بنابراين، همانقدر كه استفاده صحيح از انرژي پاية حيات و حركت است، استفادة غيرصحيح از آن، ميتواند ماية تخريب و نابودي زندگي و هر نوع تحول مثبتي بشود.
از اين رو ميتوان نتيجه گرفت، كه اساساً، شرط ايجاد توسعة پايدار و همه جانبه، داشتن برنامة همه سونگر و بهينه در استفاده از انرژيها، و تبديلات متناسب و متعادل صورتهاي انرژي به يكديگر، و ايجاد توازن بين محصولات مفيد و محصولات غيرمفيد ناشي از اين تبديلات ميباشد.
در اين مقاله، سعي شده است دلايل بيشتر و توضيحات مستدلتري، در اثبات ادعاهاي فوقالذكر ارائه شود. باشد كه اين سعي و تلاش توانسته باشد ضرورت فوري و اجتنابناپذير بودن موضوع بهينهسازي مصرف انرژي (يا بطور كلي مديريت تقاضاي انرژي) را، به عنوان شرط و مبناي توسعة پايدار حيات و حركت جامعة بشري، به وضوح نشان دهد.
1ـ نگاهي به وضعيت انرژي
1ـ1ـ سيماي كلي مصرف انرژي در ايران
كشور ايران با مساحتي معادل 1648195 كيلومترمربع و حدود 58 ميليون نفر جمعيت و بيش از 12 ميليون خانوار، با مصرف 9/63 ميليون تن نفت خام، حدود 9/1 درصد كل مصرف انرژي جهان را در سال 1996 دارا بوده است. تـركيب مصرف انرژي در كشور مشتمل بر مصرف فرآوردههــاي نفتي 84/61 درصد، گازطبيعي 09/29 درصد، سوختهاي جامد 58/1 درصد و برق 48/7 درصد ميباشد. در اين ميان مصارف بخش خانگي و تجاري 73/36 درصد، صنعت 76/26 درصد، حمل و نقل 48/24 درصد، كشاورزي 46/5 درصد و ساير 48/6 درصد ميباشد.
لازم به ذكر است كه در سال 1378، سهم نفت خام و ميعانات گازي، گازطبيعي و برق آبي در سبد مصرف انرژيهاي اوليه كشور به ترتيب 54 درصد، 43 درصد و 2 درصد بود كه قرار است ميزان مربوط به نفت خام و ميعانات گازي و گازطبيعي تا پايان برنامة سوم به ترتيب به 42 درصد و 54 درصد برسد. در شكل (1) روند رشد مصرف انرژي و فاصله گرفتن آن از روند رشد GDP نشان داده شده است. همانگونه كه مشاهده ميشود در حالي كه سرانه عرضه انرژي (مصرف) شديداً در حال افزايش است سرانة توليد ناخالص داخلي در حال كاهش بوده به عبارت ديگر شدت انرژي با سرعت افزايش يافته است.
شكل 1ـ نمودار روند سرانه توليد ناخالص داخلي و عرضه انرژي (100=1350)
شكل (2) رشد توليد ناخالص داخلي سرانه و مصرف سرانة انرژي در ايران را نشان ميدهد. در اين نمودار چگونگي افزايش مصرف سرانة انرژي در مقابل كاهش توليد ناخالص ملي (به هزار ريال در سال) مقايسه شده است (افزايش شدت انرژي).
