گزارش کاملی از همایش دکل بندان و حاشیه های آن در گلوگاه
همایش دکل بندان در مسجد جامع گلوگاه و با حضور بیش از یکهزار نفر برگزار شد. کمتر خانوادهای را در گلوگاه میتوان یافت که پسر یا مرد خانه به دکلبندی نرفته باشد. هنوز صحبتهای این سخنران تمام نشده بود که فریادهای اعتراض دکلبندان منجر به شلوغی جلسه شد و گردهمایی با دلخوری مردم ادامه یافت. دکلبندی شغل سختی است، پیمانکاران توجهی به ایمنی کارگران ندارند. یادم هست که در عسلویه مشغول کار بودیم، دو جوان مشغول کار بر روی دکل برق بودند، بهناگاه خط انتقال برقدار شد!

به گزارش برق نیوز، ششمین یادواره جانباختگان گلوگاهی در حالی برگزار شد که تعداد این جانباختگان در سالهای سال به 140 تن رسید، 850 نفر نیز مصدوم شدند و در حال حاضر بیش از یکهزار و 800 نفر نیز در نقاط مختلف کشور و حتی در عراق، افغانستان و کشورهای آفریقایی مشغول کار هستند.
اینکه چرا 80 درصد دکلبندان کشور از گلوگاهیها هستند را باید در فعالیتهای پیش و پس از انقلاب جستوجو کرد، زمانیکه متخصصانی از کشورهایی چون بلژیک، چین و آلمان در ایران مشغول دکلبندی بودند و سفری چند ماهه را نیز برای نصب دکلهای برق در مازندران و شرق این استان داشتند، مردان گلوگاهی بهدلیل نبود شغل مناسب در کنار این متخصصان هم کار کردند و هم کار یاد گرفتند، خارجیها از غیرت و شجاعت مردان این دیار متعجب شدند، کمکم آنها را برای کار به سایر نقاط کشور دعوت کردند، روزگار سپری شد تا اینکه گلوگاهیها در این شغل مهارت زیادی یافته و آوازه آنها در سراسر کشور پیچید و آرامآرام نیز با افزایش متخصصان داخلی در رشتههای برق و مخابرات، دیگر نیازی به متخصصان خارجی نبود.
سهدهه از آن سالها میگذرد و حالا طراحی، ساخت و نصب دکلهای برق و مخابرات در ایران بهدست فرزندان همین آب و خاک انجام میشود، مردانی از قم، لرستان و بهندرت از سایر قومیتها در کنار مردان گلوگاهی در سراسر کشور و حتی خارج از مرزها، حالا افتخاری برای وزارت نیرو هستند.
* شغل پرمخاطره
دکلبندی شغل پرمخاطرهای است که حتی اگر همه جوانب کار بهدقت سنجیده شود، باز هم هر لحظه خطر سقوط یا برقگرفتگی وجود دارد، حالا فکرش را بکنید که عدهای از پیمانکاران توجهی به ایمنی کارگران نداشته باشند، خوراک و مکان مناسبی را در اختیار آنها قرار ندهند و حقوق و بیمه آنها را نیز پرداخت نکنند.
سالهاست که مردان گلوگاهی از نوجوان و جوان گرفته تا میانسال، از باسواد و بیسواد و حتی فارغالتحصیل دانشگاهی بهدلیل نبود شغل مناسب در شهر خود، بهسمت دکلبندی روی میآوردند، از خانواده و شهر خود دور میشوند، در سرما و گرما، در گوشه و کنار و مرزهای کشور با انواع مخاطرات دست و پنجه نرم میکنند تا امیدی برای زندگی و رسیدن به آرزوهای خود و خانواده خود داشته باشند.
سالهاست که از مردان گلوگاهی بهعنوان مجاهدان سازندگی یاد میشود، اما مگر چه امتیازی غیر از همین نام برای آنها مانده است؛ در طول سالها 140 دکلبند جان خود را از دست دادهاند، بعضاً دو برادر یا پدر و پسر در این راه جان دادند، 850 نفر مصدوم و معلول و از این تعداد دستکم 15 نفر آنها تاکنون قطع نخاع شدهاند.
