تا وقتی بهره وری نباشد توسعه تجدیدپذیرها منطقی نیست
تابستان که آغاز میشود، داستان کمبود آب و برق نیز به گوش میرسد، اما امسال از همان زمستان همه نگران خاموشیهای احتمالی در تابستان بودند چراکه کمبود بارش به شدت موجب کاهش تولید نیروگاههای برق آبی شد و حال در این شرایط آیا انرژیهای تجدید پذیر توان کمک رسانی به رفع کمبود برق را دارند؟
به گزارش برق نیوز به نقل از روزنامه عصر اقتصاد، تابستان که آغاز میشود، داستان کمبود آب و برق نیز به گوش میرسد اما امسال از همان زمستان همه نگران کمبود آب و خاموشیهای احتمالی در تابستان بودیم چراکه کمبود بارش به شدت توی چشم میزد که بارشهای بهاره کمی نگرانیها را التیام بخشید. با تمام این اوصاف همچنان آمارهایی از کمبود آب و برق به گوش میرسد و گویا اینکه انرژیهای تجدید پذیر هم توان کمک رسانی به رفع کمبود برق را ندارند. در این باره گفت و گویی داشته ایم با مهدی گودرزی کارشناس حوزه برق و انرژیهای تجدید پذیر داشته ایم که در زیر می خوانید:
آیا استفاده از انرژی های تجدیدپذیر میتواند کاهش برق کشور را جبران کند؟
به نظر بنده تا زمانی که اقتصاد برق مشکلش حل نشود خیلی از مشکلات دیگر هم در این زمینه حل نخواهد شد. اما یکسری مُسکنها و راهکارهایی وجود دارد که جلو اینگونه کلافگی ها را میگیرد. اما سهم ایران از انرژیهای تجدیدپذیر در حدی نیست که ارزش داشته باشد و ما بتوانیم به آن به عنوان بخشی از سبد انرژی نگاه کنیم. در واقع در مقابل میزان انرژی مصرفی کشور کمتر از نیم درصد از برق ایران را انرژیهای تجدیدپذیر تشکیل میدهد و همچنین ما با اینکه در حوزه انرژیهای تجدیدپذیر هم فعال هستیم به شدت معتقدیم تا وقتی که بهرهوری در کشور نباشد عملاً تولید انرژی خورشیدی با این هزینهها برای کشور عقلانی و منطقی نیست، دلیل آن هم این است که به عنوان مثال زمانی دولت هزینههای خیلی زیادی را پرداخت میکند و سالانه 200 الی 300 میلیارد به نیروگاههای تجدیدپذیر تزریق میکند و نیروگاههای بادی و خورشیدی را به حرکت در میآورد اما از طرفی میبینیم که مصرفکننده با روشن کردن چند لامپ 100 وات همه را هدر میدهد یا مثلا فرض کنیم به خاطره نداشتن سیستمهای گرمایشی و سرمایشی و استفاده از ابزارهای سرمایشی و گرمایشی با مصرف انرژی بالا همه هدر می رود. البته این هدر رفت در بخش دولتی بیشتر است چراکه هزینه برق از جیب افراد پرداخت نمی شود. در بخش خصوصی کارخانجات و صنایع ما هم خیلی بهینه کار نمیکنند. در بسیاری از مواقع با یک خازنگذاری در شبکه میتوانند جلوی پرت یکسری از تلفات گرفته شود یا در خود شبکه برق ایران خیلی از برقها در حال هدر رفتن است، کانکشنها شل هست، ترانسفورماتورها راندمانشان پایین است، سیم ها در سطح مقطع کوچکتری استفاده میشود که دیگر جوابگو نیستند و...
