
علیرضا کلاهی صمدی؛
هیچ کس این استدلال را که ارزهای دیجیتال قابل پیگرد قانونی و نظارتی نیست انکار نمی کند، اما نباید فراموش کرد که اقتصاد کشور ما تحریم شده است و باتوجه به ظرفیت های تولید برق در ایران، کشور ما می تواند به یکی از تولیدکنندگان اصلی رمزارز تبدیل شود. میزان مصرف برق در ساعات اوج، اختلاف فاحشی با ساعتهای مصرف عادی برق در کشور دارد و این فرصتی برای استفاده از ظرفیت تولید برق در کشور برای توسعه یک صنعت درآمدزای دیگر است. میتوانیم با هموار کردن مسیر توسعه این صنعت، از ظرفیتهای ایجاد شده برای تولید برق در کشور استفاده کنیم.
به گزارش برق نیوز، علیرضا کلاهی صمدی، عضو هیئت نمایندگان اتاق تهران؛
رمز ارزها در کشور نه تنها تولید میشود بلکه عموم مردم به سمت خرید و فروش آن نیز گرایش پیدا کردند. اما دولت با تعلل در تدوین قوانین و مقررات مربوط به ارزها دیجیتال، در عمل فعالیتها در این حوزه از سوی کاربران این ارزها را به سمت فعالیتهای زیرزمینی سوق دادهاست. چرا دولت چنین رویهای را در رویارویی با ارزهای دیجیتال در پیش گرفته است؟ چه فرصتهایی در دل صنعت ماینینگ و ارزهای دیجیتال نهفته است؟ چرا فرصت سوزی؟
دو چالش عمده توسعه صنعت ماینینگ در ایران
در توسعه صنعت استخراج رمزارز یا ماینینگ در ایران دو نکته چالش برانگیز وجود دارد که به طور تقریبی، در همه نشستهایی که با مسئولان دولتی برگزار کردیم، مطرح شده است. نکته اول، مسئله انرژی و قیمت گذاری برق مورد نیاز دستگاههای ماینر است و دیگری، بحث تبادل و استفاده از رمزارزهاست.
رمز ارزها در کشور نه تنها تولید میشود بلکه عموم مردم به سمت خرید و فروش آن نیز گرایش پیدا کردند. اما دولت با تعلل در تدوین قوانین و مقررات مربوط به ارزها دیجیتال، در عمل فعالیتها در این حوزه از سوی کاربران این ارزها را به سمت فعالیتهای زیرزمینی سوق دادهاست. چرا دولت چنین رویهای را در رویارویی با ارزهای دیجیتال در پیش گرفته است؟ چه فرصتهایی در دل صنعت ماینینگ و ارزهای دیجیتال نهفته است؟ چرا فرصت سوزی؟
دو چالش عمده توسعه صنعت ماینینگ در ایران
در توسعه صنعت استخراج رمزارز یا ماینینگ در ایران دو نکته چالش برانگیز وجود دارد که به طور تقریبی، در همه نشستهایی که با مسئولان دولتی برگزار کردیم، مطرح شده است. نکته اول، مسئله انرژی و قیمت گذاری برق مورد نیاز دستگاههای ماینر است و دیگری، بحث تبادل و استفاده از رمزارزهاست.
سه دلیل که میگوید رمزارزها برای اقتصاد ایران فرصت است
ما به دو علت باور داریم توسعه رمزارزها برای اقتصاد ایران فرصت است و نباید از آن صرفه نظر کرد.
نخست اینکه میزان مصرف برق در ساعات اوج، اختلاف فاحشی با ساعتهای مصرف عادی برق در کشور دارد و این فرصتی برای استفاده از ظرفیت تولید برق در کشور برای توسعه یک صنعت درآمدزای دیگر است. صنعت ماینینگ تنها صنعتی است که به سرعت راه اندازی میشود، به سرعت خاموش یا روشن میشود و هیچ آلایندگی محیط زیستی براساس استانداردهای تعریف شده در کشور ندارد. استفاده سریع از این میزان اختلاف در تقاضا و مصرف برق در دیگر صنایع به آسانی صنعت ماینینگ نیست؛ بنابراین میتوانیم با هموار کردن مسیر توسعه این صنعت، از ظرفیتهای ایجاد شده برای تولید برق در کشور استفاده کنیم.