نخستین جرقههای کمک به خانوادههای جانباخته گلوگاهی در زمان دولت نهم و نخستین سفر استانی دولت وقت به مازندران اتفاق افتاد و در آن زمان سیدپرویز فتاح وزیر وقت نیرو با تامین 120 میلیون تومان اعتبار و پیگیری برای پرداخت بهموقع آن به خانوادههای جانباختگان دکلبند، امیدی را در دل مردمان این دیار کاشت، در همان سال 85 بود که نخستین یادواره دکلبندان گلوگاهی برگزار و مشکلات دکلبندان بهصورت فهرستوار با ضمیمهای از نامههای مردمی به نهاد ریاست جمهوری ارسال شد.
در سالجاری نیز حمید چیتچیان وزیر نیرو در حاشیه سفر هیئت دولت به مازندران، بهعنوان نماینده رئیس جمهور در گلوگاه حضور یافت و با اشاره به سختی شغل دکلبندی و جانباختگان دکلبند همچنین سهم قابل توصیف آنها در صنعت برق کشور، از ضرورت ساماندهی این قشر گفت تا بتوان کاری اساسی برای آنها انجام داد.
* جای خالی میهمان
تاکنون 6 همایش یادبود برای جانباختگان دکلبند گلوگاهی در دیار دکلبندان برگزار شد، در هر همایش صحبت از ساماندهی فعالان این شغل پرخطر به میان آمد، ششمین مراسم نیز در هفته گذشته برگزار شد که سیدپرویز فتاح رئیس کمیته امداد امام خمینی و وزیر سابق نیرو بهعنوان سخنران دعوت شد، اما بهدلیل شائبه استفاده از این مراسم برای تبلیغات انتخاباتی و البته به اصرار برخیها در این مراسم شرکت نکرد، حضور نیافتن او موجی از اعتراضات مردمی را برانگیخت و مردم با ناامیدی به منازل خود بازگشتند.
* بیکاری بالای 17 درصد
امام جمعه گلوگاه در این مراسم که در مسجد جامع گلوگاه و با حضور بیش از یکهزار نفر برگزار شد، مشکل مهم این شهرستان را بیکاری بالای 17 درصد و ساماندهینشدن دکلبندان عنوان کرد و گفت: با وجود جلسات مختلف و قول و قرارهای فراوان اما هنوز مسئولان کار مهمی را برای دکلبندان انجام ندادند.
حجتالاسلام سیدابراهیم میراحمدی اظهار کرد: کمتر خانوادهای را در گلوگاه میتوان یافت که پسر یا مرد خانه به دکلبندی نرفته باشد، افرادی را میشناسیم که از هیچ امتیازی برخوردار نیستند و فریادرسی ندارند.
وی از مسئولان خواست تا ساماندهی دکلبندان را بهجد پیگیری کنند و از مردم نیز خواست تا در این امر مهم با مسئولان همکاری کنند و سخن خود را نیز با ارائه اسناد و مدارک بگویند.
* انشاءالله! ملاقات با رهبر
یکی از افرادی که سالها پیگیر مطالبات دکلبندان گلوگاه است، میگوید که دکلبندان با مشکلات زیادی مواجه هستند، به مسئولان کشور نامه نوشتیم که به داد گلوگاه برسید، با وزیر سابق نیرو که اکنون رئیس کمیته امداد امام خمینی هستند، صحبتهایی داشتیم و ایشان برای حضور در جمع مردم گلوگاه اعلام آمادگی کرد، قرار بود ششمین همایش مجاهدان سازندگی گلوگاه با حضور او انجام شود.
حجتالاسلام رامین محمودجانلو اظهار کرد: از مهرماه سالجاری تاکنون فرصتهای مختلفی از دست رفت و ای کاش وزیر سابق در مهرماه میآمدند و اکنون دچار چالش انتخاباتی نمیشدیم!
وی با اشاره به نخستین قدمهایی که در دولت قبل برای حل مشکلات دکلبندان گلوگاهی برداشته شده است، افزود: ما نمیتوانیم بگوییم که این دولت حق و حقوق دکلبندان را نمیدهد، زیرا پیگیریهایی شده و قولهایی داده شده است، البته ما نیز ابزارهایی داریم و برای بهدست آوردن مطالبات دکلبندان همه تلاش خود را بهکار میگیریم.
