به گزارش برق نیوز، همزمان با برگزاری جلسه هیات رئیسه پژوهشگاه نیرو، در روز ۲۲ فروردین ماه، با حضور رئیس پژوهشگاه نیرو، مشاوران، معاونین و مدیران ارشد پژوهشگاه نیرو، آیین تودیع و قدردانی از خدمات سید محسن مرجانمهر در طی دوره تصدی مسئولیت معاونت فناوری پژوهشگاه نیرو برگزار و با اهدا لوح تقدیر از تلاشها و خدمات وی قدردانی گردید.
در این جلسه عباس بحری به عنوان معاون فناوری پژوهشگاه نیرو معرفی و حکم انتصاب وی از سوی رئیس پژوهشگاه نیرو به وی اعطاء شد.
عباس بحری دارای دکتری مهندسی مکانیک، طراحی کاربردی، دانشگاه صنعتی امیرکبیر میباشد. برخی از مسئولیتهای اجرایی وی عبارتنداز:
• رئیس پژوهشکده انرژی و محیط زیست
• موسس، سرپرست و معاون مرکز توسعه فناوری توربینهای بادی
• مجری طرح ملی توربین بادی ۲ مگاواتی
• مدیر گروه تکنولوژی و طراحی توربینهای بادی
• کارشناس پژوهشی و مدیر پروژههای پژوهشی در پژوهشگاه نیرو
همچنین در این جلسه از خدمات غلامرضا حیدری مدیر اسبق گروه پژوهشی مدیریت و علوم اجتماعی و حمید چیتچیان مشاور عالی رئیس پژوهشگاه نیرو که به مقام بازنشستگی نائل شدهاند، با اهدا هدیه قدردانی شد.
از پژوهشگرهای قدیمی که هیات علمی نیستند شدیدا متنفره و شده مانع اصلی بهبود وضعیت معیشتی اونها. این بندگان خدا هم سرخورده شدن و دارن به تدریج از پژوهشگاه میرن یا میرن تو کنج عزلت. کارهای این آقا و یه سری مدیرهای قبل از اون پژوهشگاه رو دو شقه کرده: یکی هیات علمی ها که دریافتی خیلی بالا دارن و یکی هم پژوهشگرهای قدیمی که با سابقه خیلی بیشتر، دریافتی شون خیلی کمتره. وضع پژوهشگاه الان وحشتناک بده. سرخوردگی پژوهشگرهای قدیمی زیاده، کار و پژوهش تقریبا تعطیله و عوضش خیلی از هیات علمی ها با دریافتی های بالاشون مشغول کارهای ارتقاشون هستند، کارهایی مثل مقاله نوشتن و تدریس و رفتن به فرصت مطالعاتی و حتی بیرون کار کردن که دوزار برای وزارت نیرو نمی ارزه. آیا معنی توسعه مدیریت و منابع، فراری دادن و بی انگیزه کردن نیروی انسانی متخصصیه که کلی وقت و پول بابت تربیتش صرف شده؟
هر روز تو جمع مدیران ارشد کلی بریز و بپاش و بخور بخور عجیب برقراره. این آقا هم که تا بتونه از همه خرج های پژوهشگاه به جز دریافتی هیات علمی (یعنی خودش) میزنه، اینجا همراهی می کنه. یا مثلا اومد مدیر مالی پژوهشگاه رو، که سال ها می خواست پژوهشگر بشه و چون سابقه کار پژوهشی نداشت قبولش نمی کردند، پژوهشگرش کرد. معلوم هم نیست چه ارتباطاتی بین آنها برقرار شد که این طور شد. حالا دیگه پشت صحنه چه کارهای دیگه ای داره میکنه، خدا میدونه. ظاهرا پژوهشگاه ملک شخصیشه.
یعنی واقعا وقتی وزیرنیرو تو حکم رئیس پژوهشگاه گفت عدالت محوری و مردم داری و فساد ستیزی رعایت بشه، منظورش همین کارهایی بود که این آقا میکنه و نتیجش برای پژوهشگاه فاجعه بوده و باعث کلی نارضایتی شده؟ امیدواریم وزارت نیرو برای درست کردن وضع خراب پژوهشگاه یه کار اساسی بکنه.
میتونم شخصی رو در ستاد نام ببرم که به خاطر زحمات و فعالیت هاش باعث شده میلیاردها تومن منفعت مالی برای سازمان خلق بکنه یعنی مانع این هزینه ها بشه و همچنین برعکسش با سند ثابت میکنم که اشخاصی به خاطر بی خیال بودن میلیاردها تومن زیان مالی بر دوش سازمان قرار دادند. شخص اول هنوز یه کارمند ساده است. شخص دوم بهتره نگم
به امید روزهای خوب گفتن هم معنی نداره. چون روز به روز بدتر شده که بهتر نشده. باید گفت از ماست که بر ماست
فقط خدا از نیت افراد آگاه است و اعمال اگر در مسیر رضای خدا باشد قطعا نتیجه خوبی خواهد داشت. خداوند به دکتر عمید پور و دکتر رضایی سلامتی بدهد تا بتوانند در مسیر خدمت به همکاران پژوهشگاه بیشتر از قبل و پر قدرت تر حرکت کنند. آن شالله افراد به وجدان.خودشان هم مراجعه کنند و بعد خرف بزنند.
