آخرین اخبار پربازدیدترین ها
کد خبر: 23766
تعداد نظرات: ۴ نظر
۱۴:۲۳ ۲۷ /۰۴/ ۱۳۹۶

آیا کس دیگری مانده است که به عنوان کاندید وزارت؛ برنامه ارایه نکرده باشد!

این روزها بازار عباراتی نظیر از من برای وزارت برنامه خواسته اند، با من مصاحبه شده است، از من درخواست شده است، و ده‌ها واژه‌ای دیگری از این قبیل که رایج شده است. اما خداوکیلی از من هیچکس نه برنامه‌ای خواسته است ونه پیشنهادی دارم.
برق نیوز-یادداشت: واژه‌ها تجمیع کلماتی است که انسان‌ها کاملا خود اگاه وبا نیت قبلی برای بیان نیاتشان در زمان ومکان‌های خاص به کار می‌برند.

یکی ازاین ایام که واژه های یکسانی در سطح جوامع خاص به کرات شنیده میشود؛ زمان انتخاب وزرا است؛ در این ایام وا‍ژه هایی از جنس واژه‌های زیر به شدت در مکانهای خاص شنیده میشود:
"از من برنامه خواسته اند"با من مصاحبه شده است" ؛ "از من درخواست شده است"؛ "با من حرف زد ه اند"؛ "من در لیست کوتاه انتخاب هستم"؛ برادر همکار زن همسایه مامان سوپری محله برادر زن همسایه مان گفته است در جلسه رای گیری برای انتخاب وزیر، من رای خوبی داشته ام وده‌ها وا‍ژه‌ای دیگری از این قبیل!
 
معمولا این واژه‌ها از برخی از همکاران خواب دیده شنیده میشود وجالب اینکه؛ خود ویا دوستانشان به این شایعات دامن میزنند و تجربه نشان داده است که انتخاب شده اصلی؛ از بین هیچ یک از این جماعت نیست و زمانی که وزیر که هم انتخاب شود دوباره واژه‌های جدیدی توسط جماعت فوق مطرح وشایعه می‌گردد.
 
برخی از عناصر خیلی خواب زده؛ جدا بودن خط سیاسی خود را علت عدم انتخاب میدانند وبرخی دیگر که کمتر خواب زده اند علت عدم انتخاب را نوعی شکسته نفسی که"بابا؛ بهتر دیدم در کنار باشم وکمک کنم" وبرخی دیگر عدم انتخاب را ناشی از غرض ورزی اطرافیان میبینند. ماشین خود انگاری جماعت فوق با تغییر شرایط واستقرار وزیر دوباره براه افتاده وهمه ارزوهایی مدیریتی خود را برای کسب مقام و مدیریت در قالب واژه هایی از قبیل: "از من خواستن کمک کنم"؛ "احساس تکلیف کردم"؛ "با من حرف زدند مسئولیت بپذیرم"؛ "وزیر شخصا با من تماس گرفت که کمک کنم"؛ "برای مسئولیت فلان جا با من حرف زدند"؛ "به نظر شما من پیشنهاد پست فلان را قبول کنم یا نه"؛  "گفتم من قبول نمیکنم" و ده‌ها واژه دیگر از این قبیل و بازهم بعد از نهایی شدن انتخابها؛ ملاحظه میشود همه این حرف‌ها خالی بیش نبوده است.

بطور مثال اقای "م-ا–ی "و اقای "ی-د-د"و اقای "ه-د"که در چند سال اخیر به لحاظ ارتباط دوستی وابستگی شدید روحی وعاطفی؛ لمسی واحساسی و پایه‌ای و مریدی و... به اقای "ا-ح" (حروف فوق تصادفی انتخاب شده ودوستان اگر مصداقی ندارند به دنبال کشف رمز حروف فوق وارتباط ان‌ها با اسم وفامیلشون خودشون نگردنند) پستهای مدیریت عالی درسطح وزارت *** گرفتند وهمکاران نیز به این موضوع واقفند وخودشان نیز بار‌ها به ارتباط منصبشان با رفاقتشان افتخار کرده اند و واقعا در محیط کارشان نیز گل کاشتند (گل با کسره ادا گردد) که سال‌ها امکان جبران وپاک کردش نیست.جو زده شده اند و شایعاتی مبنی بر داشتن پیشنهاداتی برای پستهای جدید مطرح نموده اند.
 