دوم، مسئله گشایشهای تبادلات مالی برای ایرانیان در شرایط تحریمی است که با مسئله مقررات تبادل در کشور گره خورده است. متاسفانه اظهارنظرهای مقامهای مالی و بانکی در ایران درباره قوانین مربوط به تبادل رمزارزها منطقی نیست. مسئولان در نشستها به تامین مالی تروریسم اشاره میکنند و آن را به عنوان دلیل اصلی عدم مجاز شمردن تبادلات رمزارزها بارها تکرار کرده اند. به نظر من، این استدلال صرفا ناشی از رویکردی است که در نقطه آغاز برخورد با فناوریهای نو، آن را یک تهدید میبیند تا فرصت و تلاش میکند به جای در نظر گرفتن منافع آن، به نکات منفی و زیان آور آن فکر کند. هیچ کس این استدلال را که ارزهای دیجیتال قابل پیگرد قانونی و نظارتی نیست انکار نمیکند، اما نباید فراموش کرد که اقتصاد کشور ما تحریم شده است و باتوجه به ظرفیتهای تولید برق در ایران، کشور ما میتواند به یکی از تولیدکنندگان اصلی رمزارز تبدیل شود. این به این معناست که ایران میتواند برای انجام بخش بزرگی از تبادلات مالی رمزارزها، از ابزارهای نظارتی استفاده کند. با این حال، این مزیت رمزارزها کمتر در نظر مسئولان بانک مرکزی ایران شده است. هرچند بسیاری از بانکهای مرکزی در جهان، از جمله فدرال رزرو آمریکا، ارزهای دیجیتال را تهدیدی برای حاکمیت خود تلقی میکنند، اما نباید فراموش کرد که وضعیت کشور ما، با کشورهای دیگر متفاوت است. روابط بانکی و مالی ایران با دیگر کشورها، براساس سیاستهای تحریمی آمریکا انجام میشود که اکنون به کمترین سطح نسبت به سالهای گذشته رسیده است؛ بنابراین ارزهای دیجیتال را میتوان فرصتی برای اقتصاد تحریمی ایران در نظر گرفت.
یک نکته دیگر که بارها به عنوان نقدی جدی به ارزهای دیجیتال مطرح شده، دلاریزه کردن اقتصاد و کمک به خروج سرمایه است. این درحالی است که دلاریزه شدن اقتصاد مسئلهای فارغ از توسعه رمزارزهاست و به نوسان روزمره قیمتها و تورمهای مدیریت نشده در اقتصاد مربوط است. زمانی که اقتصادهایی مثل کوبا و اتحاد جماهیر شوروی درگیر چنین معضلی شدند، خبری از ارزهای دیجیتال نبود. ضمن اینکه اگر شرایط خروج سرمایه مطرح شود، مردم میتوانند هر کالایی را از کشور خارج کنند. ارزهای دیجیتال یک واقعیت در اقتصاد جهانی است که جنگیدن با آن، فایدهای ندارد. به ویژه در اقتصادی مثل ایران که مورد شدیدترین تحریمهای بین المللی قرار گرفته است.
سوم، با توسعه ارزهای دیجیتال، تقاصا برای اسکناس دلار در کشور کاهش پیدا میکند و یکی از چالشهای جدی بانک مرکزی در تعادل بخشی به بازار ارز از بین میرود. استفاده گسترده مردم از کیف پولهای الکترونیک، تقاضای ایرانیان برای اسکناس دلار را میکشند. رمزارزها میتواند به عنوان منبع تازه مردم برای حفظ سرمایه و برای واردات کالا از خارج مورد استفاده قرار بگیرد. تامین اسکناس چالش بزرگی برای بانک مرکزی است که با توسعه استفاده از ارزهای دیجیتال، حل و فصل میشود.
چرا فرصت سوزی؟
ترکیبی از کم اطلاعی و عدم جسارت در تصمیم گیری باعث شده در یک سال و نیم گذشته در حوزه رمزارزها فرصتهای اقتصادی را بسوزانیم. جهان در حال تغییر است و ایران فرصتی برای نظاره گر ماندن ندارد؛ بنابراین باید تصمیم گرفت و اجرا کرد. فشار اشتباهات گذشته باعث شده در رویارویی با پدیدههای جدید به جای تصمیم گیری فعالانه و برنامه ریزی، منفعلانه عمل کنیم و در نهایت به بگیر و ببند برسیم.
منبع: آینده نگر
ما به دو علت باور داریم توسعه رمزارزها برای اقتصاد ایران فرصت است و نباید از آن صرفه نظر کرد.
نخست اینکه میزان مصرف برق در ساعات اوج، اختلاف فاحشی با ساعتهای مصرف عادی برق در کشور دارد و این فرصتی برای استفاده از ظرفیت تولید برق در کشور برای توسعه یک صنعت درآمدزای دیگر است. صنعت ماینینگ تنها صنعتی است که به سرعت راه اندازی میشود، به سرعت خاموش یا روشن میشود و هیچ آلایندگی محیط زیستی براساس استانداردهای تعریف شده در کشور ندارد. استفاده سریع از این میزان اختلاف در تقاضا و مصرف برق در دیگر صنایع به آسانی صنعت ماینینگ نیست؛ بنابراین میتوانیم با هموار کردن مسیر توسعه این صنعت، از ظرفیتهای ایجاد شده برای تولید برق در کشور استفاده کنیم.