محمود جانلو گفت: باید یادواره مجاهدان سازندگی را منسجمتر برگزار کنیم، نامههایی تنظیم و برای مسئولان ارسال شده است، مراجع عظام نیز در کنار ما هستند، بحث سختی کار دکلبندان را هم دنبال میکنیم، انشاءالله بحث ملاقات با رهبری را داریم و باید با یکدیگر همدل و همراه باشیم تا مشکلات حل شود.
وی در پایان گفت: با تشکیل شرکت تعاونی و اتحادیه دکلبندان باید مطالبات فعالان این شغل را بهطور قانونی و جدی دنبال کنیم.
* موج اعتراض
هنوز صحبتهای این سخنران تمام نشده بود که فریادهای اعتراض دکلبندان منجر به شلوغی جلسه شد و گردهمایی با دلخوری مردم ادامه یافت، در مقابل درب ورودی مسجد جامع گلوگاه نام دکلبندان یادداشت شد تا روزنه امیدی برای ساماندهی آنها باشد.
وقتی که به جمعیت نگاه میکردیم بهراحتی موجی از عصبانیت و ناامیدی را در چهره بیشتر آنها میدیدیم، هر کدام از آنها چیزی میگفتند و بهسختی میشد با آنها حرف زد، نام آنها را که میپرسیدیم مایل به معرفی نبودند اما دردهای زیادی داشتند و حرفهایی بیشتر برای گفتن.
* سختی پارهآهنها
مردانی را میدیدیم که سرد و گرم روزگار را چشیده بودند، دستها از سختی پارهآهنها میگفت و چهرهشان از نامردیهای روزگار سخنها داشت، بانوانی هم بودند که از مرگ فرزند یا همسر و یا هر دوی آنها در شغل دکلبندی میگفتند.
یکی از دوستش میگفت که جلوی چشمش از دکل افتاد و تا او را به بیمارستان برسانند جان داد، یکی از حادثه اسفندماه 90 گفت که دوستش برای دریافت طلب خود بهاتفاق فرزند، همسر و پدر خانم و مادر خانم خود راهی یزد شد اما در بین راه و در جاده سمنان در یک تصادف رانندگی، همه پنج نفر جان خود را از دست میدهند و در آستانه نوروز آنسال، مردم گلوگاه عزادار میشوند.
یکی از مطالبات معوق و بدهیهای ریز و درشت خود میگفت و اینکه سالی سهبار به آنها حقوق میدادند، حقوقی که بسیار پایینتر از مبلغ قرارداد بود، دیگری از جوان 26 سالهای گفت که سال 88 در کرج بر اثر سقوط از دکل فوت کرد و روز تشییع او با تولد نخستین فرزندش همراه شد، مردی میانسال نیز از مرگ تنها پسرش بر اثر برقگرفتگی از روی دکل گفت و از غمی سنگین که سالهاست با او همراه شده است.
* خیانت پیمانکاران
یکی از جوانها که مدتی را در جنوب کشور با دکلبندان همشهری خود گذرانده است، گفت: دکلبندی شغل سختی است، پیمانکاران توجهی به ایمنی کارگران ندارند؛ نه لباسی، نه کلاه و دستکشی و نه امنیتی، دور از خانواده بودیم، حقوق خوبی برای ما در نظر میگرفتند اما مبلغ اندکی پرداخت میشد، برخی از پیمانکاران به کارگران خیانت میکردند، زیرا حقوق آنها را از دولت میگرفتند اما به کارگر مزد اندکی میدادند، مبلغی را در جیب ناظران میگذاشتند و خبری از بیمه کارگران نبود.
مهدی یگانه اظهار کرد: خوابگاه مناسبی نداشتیم، شبی را بهیاد داریم که چادر بچهها آتش گرفت، چند نفر جان خود را نجات دادند و جوانی بهنام مصطفی قلعهسری جلوی چشمان ما در آتش سوخت و نتوانستیم کاری برای او انجام دهیم.
وی ادامه داد: یادم هست که در عسلویه مشغول کار بودیم، دو جوان رشید به نامهای صابر ملکمحمودی و مجتبی خادملو مشغول کار بر روی دکل برق بودند، بهناگاه خط انتقال برقدار شد و هر دوی آنها جلوی چشمان ما در صحنهای بسیار دلخراش پرپر شدند، جوان دیگری بهنام مهدی خادملو نیز بدون وسایل و تجهیزات ایمنی به بالای دکل فرستاده شد و بر اثر بیاحتیاطی از دکل سقوط کرد و جان داد.
