بررسي تجربه كشور شیلی در زمينه جلب مشاركت بخش خصوصي در صنعت برق
سرویس اقتصادی برق نیوز: در ارتباط با روش اجراي سياست خصوصي سازي و اهداف مورد انتظار از آن به دلايل مختلف اقتصادي، اجتماعي و سياسي، نميتوان برنامه مشخصي را براي حجم و دامنه خصوصي سازي صنعت برق در كشورهاي مختلف ارائه نمود. از اين رو سرعت اجراي سياست خصوصي سازي در صنعت برق و دستيابي به اهداف مورد نظر در كشورهاي مختلف متفاوت بوده است. تجربه كشورهاي مختلف در امر خصوصي سازي صنعت برق نشان ميدهد با وجود اين كه اهداف، روشها و اقدامات قبل از خصوصي سازي در اين بخش در اكثر كشورها از وجوه مشترك برخوردار بوده است، ليكن نتايج حاصل از فرايند خصوصي سازي به دلايل مختلف، يكسان نبوده است.
به طور كلي، تجربه كشورهاي مختلف در اجراي سياست خصوصي سازي در بخش برق نشان ميدهد كه اولاً بايد برنامه خصوصي سازي را به صورت تدريجي به اجرا درآورد، ثانياً مطالعه و بررسي دقيق و همه جانبه در خصوص توان مالي- مديريتي و كارآفريني سرمايهگذاران و خريداران تأسيسات برق انجام شود و ثالثاً برخورد منطقي با مسايل ناشي از اجراي اين سياست از جمله اشتغال و عرضه اطلاعات به صورت وسيع و شفاف به طوري كه دسترسي به آن براي تمامي متقاضيان امكان پذير باشد، حايز اهميت بسيار است كه بايد به آنها توجه خاص گردد.
شيلي
به گزارش "برق
نيوز"
كشور شيلي به عنوان يكي از كشورهاي پيشگام در طراحي و
اجراي خصوصي سازي و بالنسبه موفق در تطبيق آن با شرايط كلي جامعه خود در آمريكاي
لاتين و سراسر دنيا مطرح ميباشد. با توجه به روي آوردن اين كشور به اقتصاد متكي
به بازار از اوايل دهه 70 و تغييرات قانوني كه در محدوده سالهاي 1973 تا 1990صورت
گرفت صنعت برق شيلي از جمله اولين سازمانهاي دولتي بود كه بخش خصوصي در آن مشاركت
نمود.[1]
بعد از سال 1973 تغييرات عميقي در اقتصاد اين كشور رخ داد، هدف از تغييرات اين بود، كه مشاركت بخش خصوصي عامل اصلي در اقتصاد و دولت نقش خدمات رساني را ايفاء نمايد. پيگيري اين هدف به معني بازكردن اقتصاد به دنياي خارج، كاهش مشاركت دولت در اقتصاد و آزادسازي قيمتها بود. نقش دولت از يك تصميم گيرنده به يك كنترل كننده بازار محدود شد. در تحول جديد، تجديد ساختار صنعت برق در ابعاد نيروي انساني، ماليات، مستمري، بهداشت و غيره نقش به سزايي داشت. هدف از بازسازي واحدهاي دولتي عقلايي كردن قيمتهاي برق به صورت خاص و قيمتهاي انرژي به طور عام همراه با متعادل كردن امور مالي و اداري واحدهاي دولتي بود.
در صنعت برق شيلي مشكلات زيادي وجود داشت كه اين ا مر منجر به تغييرات در ساختار اين صنعت و گسترش بخش خصوصي در اين فعاليت گرديد. اين مشكلات شامل موارد ذيل است.[2]
1- دولت براي توسعه صنعت برق بايستي 200 ميليون دلار در سال سرمايه گذاري ميكرد.
2- انحصاري شدن صنعت برق و متمركز شدن امور در دست شركت دولتي Endesa
3- نقش انحصاري دولت مانع ورود ديگر بخشها به اين صنعت ميگرديد.
4- عدم رعايت اصول اقتصادي، عدم شفافيت در تعرفههاي برق، ضعف ساختار قانوني و حاشيه اي بودن كميسيون تعرفه در مقابل وزارت اقتصاد سبب شده تا زمان افزايش سطح عمومي قيمتها (نرخ تورم)، نرخ بازگشت سود سرمايه شركتها كمتر از آنچه از لحاظ تئوري به دست ميآمد، حاصل شود.