شكل 2ـ نمودار توليد ناخالص داخلي سرانه و مصرف سرانه انرژي در ايران
2ـ1ـ تحولات مهم انرژي در جهان و چارهانديشيها
افزايش قيمت جهاني نفت به چند برابر در سال 1973 (جنگ اعراب و اسرائيل) و سپس افزايش آن در سال 1979 (وقوع انقلاب اسلامي در ايران، و جنگ عراق و كويت) سيگنالي براي جهان بخصوص غرب بود تا توليد برق هستهاي و انرژيهاي تجديدپذير و از همه مهمتر، برنامهريزي و مديريت تقاضا و ارتقاء كارآيي انرژي مطرح شود. يعني عدم اطمينان در ثبات قيمت انرژي و تغييرات بازار جهاني، به اقداماتي همچون مديريت مصـرف انـرژي و Energy Saving (صرفهجويي انرژي در جايي كه اتلاف انرژي داريم) و ارتقاء Energy Efficiency (بــالا بـردن راندمان دستگاههاي مصرف كننده) و حـفاظـت از مـنابـع انـرژي (Energy Conservation) و مديريت تقاضاي انرژي (Energy Demand Management) براي مديريت بار (Load Management) منجر شد. [3]
2ـ دربارة ضرورت اعمال مديريت مصرف و بهينه سازي مصرف انرژي
1ـ 2ـ شرح واژه ها
1ـ 1ـ 2ـ مديريت چيست؟
مديريت در واقع به معني برنامهريزي و اعمال برنامهاي ويژه در ارتباط با تقسيم مناسب و متعادل مواهب و امكانات موجود براي دورهاي از زندگي انسان و رعايت سهمها و بكارگيري همة پتانسيلهاي بالقوه براي دورة موردنظر است. به عبارت ديگر، مديريت يعني پيشبيني نيازها و مشكلات آينده و شناخت و تدوين راه و نحوة مقابله با آنها، و پذيرش و اجراي مقررات خاص به منظور كسب آمادگي براي مقابله با نيازهاي دورههاي زماني مختلف.
2ـ1ـ2ـ ابزارهاي مديريت: 1ـ برنامهريزي 2ـ سازماندهي 3ـ كنترل و ارزيابي و بازنگري مستمر
2ـ 2ـ چرا مديريت مصرف؟
اصولاً؛
الف) به لحاظ آموزههاي ديني و اخلاقي، اسراف در بهرهبرداري از منابع، يا به عبارت ديگر زيادهروي در مصرف يا مصرف بيش از حد و اندازه، غير مؤمنانه و غيرانساني و موجب غضب خداوند است (ان ا... لايحب المسرفين)
ب) به لحاظ علمي و عقلي، اتلاف منابع موجود يا استفادة غيرعالمانه، بدون حساب و با كارآيي كم غيرمنطقي و غيرعاقلانه است.
ج) به لحاظ فرهنگ انساني و عدل و انصاف، تصاحب و در اختيار گرفتن منابع توسط كساني يا نسلي خاص، غيرعادلانه و غيرمنصفانه، بلكه ظالمانه و تجاوز كارانه است.
به خصوص كه مصرف بيرويه و نادرست هر چيزي (به ويژه انرژي)، به دليل تلفات طبيعي و گريزناپذير، اثرات مخرب و مضري بر محيط زندگي (محيط زيست و يا ديگر جنبههاي زندگي) انسانها ميگذارد.
بنابراين،
راهي به جز به كارگيري منابع و مصرف آنها بر اساس آموزههاي درست (اعم از آموزههاي
علمي، فرهنگي، ديني و اخلاقي) باقي نميماند. در غير اين صورت، دير يا زود، اثرات
نـامطلوب و مخـرب آن بـروز و عـرصـه را بـر انسـان تنـگ خواهـد كـرد. چـرا كه همة
مخلـوقات، (نظيـر انرژي) اعـم از مادي و غيرمادي، در ذات خلقت خود از نظر حد و
اندازه، و وسـعـت و گـسـتـره، مـحـدودند ]به خصــوص در مــورد انــرژي اصـــل بقــاي
انرژي
(Conservation of Energy) مطرح است[
كه اين حد و محدوديت، خود به معني عدل و انصاف است و برخورد عادلانه و منصفانه را
با خود ميطلبد (و وضع الميزان = و براي هر چيزي حد و ميزاني قرار داد).
3ـ 2ـ چرا بهينهسازي مصرف انرژي؟
هيچيك از اعمال انساني و دنيايي، بازدهي صددرصد ندارند. از اين روست كه استفادة بهينه و ممانعت از هدر رفتن امكانات، يك بحث اوليه و اساسي است. اين موضوع آنگاه مهم و جديتر ميشود، كه كار ماية انجام هر عملي، يعني انرژي، موردبحث و مدنظر باشد.
منظور از بهينهسازي (يا منطقي سازي) مصرف انرژي، انتخاب الگوها و اتخاذ روشها و سياستهايي در مصرف انرژي است، كه از نقطه نظر اقتصاد ملي مطلوب باشد و استمرار وجود و دوام انرژي، اين كار ماية حيات، و در نتيجه ادامة حيات و حركت، تضمين شود. در اين چارچوب، تعيين سهم صورتهاي مختلف انرژي در سبد انرژي هر جامعه، با توجه به امكانات درازمدت آن جامعه، همچنين بكارگيري پر بازدهترين شيوه استفاده از آنها، كه متضمن كاهش تخريب منابع انرژي، و نيز كاهش تأثيرات سوء ناشي از استفاده ناصحيح از انرژي بر عوامل ديگر حيات و حركت باشد، مدنظر است.