* ضرورت تشکیل اتحادیه و شرکت تعاونی دکلبندان
مهدی امیرخانلو نیز از کار کردن در بیابانها و جنگلها گفت، از جاهایی که گرگها در کمین بودند و بچهها جرأت نداشتند حتی برای کار ضروری، بهتنهایی قدم از قدم بردارند، او از روزها و شبهایی گفت که بهسختی سپری میشدند و هیچگاه خستگی آن روزها را فراموش نمیکنند زیرا حقوق خود را دیرهنگام و با مبلغی پایینتر از قرارداد اولیه دریافت میکردند.
به گزارش برق نیوز، مشکلات دکلبندان را پایانی نیست، از وجود پیمانکاران غیرمتعهد و بیانصاف گرفته تا سطحینگری مسئولان و انجام ندادن فعالیتهای ریشهای برای این مجاهدان بیادعای سازندگی، دکلبندان این مردان مردی که به خانههای ما روشنایی بخشیدند و در این راه پر خطر نیز چراغ عمر برخی از آنها خاموش شد، نیاز به توجه مسئولان دارند.
اکنون نوبت آن است که فیلم «گلوگاه 2» با نگاهی متفاوت به شغل سخت دکلبندی ساخته شود، نوبت همراهی مسئولان است تا شرکت تعاونی و اتحادیه دکلبندان را راهاندازی کنند، نوبت ناظران وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی است، نوبت به چالش کشیدن پیمانکارانی است که تجهیزات و لوازم ایمنی را در اختیار دکلبندان قرار نمیدهند، نوبت تسویه حساب کارگران با پیمانکاران است، نوبت بیمه دکلبندان و قرار دادن این شغل در گروه مشاغل سخت و در یک جمله نوبت «یاعلی» گفتن مسئولان است.
اینکه چرا 80 درصد دکلبندان کشور از گلوگاهیها هستند را باید در فعالیتهای پیش و پس از انقلاب جستوجو کرد، زمانیکه متخصصانی از کشورهایی چون بلژیک، چین و آلمان در ایران مشغول دکلبندی بودند و سفری چند ماهه را نیز برای نصب دکلهای برق در مازندران و شرق این استان داشتند، مردان گلوگاهی بهدلیل نبود شغل مناسب در کنار این متخصصان هم کار کردند و هم کار یاد گرفتند، خارجیها از غیرت و شجاعت مردان این دیار متعجب شدند، کمکم آنها را برای کار به سایر نقاط کشور دعوت کردند، روزگار سپری شد تا اینکه گلوگاهیها در این شغل مهارت زیادی یافته و آوازه آنها در سراسر کشور پیچید و آرامآرام نیز با افزایش متخصصان داخلی در رشتههای برق و مخابرات، دیگر نیازی به متخصصان خارجی نبود.
سهدهه از آن سالها میگذرد و حالا طراحی، ساخت و نصب دکلهای برق و مخابرات در ایران بهدست فرزندان همین آب و خاک انجام میشود، مردانی از قم، لرستان و بهندرت از سایر قومیتها در کنار مردان گلوگاهی در سراسر کشور و حتی خارج از مرزها، حالا افتخاری برای وزارت نیرو هستند.
* شغل پرمخاطره
دکلبندی شغل پرمخاطرهای است که حتی اگر همه جوانب کار بهدقت سنجیده شود، باز هم هر لحظه خطر سقوط یا برقگرفتگی وجود دارد، حالا فکرش را بکنید که عدهای از پیمانکاران توجهی به ایمنی کارگران نداشته باشند، خوراک و مکان مناسبی را در اختیار آنها قرار ندهند و حقوق و بیمه آنها را نیز پرداخت نکنند.
سالهاست که مردان گلوگاهی از نوجوان و جوان گرفته تا میانسال، از باسواد و بیسواد و حتی فارغالتحصیل دانشگاهی بهدلیل نبود شغل مناسب در شهر خود، بهسمت دکلبندی روی میآوردند، از خانواده و شهر خود دور میشوند، در سرما و گرما، در گوشه و کنار و مرزهای کشور با انواع مخاطرات دست و پنجه نرم میکنند تا امیدی برای زندگی و رسیدن به آرزوهای خود و خانواده خود داشته باشند.