یعنی استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر صرفه اقتصادی در کشور ندارد؟
فرض کنید ما 1200 میلیارد تومان برای سرمایه گذاری در بخش انرژیهای تجدیدپذیر پرداخت میکنیم و کمتر از نیم درصد برق مملکت تامین میشود در حالی که اگر این 1200 میلیارد را در بخش بهرهوری هزینه کنیم میتوانیم 2 یا3 درصد سیوینگ انرژی داشته باشیم و کمتر مصرف کنیم. از لحاظ منطقی کسی که از بالا دارد به شبکه نگاه میکند، تصورش بر این است که اقتصاد برق ضعیف عمل میکند. اما با این وجود ما نمیتوانیم بگویم توان و نیاز رسیدن به صنعت تجدیدپذیرها را نداریم چراکه این تکنولوژی در کل دنیا در حال رشد است و ایران هم باید به این سمت حرکت کند و یکسری هزینه ها را انجام دهد یعنی همه ما میدانیم تا بخواهد یک تکنولوژی در کشور بومی شود و صنعتش راه بیفتد به زمان نیاز است. صنعت به معنای اینکه فقط ما دستگاه ها را از خارج وارد کنیم نیست، صنعت به این معنی است که صفر تا صد نیروگاه خورشیدی چه از نظر دانشی و مباحث فنی و چه از لحاظ قطعات در کشور بومی شود نه اینکه ما اشتغال صادر کنیم یعنی جنس چینی را خریداری کنیم و برای آنها اشتغال ایجاد کنیم و در داخل فقط مصرفکننده باشیم. اگر چنین اتفاقی بیفتد مجبور هستیم هزینههای آن را پرداخت کنیم و این هزینهها همان است که تحت عنوان خرید تضمینی برق به آن نگاه میشود. اما میتوان مدلی را مشترکاً بین خرید تضمینی برق و مصرف در نظر بگیریم. در واقع همان فردی که هزینه کرده و نیروگاه خورشیدی احداث کرده و به شبکه برق را میفروشد حاضر نیست در خانه اش درجه کولر خود را کم کند یا پنجرههای خانه خود برای جلوگیری از هدررفت انرژی ببندد. پیشنهادی که مطرح می شود این است که مازاد بر مصرف را با قیمت 2 تا 3 برابر نرخ فعلی خرید تضمینی برق تجدیدپذیر بخریم یعنی مثلا اگر یک نیروگاه خورشیدی 5 کیلو وات مصرف انرژی دارد و 5 کیلو وات خود را مصرف کنید چیزی به وی تعلق نمیگیرد اما اگر به جای 5 کیلووات مصرف 3 کیلووات مصرف کند ما به جای هر کیلووات 800 تومان از وی 200 تومان می خریم یعنی آن را مجبور کنیم که اگر برق خورشیدی هم تولید میکند از آن طرف دنبال مصرف بهینه و بهرهوری انرژی هم باشد.
به نظر شما اکنون چطور می توان کمبود برق را جبران کرد؟
واقعیت این است که همه ما میدانیم ایران کمبود تولید به معنای مصرف کلیه شبکه در تمام فصول ندارد ما فقط 30 الی 40 ساعت کمبود تولید داریم یعنی منحنی برق ایران به صورتی است که 20 تا 30 هزار مگاوات در تابستان و زمستان با هم فاصله دارند و این وسط نیروگاهدار بخش خصوصی به دلیل هزینه کرد خود برای احداث نیروگاه و به دلیل مصرف کم در زمستان مجبور است برق را با قیمت بسیار پیین بفروش برساند همچنین در تابستان هم به دلیل شدت مصرف فشار زیادی به تجهیزات شبکه نیروگاه وارد میشود اما در این میان میتوان با راهکارهایی پیک مصرف برق در تابستان را کم و مصرف را در زمستان بالا برد.
چطور می توان مصرف را در فصول مختلف تنظیم کرد؟
در همه جای دنیا بین انرژی ها یک تعادلی برقرار می شود البته من نمی گویم استفاده ازگاز و برق را همزمان عملیاتی کنند اما در دنیا هم در زمانهایی گاز و سوخت فسیلی را با هم عملیاتی میکنند و در بازار سیستم گاز و برق با هم اجرا می شود و به همین خاطر چون مشکل گاز دارند با برق مشکل گرمایش خود را حل میکنند نه با گاز و قیمتها هم طوری تنظیم میشود که پاسخگوی نیاز مشترک باشد تا گاز ارزان را با برق گران جایگزین کند که آن هم در تابستان و زمستان با یکدیگر متفاوت است، قیمت ها بصورتی تنظیم میشود که مشترک در تابستان از برق کمتر استفاده کند و در زمستان مصرف بیشتری داشته باشد تا تولید انرژی برای نیروگاهدار صرفه اقتصادی نیز داشته باشد.
