کد خبر: ۲۳۹۱
تاریخ انتشار : ۱۷:۴۱ - ۲۰ بهمن ۱۳۹۲
متاسفانه صنعت برق کشور سالانه ميلياردها دلار هزينه مي کند تا خدايي نکرده آن بالانشيني که در کاخ خود در شمال پايتخت لم داده است، مجبور نشود يکي از لوسترهاي ميليوني خود را خاموش کند و شب هاي خانه اش به جاي روز بودن شب شود!
به گزارش "برق نیوز"، هدف از نوشتن اين گزارش، پي بردن به نقش بستن پديده ي اسراف در فرهنگ ما ايرانيان است.
اسراف چيست؟ اسراف يعني مصرف کردن بيش از حد يک چيز يا استفاده از يک چيزي بيش از نياز واقعي. اين کلمه بلاي جان ما ايرانيان شده است.اساسا فرقي هم نمي کند، ما در مصرف هر چيزي اسراف مي کنيم؛ حتي در تعارف کردن و پاچه خواري!
در دين مبين اسلام يکي از مواردي که درباره ي بحث و تاکيد فراوان شده است، اسراف و صحيح مصرف کردن است. در فرهنگ ايرانيان نيز بر عکس فرهنگ اعراب، اسراف وجود نداشته است. متاسفانه اسراف در قرن 21 شکل تازه اي به خود گرفته است.
1)اسراف در مصرف نعمت هاي خدادادي
2)اسراف در خوردن و آشاميدن. اگر يک نگاه سطحي به دور و اطراف خود بياندازيد انسان هايي را خواهيد ديد بسيار بي قواره شده و البته با کند وکاو در زندگي آنها مي توان دليل اين بي قوارگي را در تغذيه و ميزان خوراک شان پيدا کرد.
متاسفانه اسراف بيش از حد در مصرف برخي مواد خوراکي سبب بروز بيماري هاي دشوار و ناعلاج در جامعه ي امروز ما شده است.
3) اسراف در حرف زدن. يعني برخي از ما، وقتي يک گوش مفت گير مي آوريم، دوست داريم در کمترين زمان، بيشترين تعداد کلمه را بر زبان جاري کنيم.
4)اسراف در برخي از رفتار ها و انديشه ها. شايد شايع ترين اين نوع اسراف در برخي انديشه هاي مذهبي و لاييک ديده شود.
اما يکي از شايع ترين موارد اسراف در ايران، استفاده بيش از حد از برخي خدمات است که متاسفانه قابل جايگزيني هم نيست.
چند مورد:
اسراف در آب آشاميدني: آب يکي از نعمت هاي خداوند منان است که بسيار حياتي اما با منابع بسيار اندک است.
البته بيشترين حجم کره ي زمين را آب فراگرفته است اما کيست که نداند تنها 2.5 درصد کل آب هاي جهان شيرين و قابل استفاده براي بشر است! 2.5 درصد يعني هيچ! اين رقم بدان معني است که اگر خدا نعمت باران را از انسان و زمين بگيرد حيات پايان خواهد يافت.
البته برخي از ما ايرانيان با شنيدن اين جملات تنها کيف پول خود را نشان داده و مي گوييم تا در اين کيف پول هست و مي توانيم قبض آب پرداخت کنيم به کسي ربطي ندارد که ما با آب آشاميدني استخر پر مي کنيم و يا خودروي يک ميلياردي خود را مي شوييم.
يا به قول يک شيرين عقلي که مي گفت: دارندگي و برازندگي!
اين بي تفاوتي ما نسبت به صرفه جويي در تابستان امسال به اوج خود رسيد، يعني هرچه رسانه ها و مسوولان اعلام مي کردند مشکل کم آبي داريم و در مصرف صرفه جويي کنيد، اصولا طبق عادت قديمي، لج کرده و مثلا در روز به جاي يک بار 4 بار مي رفتيم حمام و يا 3 بار خودروي خود را مي شستيم تا نشان دهيم به ما ربطي ندارد که دولت نمي تواند آب لازم را تامين کند! به ما چه!
متاسفانه برخي وقت ها اصول را فداي فرعيات مي کنيم، حتي در رسانه هايي که بايد براي فرهنگ سازي گام بردارند و البته اساسا بودجه ي هاي هنگفتي هم به همين بهانه دريافت مي کنند.

برق: متاسفانه در اين يکي هم وضع مان بهتر از آب نيست.
يعني اگر در مصرف آب حالا يا به صورت اختياري و يا اجباري صرفه جويي مي کنيم در مصرف برق که اساسا در مقابل کلمه صرفه جويي به گونه اي واکنش نشان مي دهيم که گويي کسي به الاغ مان گفته است يابو!
واکنش يک ايراني در مقابل جمله ي: لطفا در مصرف برق صرفه جويي کنيد!
1)ابتدا اخم کرده
2) با شدت فراوان بر سر گوينده فرياد زده
3) البته اگر ظرفي در کنارمان باشد نيز به کار خواهد آمد تا خشم را بيشتر نمايان کند.
4) رگ هاي گردن باد کرده و فشار خونمان به 18 مي رسد.