من به نوبه خود از زحمات و تلاش های تمام تلاشگران و مسئولین پژوهشگاه نیرو از جمله ریس و معاون ایشان تشکر می کنم. دعای خیر ما بدرقه راهتان
مثال هم زیاده.
از پرداخت نکردن اضافه کارهای با ضریب و عدم پیگیری کد استخدامی همکاران پژوهشی غیرهیات علمی تا سنگ اندازی در مسیر هم ترازی
از اون طرف هم در حمایت کامل این دو عزیز معاون پشتیبانی ( یکی از دست رفته و یکی در حال از دست رفتن) از اعضای هیات علمی شک نکنید.
مثال اینم زیاده:
از پرداخت رفاهی، پرداخت جهش علمی و... گرفته تا حق التحقیق های آن چنانی
و البته بدبخت کسی که آخرت خودش رو بخاطر دنیای دیگران به آتش بکشه
توصیه شدید به تغییر ایشان قبل از هر گونه حاد شدن موضوع در سطح کشور و نهادهای مدیریتی نظام ،می نمایم
رونوشت اقای روغنی
رونوشت خانم نجفی
1- اوایل انتصاب ریاست جدید، صحبتهای مطرح شده در جلسات مختلف و در سطح پژوهشگاه، چه در حوزه سازمانی و چه در حوزه پرسنلی، امیدوار کننده و انگیزه بخش بود.
به مرور زمان و تغییرات پنهانی که در لایههای مدیریتی و ساختاری پژوهشگاه اتفاق افتاد و در مواجهه با مشکلاتی که در تعامل با شرکتهای دیگر به وجود آمد، همچنین انتصابات چند باره فکر نشده و بی اثر و گاهی حتی مخرب در سطوح بالای مدیریتی و حصاری که این افراد دور ریاست تشکیل دادهاند و اخبار و اتفاقات را به صورت گزینشی و فیلتر شده مخابره میکنند، به گونهای است که عطای دسترسی به ریاست محترم برای طرح موضوعات مختلف و انتقادات را به لقایش باید بخشید.
بماند که دکتر عمیدپور علنا از شنیدن انتقادات ناراحت میشود و عموما حالت تدافعی و عدم پذیرش دارند.
همکاران به طور کامل در جریان داستان برکناری فوری و عجیب همین دوست عزیزی که به عنوان سرپرست معاونت فناوری منصوب گردید، از ریاست پژوهشکده انرژی هستند.
2- با ساختار عجیب و غریب و مبهم و کاملا سلسله مراتبی که پیاده سازی آن به غلط در دستور کار قرار گرفته است و انتخاب رؤسای پژوهشکده ناکارآمدی که در حال حاضر بر مصدر امور هستند اولا پتانسیل تعریف، تصویب و اجرای هیچ پروژه و طرحی وجود ندارد، چه برسد به مگاپروژه! ثانیا معاونتهای پژوهشی و فناوری، عملا بدون شرح وظیفه و مأموریت، تقریبا بیکار شدهاند.
3- تعامل، هماندیشی، دریافت نظرات پرسنل و هرآنچه که بوی ارزش قائل شدن به پرسنل را دارد، تقریبا تعطیل شده است و فضای سازمان از شرایط دو سویه با نشاط، به فضای امر و نهی و دیکته کردن سیاستهای ناکارآمد، بدل شده است.