شرایط فعلی ایران به چه صورت است؟
در شرایط فعلی ایران با اینکه از قبل برنامهریزی شده بود و میدانستند در واقع رشد مصرف برق ایران 5 درصد و بالاتر از 5 درصد است اما نتوانستند تولید خود را به آن درصد برسانند. این موضوع دلایل مختلفی دارد که از جمله ان می توان به کمبود بودجه و اعتبار، برگشت تحریمها، عدم سرمایهگذاری خارجی و عدم اعتماد به جمهوری اسلامی برای سرمایه گذاری کلان در حوزه انرژی و مسائلی از این دست اشاره کرد و باعث شده که ایران با مشکل روبرو شود و بی آبی هم مزید بر علت شده است. اگر ایران می توانست 10 تا 11 هزار مگاوات تولید برق آبی داشته باشد. امسال آن چیزی که دولتی ها اظهار میکنند چیزی حدود 4 تا 5 هزار مگاوات است اما واقعیتش بین 8 تا 9 هزار مگاوات است و این اعلام در واقع بیشتر یک اثر روانی دارد که ملت کمتر آب مصرف کنند اما برای برق انقدر مشکل ما سخت نیست. با این وجود ما 4 تا 5 هزار مگاوات کمبود داریم برای رفع این کمبود. کشورهای دیگر به جای اینکه در بخش تولید جبران کنند و تولید را افزایش دهند در بخش مصرف این را تامین میکنند و مصرف را کاهش دهند که البته کاهش مصرف هم حدی دارد و اینگونه نیست که ما هر سال بگوییم 5 هزار مگاوات کم داریم پس 5 هزار مگاوات از مصرف بزنیم. این کاهش حدود 10 تا 20 درصد مصرف برق یک کشور را شامل میشود و شما می توانید این میزان را با راهکارهای بهینهسازی و مدیریت مصرف برق کاهش دهید. در هر حالت بدون سرمایه گذاری دراز مدت ما با مشکل تولید برق رو به رو می شویم.
این میزان کمبود برق در کشور چگونه جبران می شود؟
شبکه برق یک حاشیه اطمینان دارد یعنی وقتی میگویند مصرف برق ایران 55 هزار مگاوات است شبکه برق باید بتواند 58 هزار مگاوات تولید کند که 3 الی 4 هزار مگاوات حاشیه امنیت در شبکه است و این حاشیه اجازه نمیدهد شبکه به سمت فروپاشی برود یعنی اگر به فرض بار مصرفی ما دقیقا 55 هزار مگاوات باشد 55 هزار و 500 مگاوات تولید کنیم و حاشیه امنیت ما کم باشد، کافی است یکدفعه بار بزرگی در کشور وارد مدار شود یا یک نیروگاه یک واحدش از مدار خارج شود و یا حتی یک فشار خیلی قوی به شبکه وارد شود و نیروگاه چون توان واکنش به این بار را در کوتاه مدت ندارد، بخش حفاظتی وارد عمل میشوند و ممکن است نیروگاه را از مدار خارج کنند که به آن اصطلاحاً میگویند، شبکه به سمت فروپاشی میرود و ممکن است ،یک تا دو شهر را از دست بدهیم و به سمت خاموشی برویم. هر چقدر بتوانیم حاشیه امن خود را به سمت استانداردهای جهانی حرکت دهیم توان مقابله بیشتری با خاموشی خواهیم داشت یعنی حاشیه امن نباید از 10 درصد کمتر باشد اما ما به دلیل کمبود برق حاشیه امن 3 درصدی داریم یعنی مثلا با یک خطای انسانی یا با ورود و خروج یک بار ممکن است بخشی از شبکه را از دست بدهیم و این خیلی شرایط سختی را تحمیل می کند.