سالهاست که از مردان گلوگاهی بهعنوان مجاهدان سازندگی یاد میشود، اما مگر چه امتیازی غیر از همین نام برای آنها مانده است؛ در طول سالها 140 دکلبند جان خود را از دست دادهاند، بعضاً دو برادر یا پدر و پسر در این راه جان دادند، 850 نفر مصدوم و معلول و از این تعداد دستکم 15 نفر آنها تاکنون قطع نخاع شدهاند.
نخستین جرقههای کمک به خانوادههای جانباخته گلوگاهی در زمان دولت نهم و نخستین سفر استانی دولت وقت به مازندران اتفاق افتاد و در آن زمان سیدپرویز فتاح وزیر وقت نیرو با تامین 120 میلیون تومان اعتبار و پیگیری برای پرداخت بهموقع آن به خانوادههای جانباختگان دکلبند، امیدی را در دل مردمان این دیار کاشت، در همان سال 85 بود که نخستین یادواره دکلبندان گلوگاهی برگزار و مشکلات دکلبندان بهصورت فهرستوار با ضمیمهای از نامههای مردمی به نهاد ریاست جمهوری ارسال شد.
در سالجاری نیز حمید چیتچیان وزیر نیرو در حاشیه سفر هیئت دولت به مازندران، بهعنوان نماینده رئیس جمهور در گلوگاه حضور یافت و با اشاره به سختی شغل دکلبندی و جانباختگان دکلبند همچنین سهم قابل توصیف آنها در صنعت برق کشور، از ضرورت ساماندهی این قشر گفت تا بتوان کاری اساسی برای آنها انجام داد.
* جای خالی میهمان
تاکنون 6 همایش یادبود برای جانباختگان دکلبند گلوگاهی در دیار دکلبندان برگزار شد، در هر همایش صحبت از ساماندهی فعالان این شغل پرخطر به میان آمد، ششمین مراسم نیز در هفته گذشته برگزار شد که سیدپرویز فتاح رئیس کمیته امداد امام خمینی و وزیر سابق نیرو بهعنوان سخنران دعوت شد، اما بهدلیل شائبه استفاده از این مراسم برای تبلیغات انتخاباتی و البته به اصرار برخیها در این مراسم شرکت نکرد، حضور نیافتن او موجی از اعتراضات مردمی را برانگیخت و مردم با ناامیدی به منازل خود بازگشتند.
* بیکاری بالای 17 درصد
امام جمعه گلوگاه در این مراسم که در مسجد جامع گلوگاه و با حضور بیش از یکهزار نفر برگزار شد، مشکل مهم این شهرستان را بیکاری بالای 17 درصد و ساماندهینشدن دکلبندان عنوان کرد و گفت: با وجود جلسات مختلف و قول و قرارهای فراوان اما هنوز مسئولان کار مهمی را برای دکلبندان انجام ندادند.
حجتالاسلام سیدابراهیم میراحمدی اظهار کرد: کمتر خانوادهای را در گلوگاه میتوان یافت که پسر یا مرد خانه به دکلبندی نرفته باشد، افرادی را میشناسیم که از هیچ امتیازی برخوردار نیستند و فریادرسی ندارند.
وی از مسئولان خواست تا ساماندهی دکلبندان را بهجد پیگیری کنند و از مردم نیز خواست تا در این امر مهم با مسئولان همکاری کنند و سخن خود را نیز با ارائه اسناد و مدارک بگویند.
* انشاءالله! ملاقات با رهبر
یکی از افرادی که سالها پیگیر مطالبات دکلبندان گلوگاه است، میگوید که دکلبندان با مشکلات زیادی مواجه هستند، به مسئولان کشور نامه نوشتیم که به داد گلوگاه برسید، با وزیر سابق نیرو که اکنون رئیس کمیته امداد امام خمینی هستند، صحبتهایی داشتیم و ایشان برای حضور در جمع مردم گلوگاه اعلام آمادگی کرد، قرار بود ششمین همایش مجاهدان سازندگی گلوگاه با حضور او انجام شود.
حجتالاسلام رامین محمودجانلو اظهار کرد: از مهرماه سالجاری تاکنون فرصتهای مختلفی از دست رفت و ای کاش وزیر سابق در مهرماه میآمدند و اکنون دچار چالش انتخاباتی نمیشدیم!
