سیل بهاری و کارنامه سد سازی
کارشناس صنعت آب در یادداشتی بیان داشت: اگر به اقلیم ایران و توزیع نامتقارن مکانی و زمانی بارشها و همینطور رژیم سیلابی رودخانهها در بخش زیادی از کشور نگاهی بیندازیم درک می کنیم که همراه با سایر روشهای مدیریت منابع آب، ملزم به احداث سدها و مخازن آبی به منظور ذخیره سازی روانابها در فصول پر بارش و جلوگیری از تخریب توسط آنها و بازتوزیع آنها در فصول خشک بوده و هستیم و درهمین سیلاب های اخیر فروردین ماه کشور اگر سدبختیاری در حوزه دز، تنگ معشوره در حوزه کرخه و خرسان ۳ در حوزه کارون ساخته شده بودند، چه بسا امکان داشت حجم خسارات وارده بسیار کاهش یابد.

به گزارش برق نیوز، جلال الدین حجتی ، کارشناس صنعت آب در یادداشتی بیان داشت:چهارم مهرماه ۱۳۹۶ مقالهای در روزنامه ایران به چاپ رسید با عنوان " ارزیابی انتقادی نطق مخالفان حبیب الله بیطرف، وزیر پیشنهادی نیرو- جدال با مدعی روی تاج سد". در آن مقاله مفصل، تفصیلی از پاسخهای یکی از نمادهای توسعه منابع آب در سالهای پس از جنگ به انتقادات مخالفان ارائه گردید. البته پر واضح است که آنروز هم همانند امروز مباحث، صرفا کارشناسانه و تخصصی نبوده و نیست و سیاست، لولایی است که دربهای بسیاری از رأی گرفتنها و رأی دادنها بر آن لولا میچرخد.
در پایان آن مقاله جملهای را به اشارت گذاشتیم. " این خطای بزرگ، فرصتهای اصلاح و بهبود شرایط زیست محیطی را از بین خواهد برد و، اما عاقبت حقیقت بر همگان روشن خواهد شد. " امروز آن روز موعود است و پس از سیلابهایی که تمامی کشور را درنوردیده است و هنوزهم ادامه دارد، استدلالهای آن مقاله مفصل، قابل لمستر شده است. البته این درد عجیبی است برای فضای فکری نخبگان و تأثیرگذاران کشور که آنقدر چشمهایشان نزدیک بین شده است که حتما باید آن بد حادثه بر سر کشور بیاید تا همه به فکر بیفتند برای مردم پناهی ایجاد کنند، آن هم به سبب حشمت و جاهی که به فکر برداشت از آن هستند.
منطق موضوع یک چیز است. قضاوت درست در مورد یک موضوع منوط به واقعی سازی تصویری است که از گذشته و حال ارائه میشود. کشور ایران در کمربند خشک نیمکره شمالی زمین واقع شده و یک کشور خشک و نیمه خشک است. در گذشته نیز با دورههای متوالی ترسالی و خشکسالی و تأثیرات آن بر جریان آب سطحی و زیر سطحی مواجه بوده است. کافی است به اقلیم ایران و توزیع نامتقارن مکانی و زمانی بارشها و همینطور رژیم سیلابی رودخانهها در بخش زیادی از کشور نگاهی بیندازیم تا درک کنیم که همراه با سایر روشهای مدیریت منابع آب ملزم به احداث سدها و مخازن آبی به منظور ذخیره سازی روانابها در فصول پر بارش و جلوگیری از تخریب توسط آنها و بازتوزیع آنها در فصول خشک بوده و هستیم. شرایط تغییر اقلیم (Climate change) هم اتفاقا کار را مشکلتر کرده است. چرا که همراه با خود نامتقارنی بیشتر بارشها و تشدید رفتارهای حدی مثل توالی خشکسالی- ترسالی و از طرف دیگر به دلیل گرمایش زمین تغییر الگوی بارش از برف به باران را به ارمغان میآورد.
همه این استدلالات را در مقاله فوق نوشتیم و، اما امروز اثبات شده است. در همین سیلابهای بهاری اگر سدبختیاری در حوزه دز، تنگ معشوره در حوزه کرخه و خرسان ۳ در حوزه کارون ساخته شده بودند، چه بسا امکان داشت حجم خسارات وارده بسیار کاهش یابد.