به جرأت ميتوان مدعي شد كه با توجه به محدوديتهاي ياد شده و اهميت نقش انرژي در ادامة حيات و حركت انسان، و شواهد اثبات كنندة فراوان ديگر، اعمال مديريت (بهينهسازي) مصرف انرژي، امري اجتنابناپذير و نيازي دائمي است.
به عبارتي ديگر، مديريت (يا بهينهسازي) مصرف انرژي، به معني تنظيم برنامه و ايجاد ساختار و سازماندهي مناسب براي كنترل و نظارت دائم بر نحوة بكارگيري منابع انرژي، همچنين بازنگري مرتب و مستمر در تعيين سهم صورتهاي مختلف انرژي براي مصرف، ارتقاء سطح تكنولوژي، و اعمال اهرمهاي لازم براي افزايش كارآيي و اثربخشي، و به بيان ديگر، نيل به بهرهوري بالاتر، در مصرف انرژي ميباشد كه امري گريزناپذير است.
به عبارت سادهتر، بهينهسازي مصرف انرژي، به معني استفادة درست و به قدر نياز انرژي، براي تضمين توسعة پايدار و تأمين انرژي براي همگان، و براي همة نسلها، و نيز جلوگيري از مضرات زيستمحيطي ناشي از مصرف نادرست و مسرفانة انرژي، در حد مقدورات، است. لازم به ذكر است كه بخصوص مصرف انرژي، به دليل تبديل بخش قابل ملاحظهاي از صورتهاي مختلف انرژي به انرژي گرمايي طي پروسة تبديلات، موجب بيشترين آثار سوء بر محيطزيست به دليل افزايش انتروپي و در نتيجه، كاهش راندمان انرژي جهاني ميشود.
رسيدن به اهداف فوقالذكر، اتخاذ خطمشيهاي خاصي را ميطلبد. در اين راستا، دفتر بهينهسازي مصرف انرژي (از مجموعة معاونت امور انرژي وزارت نيرو) تمهيداتي را انديشيده، و برنامههايي را براي دورههاي زماني متفاوت (كوتاه مدت، ميان مدت و بلندمدت)، در قالب استراتژي حفظ منابع انرژي و محيط زيست، در نظر گرفته است، كه اهم آنها در پيوست شمارة 1 آورده شدهاند. (پروژه ”آيندة انرژي" هاروارد در آمريكا تخمين زده بود كه بالا بردن راندمان استفاده از انرژي ميتواند 40% از مصرف انرژي آمريكا را بكاهد. و بنياد علوم ملي عنوان نموده بود كه اگر پشتكاري كه در راه استفاده بهتر از انرژي وجود دارد ادامه يابد مصرف انرژي در سال 2010 كمتر از حدود سال 1980 خواهد بود [2].)
3ـ كالبد شكافي وضعيت و برنامههاي بهينهسازي مصرف انرژي
1ـ3ـ عوامل مؤثر در اتلاف انرژي
بطور عام و كلي ميتوان عوامل مؤثر در اتلاف انرژي در كشورمان را به سه دسته تقسيم كرد:
1) وجود فرهنگ نامطلوب (غيرعادلانه، غير عاقلانه و ...) و الگوي نامناسب در مصرف انرژي
2) عدم وجود مديريت و سياستگذاري صحيح (از جمله سياست قيمتگذاري)
3) بكارگيري تكنولوژيهاي در سطح نازل، براي تبديل، توزيع و مصرف انرژي
2ـ 3ـ محورهاي فعاليتهاي بهينهسازي مصرف انرژي
1) ارتقاء سطح فرهنگ و اصلاح الگوي مصرف انرژي از طريق آگاهسازي عمومي و آموزشهاي تخصصي
2) تدوين برنامهها و اصلاح سياستها و اعمال مديريت صحيح (علمي و ...)
3) ارتقاء سطح بهرهوري از امكانات موجود( از طريق تعمير و نگهداري مناسب، استفادة بجا و آگاهانه و ...)