خداوند آخر و عاقبت همه ما را بخیر کند
معوقات همکاران غیر هیات علمی را ندی ولی برای همکاران هیات علمی جهش علمی ثبت. کنی و حداقل ۱۰ درصد به حکمشان اضافه کنی و معوقش را هم بدی
فساد یعنی اختلاف حقوق ۱۰۰ درصدی دریک مجموعه با یک شرح شغل برای دو دسته از پژوهشگران
فساد یعنی وقتی اختلاف حقوق شدید بین پرسنل داری ،باز هم بری و مزایای رفاهی برای دسته ای که حقوق بالاتری دارن ،تخصیص بدی و فساد بالاتر اینکه در دانشگاهها هیات علمی ها چنین دریافتی ندارند
فساد دیگه اینکه به اعضای هیات علمی تا حدود دو برابر اضافه کار بدی و به دسته غیر هیات علمی با حقوق پایینتر نصف اونو پرداخت کنی،بازم فساد بالاتر اینکه در دانشگاهها حق و التحقیق را برای اضافه موندن ،نمیدن
فساد یعنی اینکه وقتی اختلاف احکام افراد در یک مجموعه به ۱۰۰ درصد میرسد،به همه افراد یک حکم پاداش بدی و فساد بالاتر اینکه در دانشگاهها پاداش آخر سال نداریم
خلاصه فساد اینه که جایی که وزارت علوم مزایا داره،خودتو به اون ربط بدی و جاییکه وزارت نیرو مزایا داره خودتو به اون ربط بدی و تلاشت این باشه که حقوق خودتو تا حد ممکن بالا ببری
فساد یعنی رییس و معاون پشتیبانی پژوهشگاه
و ظلم یعنی سکوت و عدم عزل این افراد از سوی وزارتخانه و مجلس
البته بحث تاثیرات منفی این روند بر نارضایتی پژوهشگران غیر هیات علمی و رفتن آنها از پژوهشگاه که اظهر من الشمس است، ولی خوب است مسئولان محترم وزارت نیرو بررسی کنند که از سال 1400 که پژوهشگران غیر هیات علمی عملا به شهروندان درجه دوم پژوهشگاه تبدیل شدند و مدیریت های عالی و منابع مالی پژوهشگاه عمدتا در اختیار شهروندان درجه یک (اعضای هیات علمی) قرار گرفت، وضعیت خروجی های پژوهشگاه چطور بوده است. اگر وضعیت خوب بوده است که مدیران فعلی را تشویق کنند و از آنها بخواهند که همین مسیر را با جدیت ادامه دهند. اگر هم این طور نیست (که هر ناظر بی طرف و غیر ذی نفع می داند که این طور نیست و اوضاع بسیار خراب است)، بپذیرند که این وضعیت باید در اسرع وقت تغییر کند و اقدامات لازم را انجام دهند.
مهم ترین این بحران ها عبارتند از بحران منابع انسانی، بحران مدیریت و بحران کارکرد.
بحران منابع انسانی بر می گردد به اینکه پژوهشگاه برای انجام فعالیت های پژوهشی خود دو دسته منابع انسانی پژوهشی در اختیار دارد: پژوهشگران غیر هیات علمی و اعضای هیات علمی. پژوهشگران غیر هیات علمی که دارای سوابق کاری بالا هستند، به خاطر از دست رفتن شأن و جایگاه خود در پژوهشگاه و وجود شکاف درآمدی بسیار زیاد با اعضای هیات علمی، بسیار بی انگیزه شده اند. برخی از آنها از پژوهشگاه رفته اند و بسیاری نیز به فکر رفتن از پژوهشگاه هستند و در صورت عدم اصلاح شرایط اسف بار کنونی، این تصمیم خود را اجرایی خواهند کرد. در مقابل، اعضای هیات علمی به خاطر آیین نامه ارتقای خود ناگزیرند عمدتا به فعالیت هایی بپردازند که در راستای اهداف وزارت علوم است و نه وزارت نیرو. به قول جناب معاون توسعه و مدیریت منابع، امتیاز یک مقاله ISI برابر با امتیاز انجام 7 پروژه است. این یعنی عملا دلیلی ندارد آنها دردسرهای انجام پروژه بدون داشتن دانشجو را بپذیرند. شرایط نابسامان فعلی پژوهشگاه هم محیطی را فراهم کرده است که بسیاری از اعضای هیات علمی (و البته نه همه آنها) فقط و فقط به فعالیت های مدنظر وزارت علوم بپردازند تا شرایط ارتقای خود را فراهم کنند. پس اکنون در پژوهشگاه، منابع انسانی دارای انگیزه و آمادگی کافی برای تحقق اهداف وزارت نیرو (اعم از پژوهشگر غیر هیات علمی و عضو هیات علمی) بسیار کم است و آنها هم عموما به دلیل علایق و روحیات شخصی چنین وضعی دارند. این اصلی ترین بحران پژوهشگاه است و اگر با اتخاذ اقدامات ضربتی کوتاه مدت و راهکارهای پایدار بلند مدت حل نشود، حل سایر بحران ها قطعا غیرممکن است.