براي رفع اين مشكلات در صنعت برق نيازمند يك استراتژي براي اصلاح بخش انرژي بود و عوامل اصلي اين استراتژي عبارتند از افزايش كارايي اقتصادي صنعت برق و اهميت دادن به مشاركت بخش خصوصي و كمرنگ شدن نقش دولت ميباشد.
سياستهايي كه در اصلاح صنعت برق شيلي اتخاذ شده است شامل موارد ذيل ميباشد.
1- تعيين يك چارچوب قانوني با هدف عدم تمركز در صنعت برق
2- اصلاح قيمت به گونه اي كه دربرگيرنده هزينههاي واقعي توليد، انتقال و توزيع باشد
3- اعمال سياست هماهنگي در توسعه سرمايه گذاري صنعت برق
4- ارزيابي منابع آب از طريق دولت
5- ايجاد هماهنگي بين واحدهاي توليد، توزيع و انتقال برق به منظور دستيابي به عملكرد مطلوب و كارا
بدين ترتيب با توجه به ضرورت تغيير در ساختار مالكيت صنعت برق كشور شيلي و ايجاد رقابت در اين صنعت، قانون برق شيلي مالكيت خصوصي تمام بخشهاي توليد و توزيع برق را با نظارت بخش دولتي و كنترل قيمتها اجازه داده است. قانون برق در جستجوي دستيابي به يك معيار هدف براي قيمت گذاري برق و تخصيص بهتر منابع است. مطابق اين قانون، شركتهاي درگير در توليد برق بايستي فعاليتهاي خود را با انجمن تأمينكنندگان برق (CDEC)[3] به منظور حداقل نمودن هزينههاي عملياتي برق در دو سيستم شبكه انتقال SIC و SING هماهنگ سازند.[4] كه هدف اصلي اين انجمن در سيستم برق از يك طرف اطمينان از اين موضوع است كه برق با كارآمدترين روش ممكن توليد شده و به مشتركين برسد. همچنين از طرف ديگر هر نيروگاه ظرفيت كافي براي توليد برق مورد نياز مشتركين را داراست.
عليرغم اين كه تغييرات ساختاري در صنعت برق شيلي ايجاد شده است اما با بروز مشكلاتي نشان داد كه اين تغييرات كافي نبوده و در سال 2000 پيشنهاد اصلاحات جديد در مجلس سنا تصويب شد كه شامل موارد ذيل است.[5]
1- ايجاد مكانيزمهايي در جهت رشد توسعه صنعت برق، افزايش انگيزه سرمايه گذاري دركليه بخشها، ايجاد رقابت به نحوي كه برق با قيمت مناسب و با كيفيت عرضه شود.
2- ايجاد رقابت در بخشهاي بازار برق، بالاخص در توليد و تجارت انرژي
3- حمايت از حقوق مصرف كننده بالاخص مصرف كنندگان كوچك
4- ايجاد تمهيداتي براي كاهش يا جلوگيري از به وجود آمدن جيره بندي فوق
5- گسترش مقررات بخش برق با توجه به طولاني شدن زمان عدم اطمينان در توليد، انتقال و توزيع
بدين ترتيب ملاحظه ميشود كه دولت با توجه به اين تغييرات صورت گرفته و با فروش برخي داراييهاي صنعت برق نقدينگي لازم براي توسعه اين صنعت را به دستآورد و به موازات آن اجازه سرمايه گذاري به سرمايه گذاران خارجي (از جمله سرمايه گذاران كشورهاي آمريكايي،آرژانتين و اسپانيا) و مشاركت آنها در امر توليد، انتقال و توزيع برق را داد و آنها را به سرمايه گذاري سودآور در بخش برق شيلي تشويق نمايد.
همچنين با توجه به اهدافي كه در قانون برق شيلي لحاظ شده است. شركتها در يك رقابت سالم براي تأمين اهداف مذكور فعاليت ميكنند و انحصار طبيعي از عرصههاي توليد، انتقال و توزيع فاصله گرفته و حالت بازار رقابت كامل به خود گرفته است و كليه اين تغييرات و توسعه مشاركت بخش خصوصي در صنعت برق شيلي موجب افزايش كارايي و در نتيجه افزايش منابع ملي گرديده است. البته قابل ذكر است كه در اين بين دولت نقش خود را به عنوان نهاد نظارتي حفظ كرده و حتي گسترش داده است و به جاي دخالت بيشتر در امور صنعت برق، نقش نظارتي خود را افزايش داده است.
از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
در غیر این صورت، «برق نیوز» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.