وی با اشاره به نخستین قدمهایی که در دولت قبل برای حل مشکلات دکلبندان گلوگاهی برداشته شده است، افزود: ما نمیتوانیم بگوییم که این دولت حق و حقوق دکلبندان را نمیدهد، زیرا پیگیریهایی شده و قولهایی داده شده است، البته ما نیز ابزارهایی داریم و برای بهدست آوردن مطالبات دکلبندان همه تلاش خود را بهکار میگیریم.
محمود جانلو گفت: باید یادواره مجاهدان سازندگی را منسجمتر برگزار کنیم، نامههایی تنظیم و برای مسئولان ارسال شده است، مراجع عظام نیز در کنار ما هستند، بحث سختی کار دکلبندان را هم دنبال میکنیم، انشاءالله بحث ملاقات با رهبری را داریم و باید با یکدیگر همدل و همراه باشیم تا مشکلات حل شود.
وی در پایان گفت: با تشکیل شرکت تعاونی و اتحادیه دکلبندان باید مطالبات فعالان این شغل را بهطور قانونی و جدی دنبال کنیم.
* موج اعتراض
هنوز صحبتهای این سخنران تمام نشده بود که فریادهای اعتراض دکلبندان منجر به شلوغی جلسه شد و گردهمایی با دلخوری مردم ادامه یافت، در مقابل درب ورودی مسجد جامع گلوگاه نام دکلبندان یادداشت شد تا روزنه امیدی برای ساماندهی آنها باشد.
وقتی که به جمعیت نگاه میکردیم بهراحتی موجی از عصبانیت و ناامیدی را در چهره بیشتر آنها میدیدیم، هر کدام از آنها چیزی میگفتند و بهسختی میشد با آنها حرف زد، نام آنها را که میپرسیدیم مایل به معرفی نبودند اما دردهای زیادی داشتند و حرفهایی بیشتر برای گفتن.
* سختی پارهآهنها
مردانی را میدیدیم که سرد و گرم روزگار را چشیده بودند، دستها از سختی پارهآهنها میگفت و چهرهشان از نامردیهای روزگار سخنها داشت، بانوانی هم بودند که از مرگ فرزند یا همسر و یا هر دوی آنها در شغل دکلبندی میگفتند.
یکی از دوستش میگفت که جلوی چشمش از دکل افتاد و تا او را به بیمارستان برسانند جان داد، یکی از حادثه اسفندماه 90 گفت که دوستش برای دریافت طلب خود بهاتفاق فرزند، همسر و پدر خانم و مادر خانم خود راهی یزد شد اما در بین راه و در جاده سمنان در یک تصادف رانندگی، همه پنج نفر جان خود را از دست میدهند و در آستانه نوروز آنسال، مردم گلوگاه عزادار میشوند.
یکی از مطالبات معوق و بدهیهای ریز و درشت خود میگفت و اینکه سالی سهبار به آنها حقوق میدادند، حقوقی که بسیار پایینتر از مبلغ قرارداد بود، دیگری از جوان 26 سالهای گفت که سال 88 در کرج بر اثر سقوط از دکل فوت کرد و روز تشییع او با تولد نخستین فرزندش همراه شد، مردی میانسال نیز از مرگ تنها پسرش بر اثر برقگرفتگی از روی دکل گفت و از غمی سنگین که سالهاست با او همراه شده است.
* خیانت پیمانکاران
یکی از جوانها که مدتی را در جنوب کشور با دکلبندان همشهری خود گذرانده است، گفت: دکلبندی شغل سختی است، پیمانکاران توجهی به ایمنی کارگران ندارند؛ نه لباسی، نه کلاه و دستکشی و نه امنیتی، دور از خانواده بودیم، حقوق خوبی برای ما در نظر میگرفتند اما مبلغ اندکی پرداخت میشد، برخی از پیمانکاران به کارگران خیانت میکردند، زیرا حقوق آنها را از دولت میگرفتند اما به کارگر مزد اندکی میدادند، مبلغی را در جیب ناظران میگذاشتند و خبری از بیمه کارگران نبود.