4) نوسازي و ارتقاء سطح تكنولوژي
3ـ 3ـ محورهاي سياستگذاري براي انرژي كشور
1ـ توزيع مناسب و عادلانة امكانات و منابع ملي
2ـ ارتقاء ضريب امنيت انرژي براي حال و آينده، از طريق :
الف : ظرفيتسازي و سوق دادن اولويتها به استفاده از انرژي در طرحهاي استراتژيكتر
ب : حركت و تلاش جدي و اصولي براي بهينهسازي مصرف انرژي در كليه بخشهاي مصرفكننده
3ـ ارتقاء سطح رفاه و سلامتي جامعه (ارتقاء سطح زندگي، بهداشت، حركتپذيري، محيطزيست و ...)
4ـ تدوين چهارچوبهاي قانوني مناسب
تلاش براي رفع تنگناها و نواقص قانوني و اصلاح و تكميل قوانين و ضوابط موجود با ديدگاه رشد اجتماعي ـ اقتصادي ملي
5ـ اجراي طرحهاي سرمايهاي بلندمدت، با توجه كامل به :
الف : ديدگاه رشد مستمر اقتصاد ملي و لحاظ كردن ظرفيتهاي اقتصادي كشور
ب : گسترش زير ساختها در جهت تأمين بهتر و بيشتر مايحتاج و رفاه مردم
ج : جذب كمكهاي بينالمللي براي ايدههايي نظير حفظ محيطزيست و ...
4ـ 3ـ سياستگذاري بهينهسازي مصرف انرژي
معمولاً هدف از سياستگذاريها، اثرگذاري بر الگوي مصرف و تغيير آن ميباشد. تجربه نشان داده است كه تركيب كـردن سياستها بـهتر از تمـركز بر يك سياست است. بنابراين لازم است مهارت خود را در انتخاب تركيبي از سياستهاي مختلف مورد نياز افزايش دهيم. در عيـن حـال ”قسمت مـهمي از سيـاستها، مـربوط بـه بيـداركردن (Awareness)، سازمان دادن و بسيج احساس مسئوليت ميباشد. اين احساس مسئوليت ممكن است از جايي به جاي ديگر تفاوت كند. شايد مشخصترين مثال از اين قضيه در بسياري از كشورها در زمانهاي اخير، حس مليگرايي باشد." [2]
5ـ 3ـ مراحل هفتگانه بهينهسازي مصرف انرژي [1]
1 ـ شناسايي مصرف كنندههاي انرژي
2ـ شناساندن مشكل به مصرف كنندههاي انرژي
3ـ مشاوره دادن به كساني كه درصدد بهينهسازي مصرف انرژي هستند
4ـ بازاريابي و ايجاد انگيزه توسط دولت
5ـ حركت به سوي تكنولوژيهاي بهتر
6ـ كمكهاي مالي براي راهاندازي توليد و بهرهبرداري
7ـ تدوين قوانين و اعمال مقررات لازم
4ـ ديدگاهها
1ـ 4ـ ارتباط بهينهسازي مصرف انرژي با قدرت ملتها و امنيت ملي و جهاني
گفته شد كه انرژي، كار ماية حيات و حركت است. اين مسئله به قدري مهم است كه عدم توجه به آن موجب خسارت قطعي است. اصولاً زنده بودن هيچ موجودي بدون انرژي معني ندارد و هر عملي، اعم از گفتار، كردار، پندار، نفس كشيدن، خوردن، و نوشيدن، همه و همه نياز به مصرف انرژي دارند يعني نياز به مصرف انرژي، مثل همة مصارف ياد شده، اجتنابناپذير است. جالب است توجه كنيم كه براي تبديلات انرژي هم، به انرژي نياز است. همة اينها نشاندهندة نقش مهم انرژي در تأمين احتياجات روزمرة بشر (آب، غذا، هواي پاك، بهداشت، آموزش، مسكن و ...) است. به تحقيق ميتوان قدرت هر كشوري را به ميزان بهرهمندي و بهرهبرداري آن كشور از منابع انرژي دانست و به يك معني ميتوان گفت كه كشوري قويتر است و قوي خواهد ماند كه توان بيشتري در استفادة بهينه از انرژي (يعني استفاده با كارآيي بالاتر، استفادة پاك با حفظ طراوت محيط زيست و ...) را دارا باشد. در بعد جهاني نيز، به طريق اولي، استفاده مناسب از انرژي و لحاظ كردن ملاحظات جانبي آن، نياز بديهي حفظ امنيت است.