بحران مدیریت، در درجه اول، بر می گردد به محدودیت های بالادستی موجود که طبق آن، سمت هایی مانند رییس، معاونین پژوهشی و فناوری و روسای پژوهشکده ها باید از میان اعضای هیات علمی انتخاب شوند. این امر، هم امکان به کارگیری پژوهشگران غیر هیات علمی باسابقه پژوهشگاه را در این سمت ها منتفی می کند، هم از انتخاب افراد با سابقه صنعت برق (خارج از پژوهشگاه) که دارای مدرک دکترا هستند در این سمت ها جلوگیری می کند و هم باعث جهت گیری تصمیمات پژوهشگاه به طرف اهداف وزارت علوم (به جای اهداف وزارت نیرو) و تامین منافع اعضای هیات علمی (که مدیران ارشد پژوهشگاه هستند) می شود. حال اگر مانند وضعیت فعلی، برای سمتی مانند معاونت توسعه و مدیریت منابع نیز که پژوهشگران غیر هیات علمی می توانند عهده دار آن باشند، باز هم یک عضو هیات علمی انتخاب شود، آن هم کسی که قبلا مسئول دبیرخانه جذب و ارتقای اعضای هیات علمی و همواره پیگیر افزایش درآمد آنها بود، نتیجه می شود هیات رئیسه کاملا هیات علمی و یکی بودن تصمیم گیرو ذی نفع و وضعیتی که در زمینه شکاف درآمدی عمیق میان دو طیف منابع انسانی پژوهشی (پژوهشگران غیر هیات علمی و اعضای هیات علمی) وجود دارد. بحران مدیریت، در درجه دوم، بر می گردد به اینکه ملاک انتخاب مدیران برای سمت ها، عموما نه سابقه و تجربه و شایستگی کافی که رفاقت و اطاعت باشد. نتیجه می شود وضعیت تیم مدیریتی فعلی پژوهشگاه، که به اعتراضات و انتقادات و پیشنهادات موجود در مجموعه با بی توجهی یا شدت عمل برخورد می کنند، ولی عملا سردرگم و ناتوان هستند. مشکل بودجه پژوهشگاه، که یکی از علل آن اجرای همسان سازی (در دوره های قبلی) و فوق العاده جهش علمی (در دوره کنونی) برای اعضای هیات علمی بدون گرفتن بودجه اضافی و در عین حال حفظ پرداختی های غیرقانونی دوره های قبلی (حق التحقیق و رفاهی) برای آنها است، و نیز تشدید بحران منابع انسانی به جای تلاش برای حل آن، نمونه های بارز نحوه عملکرد این تیم هستند.
بحران کارکرد هم بر می گردد به این که کارکرد عملی پژوهشگاه برای وزارت نیرو مشخص نیست. از یک طرف، وزارت نیرو و شرکت های تابعه و وابسته، پژوهشگاه را در بسیاری از شوراها و تصمیمات و روال ها و تدوین دستورالعمل ها (حتی بدون دادن پروژه) مشارکت نمی دهند و در بسیاری موارد نیز با وجود ضرورت، کار را در قالب پروژه به پژوهشگاه نمی دهند (یا خود انجام می دهند و یا با مشارکت دانشگاه ها و شرکت ها، که بعضا آفت های اساسی دارد). از طرف دیگر، مدیران ارشد پژوهشگاه هم با اطمینان از عدم ضرورت تامین کارکردهای مشخص برای وزارت نیرو و تثبیت شده بودن موقعیت و سمت شان، خود را موظف نمی دانند که منابع انسانی باتجربه پژوهشگاه را راضی نگاه دارند، مدیران شایسته نصب کنند و ساختار و روال هایی کارآمد ایجاد نمایند. در عوض، طوری عمل می کنند که در راستای منافع و سلایق شان باشد.
اگر مسئولان محترم وزارت نیرو کاری نکنند و فقط نظاره گر باشند، پژوهشگاه نیرو در این بحران ها غرق و تبدیل می شود به سازمانی در جهت تحقق اهداف وزارت علوم ولی با بودجه وزارت نیرو.
دوما، برخی اعضای غیرهیات علمی پژوهشگاه بنا به دلایلی که عرض می کنم واقعا زیاده خواه و متوقع هستند: دلیل اول اینکه: فرض کنیم یک عضو هیئت علمی فرضی به لحاظ هوش و استعداد دقیقا مشابه یک عضو پژوهشی غیر هیات علمی باشد که یکی رفته سراغ ادامه تحصیل و دیگری رفته سراغ کار. در عادلانه ترین حالت میزان دارایی این دو فرد مثلا در ۵۰ سالگی باید برابر باشد و چنین نشود که فردی که درس خوانده تنبیه شود و لذا یک فاصله درآمدی معقول جهت این عقب ماندگی عضو هیات علمی کاملا ضروری است. چیزی که الان رعایت نمی شود و کسانی که در بهترین دانشگاه ها با زحمت زیاد تحصیل کرده اند در حال تنبیه شدن هستند.
سوما، براساس شواهد میدانی عرض میکنم برخی افراد پژوهشی غیر هیات علمی نه تنها پژوهشگر نیستند که بدهیات پژوهش را هم بلد نیستند و به صرف تجربه تکنسین گونه خود را برتر فرض کرده و یا چاره کار را در فرار رو به جلو و متوقع بودن می بینند. یک عضو هیات علمی که با عبور از فرایند جذب بسیار سخت انتخاب شده با پژوهشگر فرضی که با مصاحبه یک همکار نوعی مشابه خودش و آنهم نه برای شغل پژوهش انتخاب شده برابر نیستند و این نابرابری در مأموریت اصلی پژوهشگاه یعنی پژوهش به خوبی خود را نشان می دهد.
من با ۱۷ سال سابقه با مدرک ارشد حکم پارسال اسفندم از هیات علمی صفر حدود دو تومن کمتر بود...
لطفا کمی تحقیق بفرمایید جناب...
از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
در تمام نظرات بالا متن های خیلی بلندو غیر مرتبط با خبر و سراسر توهین و افترا به مسئولین پژوهشگاه با ذکر نام و سمت گفته شده است. در شان خبرگزاری شما نیست نشر این نظرات.ایا تمام ادعاهای بیان شده اثبات شده است ? در هر متن بیش از چند اتهام و افترا بدون دلیل به افراد از جمله رئیس پژوهشگاه و معاون ایشان داده شده است. به نظر من این موارد قابل پیگیری است.