5) سپس از جيب يا کمد، قبض برق را در آورده با شدت به سمت صورت گوينده ي آن جمله ي بي ربط مي بريم و با فرياد از او مي خواهيم که مهر پرداخت شد را براي ما بازخواني کند.
6) سپس به او ياداور مي شويم طبق قانون کشور، هر کس پول برق را بدهد، مي تواند از اين خدمت بهره مند شود و ...!
البته اين حالت و عکس العمل بيشتر در بالاشهري ها ديده مي شود!
اما عکس العمل در پايين شهري ها:
1) بدون اخم و اعتراض، يک چيزي پيدا کرده و بر سر گوينده مي زنيم تا ديگر از اين ... نکند!
متاسفانه هر کدام از ما به فراخور کار و سواد و ثروتي که داريم خود را محق مي دانيم که به هر نحوي که مي شود از خجالت دارايي هاي کشور که تنها مطعلق به ما نبوده و براي نسل بعد از ما نيز مي باشد درآييم.
اين فرهنگ نادرست آنچنان در کشور ما نهادينه شده است که براي اصلاح آن به يک دهه تبليغ نياز است.
البته براي فرهنگ سازي هم در اين سال نمي توان بر روي برخي افراد و سازمان ها حساب کرد.
براي مثال اصنافي که نان آنها از اسراف کردن مردم درمي آيد که نمي آيند نان خود را آجر کنند.
يا براي مثال آن رسانه ي محترم که براي تبليغ 10 ثانيه اي يک پفک و چيپس ميلياردي درآمد کسب مي کند که به اسراف نخواهد پرداخت؛ تازه آن هم براي صنايعي مثل آب و برق که کمبود نقدينگي داشته و پول ندارند تا به حساب اختصاصي خيابان کاج آبادي بريزند.
بنابراين براي فرهنگ سازي در کشور نخستين مشکل راضي کردن برخي از متوليان فرهنگي براي ورود به اين بحث است.
متاسفانه صنعت برق کشور سالانه ميلياردها دلار هزينه مي کند تا خدايي نکرده آن بالانشيني که در کاخ خود در شمال پايتخت لم داده است، مجبور نشود يکي از لوسترهاي ميليوني خود را خاموش کند و شب هاي خانه اش به جاي روز بودن شب شود!
گاهي فکر مي کنم اگر ايران همچون برخي از کشور هاي نيم کره ي شمالي، 6 ماه از سال را در تاريکي مي گذراند، چه مي کرد؟
احتمالا در 6 ماهي که روز بود همه ي ظرفيت برق کشور مصرف مي شد و در 6 ماه شب سال نيز ...!
علت اينکه مردمان ما علاقه شديدي به اسراف دارند روشن نيست ولي برخي از ما، تنها براي اينکه بگوييم ما هم بلديم و پول داريم و دلت بسوزه و هميني که هست و تا چشت ...، اسراف مي کنيم.
وگرنه وقتي همه در يک اتاق نشسته ايم چه ضرورتي باعث مي شود کل چراغ هاي ديگر منزل مان روشن باشد؟
چه چيزي باعث مي شود درحال ديدن تلويزيون، لباس شويي، ظرف شويي، کامپيوتر، اتو، جارو برقي را با هم روشن کنيم و تازه برخي مواقع هم با اداره ي برق منطقه خود تماس مي گيريم و ناراحتي خود را از نوسان برق در آن لحظه اعلام مي کنيم!
متاسفانه نگارنده بر اين باور است که تنها راه بازداري آني مردم از اسراف، گران کردن پله کاني خدماتي همچون آب، گاز و برق است؛ زيرا تا از پول هاي درون کيف مان کم نشود، به فکر اصلاح فرهنگ نادرست مصرف خود نخواهيم افتاد.
البته اميدواريم کار مانند افزايش قيمت هاي برخي ديگر از خدمات دولتي به نفع ثروتمندان و به ضرر مستمندان نشود، خدماتي همچون:
1)سوخت: اساسا براي کسي که خودروي بالاي 100 ميليون سوار مي شود فرقي نمي کند که بنزين ليتري 100 هزارتومان باشد يا هزار تومان!
2) طرح ترافيک: براي کسي که در قصر شمال شهر خود زندگي کرده و درآمد ماهانه بالاي 10 ميليون دارد، هزينه 2ميليون تومان براي خريد يک طرح ترافيک سالانه که هزينه حساب نمي شود.
متاسفانه در 2 مورد فوق، تنها قشري که ضرر بسيار کرده و تنها زندگي شان کمي سخت تر شد، قشر ضعيف جامعه بوده و براي مرفهين بي درد فرقي نمي کند!
اي کاش آنقدر فرهنگ مصرف در کشور پيشرفت کند که نيازي به استفاده از اهرم افزايش قيمت نباشد.
منبع: موج
برچسب ها: برق ، مصرف انرژی ، اسراف
ارسال نظر قوانین ارسال نظر
لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
در غیر این صورت، «برق نیوز» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.
نتیجه عبارت زیر را وارد کنید
captcha =
وضعیت انتشار و پاسخ به ایمیل شما اطلاع رسانی میشود.
پربازدیدها
برق در شبکه های اجتماعی
اخبار عمومی برق نیوز
عکس و فیلم
پربحث ترین ها
آخرین اخبار