جامعه مدنی، یکی از عواملی است که توسعه سیاسی در این کشورها را نیز به‌تعویق خواهد انداخت. /بولتن
ارسال نظر قوانین ارسال نظر
لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
در غیر این صورت، «برق نیوز» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.
نتیجه عبارت زیر را وارد کنید
captcha =
وضعیت انتشار و پاسخ به ایمیل شما اطلاع رسانی میشود.
پربازدیدها
برق در شبکه های اجتماعی
اخبار عمومی برق نیوز
عکس و فیلم
پربحث ترین ها
آخرین اخبار