البته در برخی از مفاهیم بعنوان توهین یا تهمت تردید است. مثلا نالایق بودن یک فرد برای یک سمت توهین تلقی می شود؟
جرم توهین نیز به معنی نسبت دادن یک امر وهن آور به فردی که عرفاً به کسر شان و یا خفیف شدن وی منجر شود. مجازات و مراحل شکایت در راستای توهین به افراد عادی اگر موجب قذف نباشد محکوم به ۷۴ ضربه شلاق و یا پرداخت جریمه نقدی تا یک میلیون ریال می باشد. همچنین مجازات و مراحل شکایت در خصوص توهین به افراد حقوقی و مامورین وسردمداران برابر است با سه تا شش ماه حبس و یا ۷۴ ضربه شلاق و یا پرداخت جریمه نقدی می باشد. لطفا بررسی فرمایید آبروی افراد ارزان نیست که هر کس بنا به مصلحت خود آن را هزینه کند.
به همین بهانه اجازه هیچ نقدی را نداده اند و در حاشیه امنی که در سایه تهدید برای خود ساخته اند هرکاری دوست دارند انجام می دهند. احتراما بجای فرافکنی بهتره پاسخ گوی نقدها و مسئولیتی باشند که پذیرفته اند.
دور باد قدم فاسدان از پژوهشگاه
همکاران محترمی که در کامنت ها از رییس و معاون توسعه و مدیریت منابع حمایت می کنند، وضعیت فعلی پژوهشگاه را مطلوب و فاقد بحران می دانند و در زمینه ضرورت بالاتر بودن دریافتی اعضای هیات علمی کم سابقه نسبت به پژوهشگران غیر هیات علمی باسابقه استدلال می کنند، لطفا در خصوص موارد زیر هم اعلام نظر بفرمایند:
1) در مورد برنامه اولیه رییس برای حل مشکل هیات علمی و غیر هیات علمی چه نظری دارند؟
2) معاون توسعه و مدیریت منابع از شهریور ماه 1401 تاکنون برای اجرای این برنامه چه کردند؟ آیا واقعیت این نیست که جناب معاون، که به عنوان یک عضو هیات علمی و مسئول دبیرخانه جذب و ارتقای اعضای هیات علمی، همواره حامی منافع اعضای هیات علمی بوده اند و اصلا تمایلی به اجرای برنامه ای که جایگاه آنان (عملا جایگاه خودشان و سایر مدیران هیات علمی) را به نوعی پایین بیاورد نداشتند، در همان اوایل این برنامه را منتفی و از دستور کار خارج کردند؟ آیا ممکن است پژوهشگاه سیاست دو دوره قبلی در زمینه افزایش شکاف درآمدی بین اعضای هیات علمی و پژوهشگران غیر هیات علمی را با قدرت تمام ادامه دهد، ولی هدف اصلی اش همان چشم انداز ارائه شده در برنامه اولیه رییس باشد؟ آیا دلیل وجود وضعیت بحرانی کنونی، که جلوه ای از آن در کامنت های همکاران محترم دیده می شود، همین سیاست های جناب معاون نیست؟
دریافتی شما در آن زمان چقدر بود و الان چقدر هست? حقوق ها قبلا چه تاریخی پرداخت می شد الان چه تاریخی? هدایای شب یلدا و عید چطور? پرداخت دانش آموزان ممتاز را مقایسه کنید که قبلا با یک سال تاخیر پرداخت میشد و الان به روز شده است.
اینقدر متعصب نباشید و در حاشیه. هیات علمی و غیر هیات علمی اصلا مهم نیست . ما باید فقط دعا کنیم که در کارشان موفق باشند تا ما منتفع باشیم. الان در همه موسسات این پرداخت به هیات علمی بیشتر است . خوب بدیهی است که نمی توان از این جهت از پرداخت آنها کم کرد . به نظرم افرادی که داد و بیداد می کنند و نگران هستند و احساس غرق شدن دارند این سوالات را از خودشان بپرسند. خوب است در مورد پرداخت های دانشگاه ها و موسسات پژوهشی دیگر هم سوال کنید. خداراشکردر پژوهشگاه هم از لحاط جایگاه پژوهشی و هم از لحاظ دریافتی شرایط بهتر از خیلی از جاها هست البته نه همه جا. متاسفانه شرایط مالی هیچ کس خوب نیست نه هیات علمی و نه غیر هیات علمی و این در کل کشور هست و فقط مخصوص پژوهشگاه نیست .