2ـ 4ـ ديدگاه جهاني نسبت به مصرف انرژي و آيندة جهان (انرژي/محيط زيست و ...)
در علم اقتصاد، مشخص شده است كه يك ارتباط مستقيم بين مصرف انرژي سرانه با توليد ناخالص ملي سرانه، رشد اقتصادي، رفاه و استاندارد زندگي وجود دارد. [2]
در بـيانيه صادره در سال 1990 از طرف دولت انگلستان (بيانية سفيد) تحت عنوان ”اين ميراث عمومي (This common inheritance ) " آمده است: ”برنامههاي بهبود بازده انرژي ارزانترين و سريعترين راه براي مبارزه با تهديد گرم شدن كرة زمين ميباشند". [2]
حفاظت محيط زيست هم در سطح جهاني، منطقهاي و محلي محدوديتهاي جديدي بر سيستم عرضه انرژي ميگذارد. امروزه غيرممكن است كه سيستم عرضه انرژي بدون ملاحظات جنبههاي زيست محيطي اجرا شود. موافقتنامههاي ريو، كيوتو، كنوانسيون مبارزه با آلودگي هوا، و موافقتنامههاي ديگر در سطح بينالمللي وجود دارد كه انتشار گازهاي گلخانهاي و ايجاد بارانهاي اسيدي را منع و همچنين جلوگيري از حوادث هستهاي و تشعشعات راديوآكتيو و سر و صدا و لطمات بينايي و نابودي زمين را مطرح ميكنند. به عبارت ديگر، برنامه ريزي بخش انرژي، با توجه به مقولة توسعة پايدار انجام ميشود. [3]
5ـ سياستها
1ـ 5ـ اولويت بخشي (بخشهاي فعال) در امر بهينه سازي مصرف انرژي
براساس يافتههاي آماري، اهميت بخشها براي بهينهسازي انرژي كشور به قرار زير است:
1ـ بخش خانگي و تجاري 2ـ بخش صنعت و بازيافت 3ـ بخش ساختمان
4ـ بخش حمل و نقل
2ـ 5ـ استراتژي و چهارچوب فعاليتها
در بحث بهينهسازي مصرف انرژي، با توجه به محورهاي ياد شده، چهارچوب فعاليتها به قرار زير در نظر گرفته ميشوند:
1ـ هدفيابي 2ـ مشاوره 3ـ آگاهسازي 4ـ ايجاد انگيزه 5ـ كمكهاي مالي
6ـ قوانين و مقررات
3ـ5ـ راهكارهاي مشترك بهينهسازي مصرف انرژي در بخشهاي مختلف اقتصادي
1ـ آموزش تخصصي مديران و برنامهريزان و كارشناسان (پيوست شمارة 2 )
2ـ فعاليتهاي آگاهسازي (بروشور و ...)
3ـ جمعآوري اطلاعات و آمار و تشكيل بانك اطلاعات (Data base)
4ـ مقايسة نتايج آماري با استانداردهاي جاري جهاني
5ـ استفاده از تجربيات جهاني
6ـ ارتقاء سطح تكنولوژي
7ـ برنامهريزي براساس اولويتهاي اقليمي و سازگار با فرهنگ مصرف و شرايط آب و هوايي
8ـ جايگزيني انرژيهاي فراوان تر و سهل الوصول تر
4ـ 5ـ برخي از راهكارهاي اختصاصي هر بخش اقتصادي براي بهينهسازي مصرف انرژي
1ـ بخش صنعت:
ـ مميزي انرژي در صنايع مختلف (زيربخشهاي صنعت)
ـ تقسيم مصرف كنندهها به پرمصرف، كم مصرف و ... (مناطق چهارگانه محورهاي مختصات)
ـ تقسيم مصرف كنندهها با شدت مصرف بالا و ...