واقعیت اینست که در نقطه پیک، سیلابهای اخیر در کرخه دارای دبی ۸۴۰۰ متر مکعب بر ثانیه و در حوزه دز ۶۷۰۰ و دبی شاخه کارون (قبل از اتصال به شاخه دز و با فرض عدم وجود سدها) حدود ۵۰۰۰ بوده است. با این اوصاف بدون وجود سدها، دبی پیکِ مجموع سیلاب ورودی به خوزستان نیز به حدود ۱۸۰۰۰ مترمکعب بر ثانیه میرسید! این در حالی است که در پایین دست سدها سیلی با دوره بازگشت ده ساله با دبی حدود ۳۷۰۰ رها سازی شده است. بلاشک همچنان که در طغیان رودخانههای کارون و کرخه در سال ۱۳۴۷، سیلی با دوره بازگشت بیست ساله با دبی ۴۶۵۰ مترمکعب بر ثانیه تقریبا تمام شهر اهواز و مسیرهای منتهی به آن را به زیر آب برد و خسارات زیادی به اراضی کشاورزی و شهرها زد، اگر سدها در استان خوزستان نبودند، تمام جلگه پست خوزستان غرقاب میشد.
امروز، اما علی رغم همه فشارها با همت متخصصین این کشور و ایستادگی بر نظر درست خود، سازههایی ساخته شده است و، اما سازههایی هم معطل مانده است که خسارت نبودشان را هم همگان در پلدختر، خوزستان و جاهای دیگر دیده اند. البته صنعت سدسازی هم عاری از خطا نیست، ولی جالب اینجاست؛ کسانی که با فشار و تهدید و تخریب به صورت فلهای زحمات فعالان صنعت آب و برق برای توسعه زیر ساختهای کشور را زیر سؤال میبردند و در نشستها و جلسات خود، کاسبکارانه و غیر تخصصی برخورد کردن را از وزرای پیشنهادی مطالبه میکردند، اکنون هم نوک پیکان را گرفته اند به طرف آنها که از قضا امروز تحلیلهایشان درست از آب درآمده است.
چند سال پیش مجموعه مستندی از سیما پخش میشد به اسم قصه آب. در یکی ازقسمتها به موضوع سیلاب پرداخته شده است که چطور آبی میآید، همه چیز را زیر و زبر میکند و میرود. از جمله در این مستند سنتی قدیمی را ذکر میکند که در یکی از روستاها جریان داشته است. بدین صورت که در زمانهای خشکسالی، کودکان روستا دوره میافتاده اند و با صدای بلند سرودی را میخوانده اند: حال حال حالونکی/ بارون بزن نم نمکی.. گندم که زیر خاکه/ از تشنگی هلاکه
در پایان آن مقاله جملهای را به اشارت گذاشتیم. " این خطای بزرگ، فرصتهای اصلاح و بهبود شرایط زیست محیطی را از بین خواهد برد و، اما عاقبت حقیقت بر همگان روشن خواهد شد. " امروز آن روز موعود است و پس از سیلابهایی که تمامی کشور را درنوردیده است و هنوزهم ادامه دارد، استدلالهای آن مقاله مفصل، قابل لمستر شده است. البته این درد عجیبی است برای فضای فکری نخبگان و تأثیرگذاران کشور که آنقدر چشمهایشان نزدیک بین شده است که حتما باید آن بد حادثه بر سر کشور بیاید تا همه به فکر بیفتند برای مردم پناهی ایجاد کنند، آن هم به سبب حشمت و جاهی که به فکر برداشت از آن هستند.
منطق موضوع یک چیز است. قضاوت درست در مورد یک موضوع منوط به واقعی سازی تصویری است که از گذشته و حال ارائه میشود. کشور ایران در کمربند خشک نیمکره شمالی زمین واقع شده و یک کشور خشک و نیمه خشک است. در گذشته نیز با دورههای متوالی ترسالی و خشکسالی و تأثیرات آن بر جریان آب سطحی و زیر سطحی مواجه بوده است. کافی است به اقلیم ایران و توزیع نامتقارن مکانی و زمانی بارشها و همینطور رژیم سیلابی رودخانهها در بخش زیادی از کشور نگاهی بیندازیم تا درک کنیم که همراه با سایر روشهای مدیریت منابع آب ملزم به احداث سدها و مخازن آبی به منظور ذخیره سازی روانابها در فصول پر بارش و جلوگیری از تخریب توسط آنها و بازتوزیع آنها در فصول خشک بوده و هستیم. شرایط تغییر اقلیم (Climate change) هم اتفاقا کار را مشکلتر کرده است. چرا که همراه با خود نامتقارنی بیشتر بارشها و تشدید رفتارهای حدی مثل توالی خشکسالی- ترسالی و از طرف دیگر به دلیل گرمایش زمین تغییر الگوی بارش از برف به باران را به ارمغان میآورد.