ثانیا در پژوهشگاه نیرو چندین سال است تمام سمت های اصلی در دست کسانی بوده که یا از اول هیات علمی بودند یا در حین تصدی آن سمت هیات علمی شدند و نگاهشان عمدتا به سمت منافع هیات علمی بود. تنها استثنا معاون پشتیبانی سابق است که فقط 5 ماه مستقر و کاملا مطیع رییس سابق بود و برای پژوهشگران غیر هیات علمی کار خاصی نکرد. پس اصلا این طور نیست که قبل از این 6 ماه به قول شما "سکان در دستان اعضای غیر هیات علمی بود" که از دستاوردهای آن دوره می پرسید. مگر اینکه منظورتان دوران قدیم پژوهشگاه باشد که پژوهشی ها همه یکدست بودند و اصلا هیات علمی نداشتیم که در این صورت حرفتان یک مقایسه بیجا است.
ثالثا اگر قرار به مقایسه با دانشگاه ها و موسسات پژوهشی دیگر باشد، خیلی واضح است که در آنجا به اعضای هیات علمی چندین میلیون بابت رفاهی نمی دهند و چندین میلیون هم بابت اضافه حضور تحت عنوان حق التحقیق یا هر عنوان دیگر نمی دهند. اینها که دیگر همسان سازی و جهش علمی نیست که بگویید مجلس تصویب کرده است. اینها فقط به خاطر منافع مدیران ارشد هیات علمی سابق و فعلی پژوهشگاه است که ایجاد شده و همچنان پرداخت می شوند. شما می فرمایید "بدیهی است که نمی توان از این جهت از پرداخت آنها کم کرد". البته که می توان این کار را کرد، منتها شما را "منتفع" می کنند که با این نوع پرداخت های غیرقانونی همراهی کنید.
رابعا اگر شما واقعا یک کارمند ستادی (غیرپژوهشی) با خبر از دانشگاه ها و موسسات پژوهشی دیگر باشید، حتما در جریان دریافتی بسیار پایین کارمندان ستادی پژوهشگاه نیرو هستید. قاعدتا در جریان اعتراضات کارمندان دانشگاه ها و پژوهشگاه های وزارت علوم به اختلاف بسیار زیاد دریافتی آنها با اعضای هیات علمی وزارت علوم و روال مبتنی بر تبعیض و تعارض منافع حاکم بر آنجا هم هستید. پس اگر به جای اینکه به فکر بهبود وضع معیشتی کارمندان ستادی پژوهشگاه نیرو باشید در حال توجیه دریافتی بالای اعضای هیات علمی پژوهشگاه هستید، قاعدتا به شما باج داده اند و خودتان هم به طریقی دریافتی بالا دارید. لابد برای همین است که می فرمایید که "هیات علمی و غیر هیات علمی اصلا مهم نیست . ما باید فقط دعا کنیم که در کارشان موفق باشند تا ما منتفع باشیم". البته بیان دقیقش این است که فقط من "منتفع" باشم، هیچ چیز دیگری مهم نیست.
خامسا اینکه جایگاه پژوهشی پژوهشگاه بهتر از خیلی جاهاست را وزارت نیرو می تواند از روی افت شدید خروجی های پژوهشگاه در دو سال اخیر (البته خروجی های در جهت اهداف وزارت نیرو و نه وزارت علوم) قضاوت کند. "منتفع" شدن شما اتفاقا به قیمت تخریب منابع انسانی پژوهشی و نزول جایگاه پژوهشگاه نیرو در تحقق اهداف صنعت برق و وزارت نیرو تمام شده است.
نتیجه: غرق شدن پژوهشگاه نیرو را شاید افراد "منتفع" نخواهند یا نتوانند احساس کنند، ولی اگر وزارت نیرو فورا به داد پژوهشگاه نرسد، حتما اتفاق می افتد.
اگر هم سمت جدیدی نداشته باشه، خلق می کنه. مثل مشاور امور جوانان.
بجز این انتصابات صدمن یک غاز، اگر از فایده وجود ایشان برای پژوهشگاه، اطلاعی دارید، بفرمایید مستفیض شویم.....
ضمن قدردانی از زحمات مهندس مرجانمهر و تیم همراه ایشان، از جناب آقای دکتر عمیدپور بابت تغییرات مدیریتی ریشه ای سپاسگزارم. تنها نکات قابل ذکر اینه که برای ارتقای سازمان، هم نیاز به حضور مهندس مرجانمهرها هست و هم جوانترها، فقط در انتخاب افراد باید دقت نمود. اینکه به مدت ۲۶-۲۷سال مدیر ارشد باشی یعنی فساد، اینکه افراد جوان با روحیات طمع کاری و با توصیه بیرون سازمانی به پستی منتصب بشن هم یعنی فساد. ولی سیاست انگلیسی دکتر قاضی زاده فعلا زورش به عدالت محوری دکتر احسانیان چربیده و برای حفظ تاثیرگذاری، سیاست فوق در پیش گرفته شده است. امیدوارم دوستان نه از روی تعصب، بلکه از روی واقعیات قضاوت کنند و پشت صحنه های بگارگیری مدیران فعلی رو ببینند.