2ـ بخش حمل و نقل:
ـ برنامهريزي شهري
ـ مديريت ترافيك
ـ مديريت ناوگان
ـ اصلاح الگوي سفر (تركيب مدها) براساس شرايط اقليمي
3ـ بخش خانگي و تجاري:
ـ بررسي ميزان مصرف تجهيزات انرژيبر و مقايسة آن با نرمهاي قابل قبول
4ـ بخش ساختمان:
ـ تمركز مناطق زيستي
ـ گرمايش و سرمايش متمركز و منطقهاي
ـ استفادة مناسب از انرژيهاي تجديدپذير
6ـ نتيجهگيري و پيشنهاد
انتقال تجربيات و بهرهگيري از دانش ديگران و لزوم نيل به يك وفاق همگاني در مورد استفادة منطقي از منابع انرژي و حفاظت از محيط زيست و همكاري متقابل (Linked) در اين امور، پيشنهاد مؤكد نويسندة اين مقاله است. باشد كه با انديشيدن به سرنوشت همة انسانهاي حال و آينده و لزوم حفظ و نگهداري منابع و محيط زيست، ضرورت چنين وفاقي بيش از پيش احساس شود و با اختصاص بودجه و امكانات و همت جمعي لازم، صورت عملي به خود بگيرد.
جدول 1ـ مصرف سرانه انرژي اوليه و شدت انرژي در سال 1997
عنوان |
مصرف سرانه انرژي (تن معادل نفتخام) |
شدت انرژي(ميزان مصرف انرژي به ازاء هر هزار دلار توليد ناخالص داخلي*) |
ايران |
70/1 |
33/1 |
جهان |
65/1 |
29/0 |
OECD |
60/4 |
27/0 |
خاورميانه |
92/1 |
52/0 |
آسيا بدون چين |
62/0 |
25/0 |
آمريكاي لاتين |
06/1 |
20/0 |
آفريقا |
61/0 |
37/0 |
آلمان |
15/4 |
24/0 |
ژاپن |
96/3 |
20/0 |
انگلستان |
79/3 |
22/0 |
ايتاليا |
82/2 |
16/0 |
كويت |
71/8 |
49/0 |
مالزي |
80/1 |
25/0 |
مكزيك |
41/1 |
21/0 |
هندوستان |
47/0 |
35/0 |
اندونزي |
59/0 |
18/0 |
مصرف |
62/0 |
15/0 |
الجزاير |
89/0 |
30/0 |
پاكستان |
39/0 |
22/0 |
تركيه |
01/1 |
16/0 |
عربستان |
36/4 |
54/0 |
ونزوئلا |
18/2 |
33/0 |
چين |
86/0 |
26/0 |
* منظور توليد ناخالص داخلي است كه برابري قدرت خريد كشورها (PPP) در محاسبات آن منظور شده باشد.
مأخذ: گزارش آژانس بينالمللي انرژي (IEA) سال 1999.
جدول 2ـ تجربه كشورهاي جهان در زمينه قوانين انرژي
عنوان
كشور |
قانون انرژي |
قانون صرفهجويي |
مقررات دولتي |
سازمان صرفهجويي |
ماليات بر انرژي |
وام |
استاندارد مصرف انرژي |
برچسب مصرف انرژي |
فرانسه |
- |
* |
* |
* |
* |
* |
* |
* |
آلمان |
- |
- |
* |
- |
- |
- |
* |
* |
يونان |
* |
- |
* |
* |
* |
* |
* |
* |
ايتاليا |
- |
- |
* |
* |
- |
- |
* |
* |
ژاپن |
- |
* |
* |
- |
- |
* |
* |
- |
هلند |
* |
* |
* |
* |
* |
* |
* |
* |
سوئد |
- |
- |
* |
- |
* |
- |
* |
- |
انگليس |
* |
- |
* |
- |
- |
* |
* |
* |
آمريكا |
* |
* |
- |
- |
- |
* |
* |
* |
بلغارستان |
- |
* |
* |
- |
- |
- |
* |
- |
چك |
- |
* |
- |
* |
* |
* |
* |
* |
لهستان |
- |
* |
- |
- |
- |
- |
- |
- |
مجارستان |
- |
- |
* |
- |
- |
* |
* |
- |
روسيه |
- |
* |
- |
* |
* |
* |
* |
* |
روماني |
* |
* |
- |
* |
- |
* |
* |
* |
تركيه |
- |
* |
* |
* |
* |
* |
* |
* |
كره جنوبي |
- |
* |
* |
* |
- |
* |
* |
- |