چگونه می توان کمبود حاشیه امن برق را در کشور جبران کرد؟ و اکنون چطور اداره میشود؟
متاسفانه بخشی از کمبود تولید را با کاهش فرکانس جبران میکنند یعنی اگر ما 2000 مگاوات کم داشته باشیم و فرکانس باید 50 هرتز باشد که وسایل الکترونیک بدون هارمونیک و باکیفیت خوب کار کنند تا شبکه به مشکلی بر نخورد، 1000 مگاوات آن را با کاهش فرکانس جبران میکنند یعنی فرکانس را پایین میآورند به جای اینکه تولید را بالا ببرند. این داستانش چیست؟ ما برق را تامین کردیم اما با کیفیت پایین و این به تجهیزات آسیب میرساند و اینکه میبینید در تابستان همه تجهیزات در حال سوختن است و مصرفکنندگان شاکی هستند به خاطر بحث فرکانس است چراکه کسی فرکانس را کنترل نمیکند و فرکانس یک پارامتر محلی نیست بلکه پارامتری کشوری است. در این راستا، مردم ولتاژ رو چک میکنند اما فرکانس را خیر.
راهکار دیگر این است که دولت در سالهای گذشته چند صد میلیارد هزینه برای تشویق بخش خصوصی و صنعت انجام داده است که در پیک مصرف از مدار خارج شوند و برق مصرف نکند تا خاموشی صورت نگیرد در این روش درست است که ما برق را تولید نکردهایم اما هزینه تولید را که پرداخت کردهایم و این منطقی نیست.
آیا استفاده از انرژی های تجدیدپذیر میتواند کاهش برق کشور را جبران کند؟
به نظر بنده تا زمانی که اقتصاد برق مشکلش حل نشود خیلی از مشکلات دیگر هم در این زمینه حل نخواهد شد. اما یکسری مُسکنها و راهکارهایی وجود دارد که جلو اینگونه کلافگی ها را میگیرد. اما سهم ایران از انرژیهای تجدیدپذیر در حدی نیست که ارزش داشته باشد و ما بتوانیم به آن به عنوان بخشی از سبد انرژی نگاه کنیم. در واقع در مقابل میزان انرژی مصرفی کشور کمتر از نیم درصد از برق ایران را انرژیهای تجدیدپذیر تشکیل میدهد و همچنین ما با اینکه در حوزه انرژیهای تجدیدپذیر هم فعال هستیم به شدت معتقدیم تا وقتی که بهرهوری در کشور نباشد عملاً تولید انرژی خورشیدی با این هزینهها برای کشور عقلانی و منطقی نیست، دلیل آن هم این است که به عنوان مثال زمانی دولت هزینههای خیلی زیادی را پرداخت میکند و سالانه 200 الی 300 میلیارد به نیروگاههای تجدیدپذیر تزریق میکند و نیروگاههای بادی و خورشیدی را به حرکت در میآورد اما از طرفی میبینیم که مصرفکننده با روشن کردن چند لامپ 100 وات همه را هدر میدهد یا مثلا فرض کنیم به خاطره نداشتن سیستمهای گرمایشی و سرمایشی و استفاده از ابزارهای سرمایشی و گرمایشی با مصرف انرژی بالا همه هدر می رود. البته این هدر رفت در بخش دولتی بیشتر است چراکه هزینه برق از جیب افراد پرداخت نمی شود. در بخش خصوصی کارخانجات و صنایع ما هم خیلی بهینه کار نمیکنند. در بسیاری از مواقع با یک خازنگذاری در شبکه میتوانند جلوی پرت یکسری از تلفات گرفته شود یا در خود شبکه برق ایران خیلی از برقها در حال هدر رفتن است، کانکشنها شل هست، ترانسفورماتورها راندمانشان پایین است، سیم ها در سطح مقطع کوچکتری استفاده میشود که دیگر جوابگو نیستند و...