پیشنهاد می‌کنم این دوستان خواب زده به داستان بی ربط به موضوع فوق توجه نمایند:
مردی به یک مغازه فروش حیوانات رفت و درخواست یک طوطی کرد. صاحب فروشگاه به سه طوطی خوش چهره اشاره کرد و گفت: «طوطی سمت چپ ۵۰۰ دلار است.»
مشتری: «چرا این طوطی اینقدر گران است؟»
صاحب فروشگاه: «این طوطی توانایی انجام تحقیقات علمی و فنی را دارد.»
مشتری: «قیمت طوطی وسطی چقدر است؟
صاحب فروشگاه: طوطی وسطی ۱۰۰۰ دلار است. برای اینکه این طوطی توانایی نوشتن مقاله‌ای که در هر مسابقه‌ای پیروز شود را دارد.»
و سرانجام مشتری از طوطی سوم پرسید و صاحب فروشگاه گفت: «۴۰۰۰ دلار.»
مشتری: «این طوطی چه کاری می‌تواند انجام دهد؟»
صاحب فروشگاه جواب داد: صادقانه بگویم من چیز خاصی از این طوطی ندیدم، ولی دو طوطی دیگر او را مدیر صدا می‌زنند و ظاهرا این لقب را روباه بهش داده؛ چون قبلا دم روباه را تمیز میکرده است؟

همانگونه که عنوان گردید رفتار بادکنکی فوق چند سالی است که در ادبیات مدیریتی کشور شکل گرفته ونمود کرده است. ریشه اصلی ایجاد این رفتارهای موهومی و ناصحیح؛ برخی از انتخابهای تصادفی و رابطه‌ای است که طی چند سال اخیر در چرخه مدیریت کشور بوجود امد. به طوری که عده‌ای مدیر عالی و یا به پستی رسیدند که نه تن‌ها خودشان تصور ان را نمیکردند بلکه از نگاه و منظر صاحب نظران نیز کمترین شایستگی را برای انتصاب در این پست نداشتند وفقط به لحاظ ارتباط ویا توصیه ویا واقعا تصادفی عهده دار یک پست ومنصب عالی حتی تا وزارت گردیدند والان هم که به بیان خاطرات نحوه انتخاب شدنشان می‌پردازند؛ عمدتا عنوان میکنند که "من اصلا انتظار نداشتم"؛ "سال‌ها با فلانی دوست بودم ویک روز زنگ زد اب دستت هست زمین بذار وبیا تا مدیرت کنم" ؛ "در مسافرت بودم زنگ زدن بیا که فقط تو میتوانی"؛ "تایکسال گرفتن پست نمیدونستم چی به چی است"ما را چی به مدیریت"و.. و واقعا چه کسی می‌تواند هزینه اشتباهات اینچنینی را برای کشور محاسبه نماید.

به علت برخی از انتخابهای تصادفی؛ رابطه ای؛ خانه خلوتی وحتی بله قربان گویی؛ ضرب المثل مدیریتی نیز در قاطبه مدیران شکل گرفت که "حالا بیا یک عکسی با هم بیاندازیم شاید وزیر؛ مدیر و... شدم و بعدا بدردت خورد."

به نظر میرسد زمان آن رسیده است که شایسته سالاری واقعی و انتخاب بر اساس ارشدیت و لزوم طی فرایند‌های لازم در نظام انتخاب مدیران کشور شکل بگیرد ویا حتی در سطح وزارت **** با توجه به رویکرد سیستمی مورد نیاز این موضوع نهادینه گردد. به نحوی که در زمان انتخاب‌ها؛ همه اطلاعیه بدهند کسی به من پیشنهادی نداده است و روی من حساب نکنید.

ودر خاتمه؛ خداوکیلی از من هم هیچکس نه برنامه‌ای خواسته است ونه پیشنهادی دارم.

آ-سمتر
 
 
 
 
 
ارسال نظرات قوانین ارسال نظر
لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
در غیر این صورت، «برق نیوز» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.
نتیجه عبارت زیر را وارد کنید
=
captcha
انتشار یافته: ۴
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۱
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۲۷ تير ۱۳۹۶ - ۱۹:۱۵
آره داداش مونده
سلطان المهندسین لابی گر معروف آقا مهندس ...
مدیرعامل ...
مگه چیش از بقیه کمتره!؟!؟!؟
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۲۸ تير ۱۳۹۶ - ۱۱:۵۷
متن حوبی بود. متخصصین را تخریب می کنند و یک مشت .. می شن مدیر و مدیر عامل و ....
محسن
Iran (Islamic Republic of)
۳۰ تير ۱۳۹۶ - ۱۹:۰۰
می گن قدیما یکی داشت از مغازه ای دزدی می کرد که یهو یه نابینا از اونجا رد می شه و می گه آقا چکار می کنی؟ دزده می گه دارم ساز (طبل) می زنم!! نابینا میگه پس چرا من صداشو نمی شنوم؟ دزده می گه فردا صداش در می یاد...واقعا مدیریت شرکت های زیر مجموعه علی الخصوص آب دیگه از افتضاح رد شده...
د گ
Iran (Islamic Republic of)
۰۲ مرداد ۱۳۹۶ - ۲۲:۱۵
بله آقا
مدیر همیشه غایب در منطقه دیسپاچینگ و همیشه حاضر در سالن بدنسازی توزیع برق تهران