جدول 3ـ قوانين و مقررات بهينهسازي و صرفهجويي انرژي ملي (تا سال 1993) در كشورهاي آسيايي منتخب
رديف |
كشور |
وضعيت |
اهداف |
1 |
بنگلادش |
در دست مطالعه |
استفاده منطقي از انرژي |
2 |
چين |
از سال 1986 |
ترويج صرفهجويي انرژي در سطح ملي |
3 |
ژاپن |
از سال 1979 |
استفاده منطقي از انرژي در همه بخشها |
4 |
كره |
از سال 1979 |
ترويج بكارگيري منطقي انرژي و توسعه اقتصاد ملي |
5 |
فيليپين |
در سال 1992 تهيه شده و در دست تصويب است |
تفويض اختيار به دولت جهت ترويج استفاده بهينه انرژي |
6 |
سنگاپور |
از سال 1979 |
استانداردهاي صــرفهجويي انرژي براي ساختمانها |
7 |
تايلند |
از سال 1979 |
صرفــهجويي انـــرژي در صنـــعت و ساختمانهاي تجاري |
پيوست شمارة 1
الف ) برنامههاي كوتاهمدت
تعيين ميزان مصرف حاملهاي انرژي و سهم هر كدام در بخشهاي مختلف اقتصادي
تعيين ميزان پتانسيل قابل صرفهجويي در هر بخش، با درنظر گرفتن ميزان هزينه سرمايهگذاري و زمان و سطح نياز به تغييرات تكنولوژيك براي اصلاحات لازم
انجام مطالعات پيشامكانسنجي و امكانسنجي در مؤسسات منتخب و نمونه
انجام تغييرات بيهزينه و كمهزينه در مؤسسات منتخب و نمونه
آگاهسازي عمومي و آموزش تخصصي در راستاي كاهش تلفات انرژي
تهيه و تدوين قوانين و مقررات لازم
اعمال سياست مناسب براي تنظيم و تعديل قيمت حاملهاي انرژي
تعيين استاندارد مصرف انرژي براي تجهيزات انرژيبر خانگي و تجاري و الزام نصب برچسب مصرف انرژي
ب) برنامههاي ميان مدت
1ـ تعميم انجام مطالعات براي تعيين پتانسيل صرفهجويي در زيربخشهاي مختلف
2ـ تعميم انجام تغييرات بيهزينه و كمهزينه در مؤسسات مختلف
3ـ ارتقاء دانش فني دستاندركاران از طريق اجراي دورههاي آموزشي تخصصي
4ـ انجام مطالعات در ارتباط با بازيافت انرژي و توليد همزمان برق و حرارت Cogeneration, CHP))، و انجام پروژههاي پايلوت
5ـ انجام مطالعات در ارتباط با تغييرات تكنولوژيك
6ـ تعميم تعيين استاندارد و نصب برچسب مصرف انرژي براي تمامي وسايل و تجهيزات انرژيبر
ج ) برنامههاي بلندمدت
1ـ تكميل مطالعات در ارتباط با تغييرات تكنولوژيك (و ترويج و تعميم تكنولوژي بازيافت)
2ـ ايجاد تغييرات تكنولوژيك متناسب با وضعيت اقليمي و شرايط اقتصادي و فرهنگي و فني هر منطقه
3ـ اجراي پروژههاي بازيافت و توليد همزمان و به ويژه بسط استفاده از توربينهاي انبساطي
4ـ اجراي پروژههاي سرمايش و گرمايش متمركز
5ـ تداوم آموزشهاي تخصصي و آگاهسازي عمومي در ارتباط با بكارگيري صحيح و بهينه از تجهيزات، فرآيندها و سيستمهاي انرژيبر در بخشهاي مختلف اقتصادي
پيوست شمارة 2
ضرورت جدي فراگيري دانش تخصصي و آكاداميك براي مديران و سياستگذاران انرژي
بدون ترديد، تقويت و ارتقاء سطح برنامهريزي و مديريت علمي براساس اصول تجربه و تأييد شده، و بهرهگيري از آخرين دستاوردهاي علمي و آكادميك، از نيازهاي بسيار فوري و از ضرورتهاي جدي در همة شئون مملكتي، در راستاي تحول اجتماعي متناسب با خواستها و مطالبات انقلاب اسلامي ايران است.