یعنی استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر صرفه اقتصادی در کشور ندارد؟
پیشنهادی جدیدی که مطرح می شود این است که از کل تولید برق خورشیدی مشترک، صرفا مازاد برق مصرفی مشترک را با قیمت 2 تا 3 برابر نرخ فعلی خرید تضمینی برق تجدیدپذیر بخریم
به نظر شما اکنون چطور می توان کمبود برق را جبران کرد؟
واقعیت این است که همه ما میدانیم ایران کمبود تولید به معنای مصرف کلیه شبکه در تمام فصول ندارد ما فقط 30 الی 40 ساعت کمبود تولید داریم یعنی منحنی برق ایران به صورتی است که 20 تا 30 هزار مگاوات در تابستان و زمستان با هم فاصله دارند و این وسط نیروگاهدار بخش خصوصی به دلیل هزینه کرد خود برای احداث نیروگاه و به دلیل مصرف کم در زمستان مجبور است برق را با قیمت بسیار پیین بفروش برساند همچنین در تابستان هم به دلیل شدت مصرف فشار زیادی به تجهیزات شبکه نیروگاه وارد میشود اما در این میان میتوان با راهکارهایی پیک مصرف برق در تابستان را کم و مصرف را در زمستان بالا برد.
چطور می توان مصرف را در فصول مختلف تنظیم کرد؟
در همه جای دنیا بین انرژی ها یک تعادلی برقرار می شود البته من نمی گویم استفاده ازگاز و برق را همزمان عملیاتی کنند اما در دنیا هم در زمانهایی گاز و سوخت فسیلی را با هم عملیاتی میکنند و در بازار سیستم گاز و برق با هم اجرا می شود و به همین خاطر چون مشکل گاز دارند با برق مشکل گرمایش خود را حل میکنند نه با گاز و قیمتها هم طوری تنظیم میشود که پاسخگوی نیاز مشترک باشد تا گاز ارزان را با برق گران جایگزین کند که آن هم در تابستان و زمستان با یکدیگر متفاوت است، قیمت ها بصورتی تنظیم میشود که مشترک در تابستان از برق کمتر استفاده کند و در زمستان مصرف بیشتری داشته باشد تا تولید انرژی برای نیروگاهدار صرفه اقتصادی نیز داشته باشد.
شرایط فعلی ایران به چه صورت است؟
در شرایط فعلی ایران با اینکه از قبل برنامهریزی شده بود و میدانستند در واقع رشد مصرف برق ایران 5 درصد و بالاتر از 5 درصد است اما نتوانستند تولید خود را به آن درصد برسانند. این موضوع دلایل مختلفی دارد که از جمله ان می توان به کمبود بودجه و اعتبار، برگشت تحریمها، عدم سرمایهگذاری خارجی و عدم اعتماد به جمهوری اسلامی برای سرمایه گذاری کلان در حوزه انرژی و مسائلی از این دست اشاره کرد و باعث شده که ایران با مشکل روبرو شود و بی آبی هم مزید بر علت شده است. اگر ایران می توانست 10 تا 11 هزار مگاوات تولید برق آبی داشته باشد. امسال آن چیزی که دولتی ها اظهار میکنند چیزی حدود 4 تا 5 هزار مگاوات است اما واقعیتش بین 8 تا 9 هزار مگاوات است و این اعلام در واقع بیشتر یک اثر روانی دارد که ملت کمتر آب مصرف کنند اما برای برق انقدر مشکل ما سخت نیست. با این وجود ما 4 تا 5 هزار مگاوات کمبود داریم برای رفع این کمبود. کشورهای دیگر به جای اینکه در بخش تولید جبران کنند و تولید را افزایش دهند در بخش مصرف این را تامین میکنند و مصرف را کاهش دهند که البته کاهش مصرف هم حدی دارد و اینگونه نیست که ما هر سال بگوییم 5 هزار مگاوات کم داریم پس 5 هزار مگاوات از مصرف بزنیم. این کاهش حدود 10 تا 20 درصد مصرف برق یک کشور را شامل میشود و شما می توانید این میزان را با راهکارهای بهینهسازی و مدیریت مصرف برق کاهش دهید. در هر حالت بدون سرمایه گذاری دراز مدت ما با مشکل تولید برق رو به رو می شویم.