دوم، مسئله گشایشهای تبادلات مالی برای ایرانیان در شرایط تحریمی است که با مسئله مقررات تبادل در کشور گره خورده است. متاسفانه اظهارنظرهای مقامهای مالی و بانکی در ایران درباره قوانین مربوط به تبادل رمزارزها منطقی نیست. مسئولان در نشستها به تامین مالی تروریسم اشاره میکنند و آن را به عنوان دلیل اصلی عدم مجاز شمردن تبادلات رمزارزها بارها تکرار کرده اند. به نظر من، این استدلال صرفا ناشی از رویکردی است که در نقطه آغاز برخورد با فناوریهای نو، آن را یک تهدید میبیند تا فرصت و تلاش میکند به جای در نظر گرفتن منافع آن، به نکات منفی و زیان آور آن فکر کند. هیچ کس این استدلال را که ارزهای دیجیتال قابل پیگرد قانونی و نظارتی نیست انکار نمیکند، اما نباید فراموش کرد که اقتصاد کشور ما تحریم شده است و باتوجه به ظرفیتهای تولید برق در ایران، کشور ما میتواند به یکی از تولیدکنندگان اصلی رمزارز تبدیل شود. این به این معناست که ایران میتواند برای انجام بخش بزرگی از تبادلات مالی رمزارزها، از ابزارهای نظارتی استفاده کند. با این حال، این مزیت رمزارزها کمتر در نظر مسئولان بانک مرکزی ایران شده است. هرچند بسیاری از بانکهای مرکزی در جهان، از جمله فدرال رزرو آمریکا، ارزهای دیجیتال را تهدیدی برای حاکمیت خود تلقی میکنند، اما نباید فراموش کرد که وضعیت کشور ما، با کشورهای دیگر متفاوت است. روابط بانکی و مالی ایران با دیگر کشورها، براساس سیاستهای تحریمی آمریکا انجام میشود که اکنون به کمترین سطح نسبت به سالهای گذشته رسیده است؛ بنابراین ارزهای دیجیتال را میتوان فرصتی برای اقتصاد تحریمی ایران در نظر گرفت.
یک نکته دیگر که بارها به عنوان نقدی جدی به ارزهای دیجیتال مطرح شده، دلاریزه کردن اقتصاد و کمک به خروج سرمایه است. این درحالی است که دلاریزه شدن اقتصاد مسئلهای فارغ از توسعه رمزارزهاست و به نوسان روزمره قیمتها و تورمهای مدیریت نشده در اقتصاد مربوط است. زمانی که اقتصادهایی مثل کوبا و اتحاد جماهیر شوروی درگیر چنین معضلی شدند، خبری از ارزهای دیجیتال نبود. ضمن اینکه اگر شرایط خروج سرمایه مطرح شود، مردم میتوانند هر کالایی را از کشور خارج کنند. ارزهای دیجیتال یک واقعیت در اقتصاد جهانی است که جنگیدن با آن، فایدهای ندارد. به ویژه در اقتصادی مثل ایران که مورد شدیدترین تحریمهای بین المللی قرار گرفته است.
سوم، با توسعه ارزهای دیجیتال، تقاصا برای اسکناس دلار در کشور کاهش پیدا میکند و یکی از چالشهای جدی بانک مرکزی در تعادل بخشی به بازار ارز از بین میرود. استفاده گسترده مردم از کیف پولهای الکترونیک، تقاضای ایرانیان برای اسکناس دلار را میکشند. رمزارزها میتواند به عنوان منبع تازه مردم برای حفظ سرمایه و برای واردات کالا از خارج مورد استفاده قرار بگیرد. تامین اسکناس چالش بزرگی برای بانک مرکزی است که با توسعه استفاده از ارزهای دیجیتال، حل و فصل میشود.
چرا فرصت سوزی؟
ترکیبی از کم اطلاعی و عدم جسارت در تصمیم گیری باعث شده در یک سال و نیم گذشته در حوزه رمزارزها فرصتهای اقتصادی را بسوزانیم. جهان در حال تغییر است و ایران فرصتی برای نظاره گر ماندن ندارد؛ بنابراین باید تصمیم گرفت و اجرا کرد. فشار اشتباهات گذشته باعث شده در رویارویی با پدیدههای جدید به جای تصمیم گیری فعالانه و برنامه ریزی، منفعلانه عمل کنیم و در نهایت به بگیر و ببند برسیم.
منبع: آینده نگر
از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
در غیر این صورت، «برق نیوز» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.