فقط تنها سوال باقیمانده من از این جابجاییها اینه که چطور دکتر آبادچی هنوز از مدیر مالی خط گیرنده از مهندس مرجانمهر استفاده میکنه؟ یا رضایی هوشیار نیست و یا احاطه به موضوعات مالی نداره که هر دو دلیل برای معاونت نکته منفی ای هست که بابتش به مدیر زیر دستش به عنوان باج تغییر رسته از غیر پژوهشی به پژوهشی میده
این سقف از اعتماد به نفس از کجا میاد؟ صرفا به خاط 4 سال درس خوندن تئوری بیشتر در دانشگاه؟ اونم دانشگاههای کشور ما که مطالب کاربردیشون در صنعت متاسفانه بسیار کمه
در ضمن وقتی افزایش سطح سواد نتونه تاثیری روی فرهنگ و ادب افراد داشته باشه، متاسفانه هیچ فایدهای نداره
یه اصطلاح مسخرهی دکتر و پرستار یاد گرفتین و مدام تکرار میکنین
واقعا این طرز نگرش جای تاسف داره
متاسفانه مدرک نشانگر سواد نیست کما اینکه برخی از دانشمندان برتر یک درصدی، به لطف مقالات دانشجویان خود به این عنوان نایل شده اند و نتیجه خود شیفتگی برخی از آنها را هم در پژوهشگاه و هم در دیدار اخیرشان با اقای رییسی را همه دیده ایم!
در پاسخ به شما عرض کنم که اینکه پژوهشگاه از حرکت ایستاده و توان ادامه کار را ندارد و اینکه نارضایتی به حداکثر خود رسیده است،تنها متوجه آقای ابادچی به عنوان معاون پشتیبانی پژوهشگاه نیست،بلکه آقای مهرابیان و معاونین ایشان بایستی برای جایگزینی آقای عمید پور با فردی شایسته خیلی زودتر از اینها اقدام میکردند. ایشان ملاکشان برای تعیین معاونینشان، مطیع بودن است و الحق که آقای آبادچی در این زمینه خوب خودشان را به آقای عمیدپور معرفی کرده اند. بزودی پرونده های سو استفاده از موقعیت اداری برای ایشان از سوی سازمانهای بازرسی ایجاد خواهد شد ،مسلما کسلنی که برای جذب منابع سازمان به سوی خودشان ،قوانین را تعبیر و تفسیر میکنند آدمهای ... هستند و نمونه های آنرا در یکی از پیامهای همکاران در ذیل همین خبر میتوانید مشاهده کنید.بد نیست بدانید در سازمانهایی که کار و خروجی مهم میباشد ،تخصص افراد مهم است و نه مدرک آنها ،بهتر است بدانید که در پژوهشگاه صنعت نفت،وزیر نفت ترتیبی اتخاذ کرده است که هر کس میخواهد کار انجام دهد (نظیر مهندسان باسابقه سازمان) دریافتی بسیار بیشتری دارد و کسی که عاشق دکتری و فعالیتهای وزارت علوم هست، بایستی از امتیازاتی که وزارت علوم برای کارش قایل هست، امرار معاش کند بطوریکه بسیاری از هیات علمی های آن سازمان ترجیح داده اند که به جای مقاله و تدریس،به کار بپردازند تا بتوانند مانند مهندسان، دریافتی بیشتری داشته باشند. اینچه که در پژوهشگاه اتفاق می افتد از کیسه وزارت نیرو و به نفع وزارت علوم است که بیانگر سو مدیریت آن است.اینکه شما از حقوقی که از وزارت نیرو دریافت میکنید و همزمان به تدریس و کسب درآمدهای وزارت علوم هم مشغول هستید ،تخلف محرز سازمانی و اداری است . آشکار تر از این بگم به نظرتان!؟؟
اما سوای اون، میتونم به جرأت بگم که هیات علمی های پژوهشگاه به مراتب از هیات علمی های دانشگاه ها بی سواد تر هستند. برخی از این افراد در واقع قابلیت جذب شدن در هیچ یک از دانشگاه های کشور را نداشته و بالاجبار جذب پژوهشگاه شدند. لذا افرادی غالبا بی سواد، پر مدعا و توخالی هستند که ضمن انجام کار مشابه با کارشناسان پژوهشی، دریافتی حداقل دو برابری دارند.
علاوه بر این، به دلیل ضعف مدیریتی در پژوهشگاه نیرو و انتصاب همه معاونین از افراد هیات علمی، با کار سبکتر از اعضای هیات علمی دانشگاه ها، از مزایای بیشتری برخوردار هستند. به عنوان مثال، مزایای رفاهی کارشناسان که در واقع برای کمک معیشتی به این افراد بوده بر خلاف قوانین برای اعضای هیات علمی نیز لحاظ می شود. این مسئله فقط به دلیل بی کفایتی مدیران پژوهشگاه است که همه مصوبات هیات علمی و غیر هیات علمی برای اعضای هیات علمی لحاظ می شود اما مصوبات مربوط به کارشناسان در صورتی که قابلیت تعمیم به اعضای هیات علمی را نداشته باشد مسکوت می ماند.