مهدی یگانه اظهار کرد: خوابگاه مناسبی نداشتیم، شبی را بهیاد داریم که چادر بچهها آتش گرفت، چند نفر جان خود را نجات دادند و جوانی بهنام مصطفی قلعهسری جلوی چشمان ما در آتش سوخت و نتوانستیم کاری برای او انجام دهیم.
وی ادامه داد: یادم هست که در عسلویه مشغول کار بودیم، دو جوان رشید به نامهای صابر ملکمحمودی و مجتبی خادملو مشغول کار بر روی دکل برق بودند، بهناگاه خط انتقال برقدار شد و هر دوی آنها جلوی چشمان ما در صحنهای بسیار دلخراش پرپر شدند، جوان دیگری بهنام مهدی خادملو نیز بدون وسایل و تجهیزات ایمنی به بالای دکل فرستاده شد و بر اثر بیاحتیاطی از دکل سقوط کرد و جان داد.
* ضرورت تشکیل اتحادیه و شرکت تعاونی دکلبندان
مهدی امیرخانلو نیز از کار کردن در بیابانها و جنگلها گفت، از جاهایی که گرگها در کمین بودند و بچهها جرأت نداشتند حتی برای کار ضروری، بهتنهایی قدم از قدم بردارند، او از روزها و شبهایی گفت که بهسختی سپری میشدند و هیچگاه خستگی آن روزها را فراموش نمیکنند زیرا حقوق خود را دیرهنگام و با مبلغی پایینتر از قرارداد اولیه دریافت میکردند.
به گزارش برق نیوز، مشکلات دکلبندان را پایانی نیست، از وجود پیمانکاران غیرمتعهد و بیانصاف گرفته تا سطحینگری مسئولان و انجام ندادن فعالیتهای ریشهای برای این مجاهدان بیادعای سازندگی، دکلبندان این مردان مردی که به خانههای ما روشنایی بخشیدند و در این راه پر خطر نیز چراغ عمر برخی از آنها خاموش شد، نیاز به توجه مسئولان دارند.
اکنون نوبت آن است که فیلم «گلوگاه 2» با نگاهی متفاوت به شغل سخت دکلبندی ساخته شود، نوبت همراهی مسئولان است تا شرکت تعاونی و اتحادیه دکلبندان را راهاندازی کنند، نوبت ناظران وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی است، نوبت به چالش کشیدن پیمانکارانی است که تجهیزات و لوازم ایمنی را در اختیار دکلبندان قرار نمیدهند، نوبت تسویه حساب کارگران با پیمانکاران است، نوبت بیمه دکلبندان و قرار دادن این شغل در گروه مشاغل سخت و در یک جمله نوبت «یاعلی» گفتن مسئولان است.
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
با سلام و خسته نباشید
من خودم هم دکلبند مخابرات هستم .واقعا بعد از15 سال میخوام راهی پیدا کنم که بتونم سختی کار دریافت کنم .اما نمیدونم تا کی باید شاهد حق کشی این قشر زحمتکش و این شغل پرمخاطره باشیم.کسی میدونه سختیه کارش چقدره که خودش دستش تو اینکار باشه.بنظرم اونایی که پشت این میزها و پست ها قرار دارند. به این موضوعات اهمیت نمیدند.نمیدونم تا کی باید شاهد این بی عدالتی در خصوص این قشر زحمتکش شد.اگه در زمینه راه اندازی اتحادیه یا صنف یا سندیکا قدمی برداشتین.منم در حد توانم هر کمکی از دستم بر بیاد انجام میدم
من خودم هم دکلبند مخابرات هستم .واقعا بعد از15 سال میخوام راهی پیدا کنم که بتونم سختی کار دریافت کنم .اما نمیدونم تا کی باید شاهد حق کشی این قشر زحمتکش و این شغل پرمخاطره باشیم.کسی میدونه سختیه کارش چقدره که خودش دستش تو اینکار باشه.بنظرم اونایی که پشت این میزها و پست ها قرار دارند. به این موضوعات اهمیت نمیدند.نمیدونم تا کی باید شاهد این بی عدالتی در خصوص این قشر زحمتکش شد.اگه در زمینه راه اندازی اتحادیه یا صنف یا سندیکا قدمی برداشتین.منم در حد توانم هر کمکی از دستم بر بیاد انجام میدم
از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
در غیر این صورت، «برق نیوز» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.