این میزان کمبود برق در کشور چگونه جبران می شود؟
شبکه برق یک حاشیه اطمینان دارد یعنی وقتی میگویند مصرف برق ایران 55 هزار مگاوات است شبکه برق باید بتواند 58 هزار مگاوات تولید کند که 3 الی 4 هزار مگاوات حاشیه امنیت در شبکه است و این حاشیه اجازه نمیدهد شبکه به سمت فروپاشی برود یعنی اگر به فرض بار مصرفی ما دقیقا 55 هزار مگاوات باشد 55 هزار و 500 مگاوات تولید کنیم و حاشیه امنیت ما کم باشد، کافی است یکدفعه بار بزرگی در کشور وارد مدار شود یا یک نیروگاه یک واحدش از مدار خارج شود و یا حتی یک فشار خیلی قوی به شبکه وارد شود و نیروگاه چون توان واکنش به این بار را در کوتاه مدت ندارد، بخش حفاظتی وارد عمل میشوند و ممکن است نیروگاه را از مدار خارج کنند که به آن اصطلاحاً میگویند، شبکه به سمت فروپاشی میرود و ممکن است ،یک تا دو شهر را از دست بدهیم و به سمت خاموشی برویم. هر چقدر بتوانیم حاشیه امن خود را به سمت استانداردهای جهانی حرکت دهیم توان مقابله بیشتری با خاموشی خواهیم داشت یعنی حاشیه امن نباید از 10 درصد کمتر باشد اما ما به دلیل کمبود برق حاشیه امن 3 درصدی داریم یعنی مثلا با یک خطای انسانی یا با ورود و خروج یک بار ممکن است بخشی از شبکه را از دست بدهیم و این خیلی شرایط سختی را تحمیل می کند.
چگونه می توان کمبود حاشیه امن برق را در کشور جبران کرد؟ و اکنون چطور اداره میشود؟
متاسفانه بخشی از کمبود تولید را با کاهش فرکانس جبران میکنند یعنی اگر ما 2000 مگاوات کم داشته باشیم و فرکانس باید 50 هرتز باشد که وسایل الکترونیک بدون هارمونیک و باکیفیت خوب کار کنند تا شبکه به مشکلی بر نخورد، 1000 مگاوات آن را با کاهش فرکانس جبران میکنند یعنی فرکانس را پایین میآورند به جای اینکه تولید را بالا ببرند. این داستانش چیست؟ ما برق را تامین کردیم اما با کیفیت پایین و این به تجهیزات آسیب میرساند و اینکه میبینید در تابستان همه تجهیزات در حال سوختن است و مصرفکنندگان شاکی هستند به خاطر بحث فرکانس است چراکه کسی فرکانس را کنترل نمیکند و فرکانس یک پارامتر محلی نیست بلکه پارامتری کشوری است. در این راستا، مردم ولتاژ رو چک میکنند اما فرکانس را خیر.
راهکار دیگر این است که دولت در سالهای گذشته چند صد میلیارد هزینه برای تشویق بخش خصوصی و صنعت انجام داده است که در پیک مصرف از مدار خارج شوند و برق مصرف نکند تا خاموشی صورت نگیرد در این روش درست است که ما برق را تولید نکردهایم اما هزینه تولید را که پرداخت کردهایم و این منطقی نیست.
منبع: عصر اقتصاد
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
متوجه نشدم عدم وجود بهره وری در پروسه تولید انتقال و مصرف انرژی الکتریکی چه ربطی به انرژیهای تجدیدپذیر دارد؟
پایین بودن بهره وری در تمام ارکان اجتماعی و صنعتی ایران وجود دارد و بهبود آن روند و شرایط خاص خودش را دارد و با این بهانه نمی شود جلو یک پروسه دیگر را گرفت
پایین بودن بهره وری در تمام ارکان اجتماعی و صنعتی ایران وجود دارد و بهبود آن روند و شرایط خاص خودش را دارد و با این بهانه نمی شود جلو یک پروسه دیگر را گرفت
از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
در غیر این صورت، «برق نیوز» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.