شما اگر اهل کار بودید پروژه ها را خودتون انجام میدادید نه اینکه پرداختهای کلان به دانشجوهاتون به عنوان پروژه ای انجام بدید تا هم براتون پروژه را جمع کنن و هم براتون کتاب و مقاله بنویسن. به نظرتون این هم تخلف است؟
زمانی که همکاران با سابقه در حال انجام پروژه های صنعتی بودند شما در دبستان در حال درست کردن کاردستی بودی، بهتر نیست که کمی احترام برای همکار با سابقتون قائل شوید!؟
کلام آخر لطف بفرمایید عناوین شاخص پروژه هایی که شما یا هیات علمی هایی که شما متخصص و با سواد خطاب کردید رو بیان کنید؟
چند نمونه هم از همکاران بیسواد که نام بردید ذکر بفرمایید، شاید شما در سازمان دیگری مشغول هستید و فقط نامتان در پژوهشگاه نیرو است.
پرداخت غیر قانونی هم گویا بسته به دریافتی شما تفسیر می شود. پرداختی های سابق به کارشناسان غیر قانونی بوده اما پرداخت های مازاد کنونی به اعضای هیات علمی ورای از حکم وزارت علوم اما مانونی است!!
آیا نشونهی فقر فرهنگی نیست؟
ای کاش خدا در تمام مسائل در نظر گرفته بشه. نه صرفا در مسائل دلخواه
خدا به بانیان این مسائل، زجر عظیم عنایت فرماید.
بیش از ۳ سال می باشد که همکاران پژوهشی قدیمی بابت وضعیت نابسامان پیش امده برایشان ،با روسای پژوهشگاه جلسات مختلف گذاشته اند و نامه های مختلفی ارسال کرده اند.قضیه این است که همکاران صنعت برق با شرح شغل پژوهشی را در زمره کارکنان ستاد دانشگاه ها قرار داده اند و این تضاد سبب مشکلات درآمدی برای ایشان گشته است. زمانیکه آقای عمیدپور به ریاست پژوهشگاه منتصب شدند، به شرایط به همریخته این همکاران آگاهی کامل داشتند و به قول خودشان قرار گذاشتند تا آبان۱۴۰۱ ترتیبی اتخاذ کنند که همکاران باسابقه درامدشان با توجه به سوابق بسیار بالای آنها از همکاران وزارت علومی بهتر شود.
اکنون که نزدیک به یکسال از ریاست ایشان گذشته، نه تنها به وعده خود عمل نکردند،بلکه با انتصاب آقای آبادچی که مسول دفتر جذب هیات علمی ها و همچنین پیگیری کننده مشکلات صنفی این همکاران بود، به سمت معاونت پشتیبانی، دهن کجی آشکاری به همکاران قدیمی و حتی کسانی که ایشان را برای اصلاح امور پژوهشگاه برگزیده بودند، نشان دادند.
نتیجه مشخص است ، هر جا منفعت مالی به سبب قوانین پژوهشگاه و وزارت نیرو (پاداش اخر سال و رفاهی ، اضافه کاری) به پرسنل تعلق می گیرد، کلیه همکاران من جمله همکاران هیات علمی از آن بهره مند هستند و هر جا منفعت مالی از سوی وزارت علوم تعیین می گردد ،فقط همکاران هیات علمی از ان بهره مند هستند .نکته این قضیه اینجاست که در پایان ماجرا ، این همکاران غیر هیات علمی هستند که به دلیل کمبود بودجه ،هیچ راهی برای جبران خدمات انها دیگر وجود نخواهد داشت و هیچ تلاشی هم برای افزایش مستمر احکام انها انجام نمیشود.
خیلی ساده تر بگویم تضاد منافع در انتصابات رییس پژوهشگاه و سو استفاده مدیر پشتیبانی سازمان، اوضاعی که قرار بود سامان یابد را به خرابه ای تبدیل کرد. پژوهشگران نه تنها خواهان برکناری این افراد بلکه خواهان دادخواهی از ایشان و معاون ایشان در دادگاه صالحه می باشند.
رو نوشت : دیوان عدالت اداری کشور
رونوشت : سازمان بازرسی کل کشور
رونوشت : بازرسی وزارت نیرو
استفاده از منابع مالی حقوق و مزایای محیط بانان به عنوان پاداش و رفاهی
خلص و تمت ! دیگه سازمان های نظارتی دانند و مدیران پژوهشگاه
اینکه این افراد سعی دارند افراد با سابقه را ناراضی نگه دارند و سبب ریزش نیروهای متخصص صنعت برق شوند، عامدانه و در جهت نابودی پژوهشگاه نیرو است.
این که این افراد از کجا خط میگیرند ،موضوع امنیتی است که باید افراد مرتبط با آن وارد موضوع شوند و هر چه سریعتر جلوی این فاجعه را بگیرند. توطئه ای که برای پژوهشگاه و پژوهشگاهیان چیده شده است دقیقا در جهت نابودی و ور شکستگی صنعت برق است که برای همه آنهایی که در این صنعت کار میکنند اظهر من الشمس است
از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
در غیر این صورت، «برق نیوز» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.