ميبينيم كه غالباً، اكثر كاستيها و ضعفها در زمينههاي مختلف اجتماعي ـ اقتصادي را ناشي از نارساييهاي مديريتي ميدانند و مثالهاي فراواني از جوامع تحول يافته از طريق برنامهريزي و مديريت صحيح را، شاهد ميآورند.
امروزه ديگر در هيچ زمينهاي نميتوان تنها به خلاقيتها يا تجارب فردي، به خصوص در امر هدايت و مديريت امور، متكي بود بلكه آشنايي و حتي احاطه به تجارب فرموله شدة ديگران و خلاقيت در چهارچوب يا با نقد و بررسي و نتيجهگيري از آنهاست كه بعد از آميخته شدن با هنرها و ابتكارات افراد، ثمربخش است. مدير بايد علاوه بر خلاقيتهاي فردي، داراي توان تحليل و قبول مخاطرات ناشي از تصميمات خود باشد و اين مقصود حاصل نميشود مگر آنكه او، تا حدود قابل قبولي از نتايج تصميمات خود آگاه باشد و صد البته رسيدن به چنين موقعيتي، تنها از طريق احاطه به علوم مديريت و برنامهريزي و آشنايي به تجارب مفيد ديگران ميسر است.
آثار سوء و يا حسن مديريت و برنامهريزي، اتفاقاً موقعي بيشتر خود را نشان ميدهد كه تصميمسازي و تصميمگيري در مرحلة سياستگذاري كلان باشد. از اين رو ضرورت برخورد اصولي و عالمانه از طرف تنظيمكنندگان و پيشنهاددهندگان سياستها و به خصوص مديران بخشهاي تصميمگيرنده و سياستگذار، دو چندان ميشود و خود به خود موضوع نياز به آموزش آكادميك براي چنين مديراني از موضوعاتي است كه به يك معني بديهي و تصور آن موجب تصديق است و احتياجي به ارائه دليل و برهان ندارد.
لذا با توجه به حساسيت موضوع انرژي براي همة كشورها و به ويژه كشورهايي كه اقتصاد آنها به منابع انرژي وابسته است (بالاخص كشورهاي داراي اقتصادي نفتي) به همان نسبت نياز آموزشي مديران و سياستگذاران اين بخش، حساستر نيز ميباشد و موضوع ارتقاء سطح دانش آنها در زمينههاي برنامهريزي و مديريت منابع و ... جديتر و فوريتر است.
پيوست شمارة 3
جدول 1ـ ترازنامه انرژي ايران (سال 1374) ارقام برحسب ميليون معادن تن نفت خام
|
زغالسنگ |
نفت |
گاز |
برق |
انرژيهاي تجديدشونده |
مجموع |
عرضه انرژي توليد واردات صادرات ذخيره انبار |
13/1 57/0 |
71/210 79/3 18/147ـ |
10/42 |
66/1 |
00/0 |
60/255 37/4 18/147ـ 00/0 |
جمع عرضه انرژي اوليه |
70/1 |
33/67 |
10/42 |
66/1 |
00/0 |
79/112 |
تبديلات پالايش عرضه برق تلفات تعديل آماري |
|
32/2 66/7
|
96/1 47/12 |
10/0 72/6ـ 19/1 |
|
38/4 40/13 19/1 |
مجموع تبديلات انرژي |
00/0 |
98/9 |
42/14 |
42/5ـ |
00/0 |
98/18 |
انرژي نهايي مسكوني و تجاري صنعت حمل و نقل كشاورز |
40/0 31/1
|
13/17 04/7 17/20 07/4 |
30/10 33/12 |
28/3 37/2 |
|
11/31 05/23 17/20 54/4 |
مجموع مصرف انرژي نهايي |
71/1 |
41/48 |
63/26 |
47/0 |
00/0 |
87/78 |
مراجع
1ـ پيام انرژي ـ شمارة 52 ـ سال پنجم ـ ارديبهشت 1379
2ـ سياستگذاري بهبود راندمان انرژي
نوشتة: ويكتور آندرسون (وابسته به بنياد اقتصاد جديد)
ترجمة: اميرعباس صديقي و سيدغلامحسين حسن تاش
3ـ جزوة درسي: ”برنامه ريزي انرژي" آقاي دكتر طاهري، معاونت امور انرژي وزارت نيرو
از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
در غیر این صورت، «برق نیوز» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.