همه این استدلالات را در مقاله فوق نوشتیم و، اما امروز اثبات شده است. در همین سیلابهای بهاری اگر سدبختیاری در حوزه دز، تنگ معشوره در حوزه کرخه و خرسان ۳ در حوزه کارون ساخته شده بودند، چه بسا امکان داشت حجم خسارات وارده بسیار کاهش یابد.
واقعیت اینست که در نقطه پیک، سیلابهای اخیر در کرخه دارای دبی ۸۴۰۰ متر مکعب بر ثانیه و در حوزه دز ۶۷۰۰ و دبی شاخه کارون (قبل از اتصال به شاخه دز و با فرض عدم وجود سدها) حدود ۵۰۰۰ بوده است. با این اوصاف بدون وجود سدها، دبی پیکِ مجموع سیلاب ورودی به خوزستان نیز به حدود ۱۸۰۰۰ مترمکعب بر ثانیه میرسید! این در حالی است که در پایین دست سدها سیلی با دوره بازگشت ده ساله با دبی حدود ۳۷۰۰ رها سازی شده است. بلاشک همچنان که در طغیان رودخانههای کارون و کرخه در سال ۱۳۴۷، سیلی با دوره بازگشت بیست ساله با دبی ۴۶۵۰ مترمکعب بر ثانیه تقریبا تمام شهر اهواز و مسیرهای منتهی به آن را به زیر آب برد و خسارات زیادی به اراضی کشاورزی و شهرها زد، اگر سدها در استان خوزستان نبودند، تمام جلگه پست خوزستان غرقاب میشد.
امروز، اما علی رغم همه فشارها با همت متخصصین این کشور و ایستادگی بر نظر درست خود، سازههایی ساخته شده است و، اما سازههایی هم معطل مانده است که خسارت نبودشان را هم همگان در پلدختر، خوزستان و جاهای دیگر دیده اند. البته صنعت سدسازی هم عاری از خطا نیست، ولی جالب اینجاست؛ کسانی که با فشار و تهدید و تخریب به صورت فلهای زحمات فعالان صنعت آب و برق برای توسعه زیر ساختهای کشور را زیر سؤال میبردند و در نشستها و جلسات خود، کاسبکارانه و غیر تخصصی برخورد کردن را از وزرای پیشنهادی مطالبه میکردند، اکنون هم نوک پیکان را گرفته اند به طرف آنها که از قضا امروز تحلیلهایشان درست از آب درآمده است.
چند سال پیش مجموعه مستندی از سیما پخش میشد به اسم قصه آب. در یکی ازقسمتها به موضوع سیلاب پرداخته شده است که چطور آبی میآید، همه چیز را زیر و زبر میکند و میرود. از جمله در این مستند سنتی قدیمی را ذکر میکند که در یکی از روستاها جریان داشته است. بدین صورت که در زمانهای خشکسالی، کودکان روستا دوره میافتاده اند و با صدای بلند سرودی را میخوانده اند: حال حال حالونکی/ بارون بزن نم نمکی.. گندم که زیر خاکه/ از تشنگی هلاکه
با مجموع آردها نانی را پخت کنند. در میان خمیر نان، اما ریگی را جاسازی و نان پخته شده را تقسیم میکرده اند. ریگ به زیر دندان هر کس که میرفت آن شخص به گونهای قربانی خشکسالی محسوب میشد و او را به کنار رودخانه میبردند و در آنجا عدهای وساطت میکردند که اگر تا چند روز آینده باران نیامد او را به رودخانه بیندازند.
ظاهرا آن قربانی که با علم کامل و آگاهی تام، ریگ را در دهان خود گذاشت تا ساختار معیوب آب کشور اصلاح شود، بیطرف و انسانهای متعهدی بودند که حاضر نشده اند از روی مصلحت و سیاست به سوگند مهندسی خود و مباحث تخصصی پشت کنند. اینها و همه انسانهای بی ادعایی که عمر و جوانی و راحتی خود و خانواده خویش را در راه آبادانی این کشور و رفاه مردمانش گذاشته اند، امروز حتما سرهایشان بالاست، چه در پیشگاه مردم و چه در پیشگاه خدایی که از نیات همگان با خبر است.
امیدواریم که خسارتهای سیل امسال همگان را معتقد به این کرده باشد که باید اجازه داد که مباحث تخصصی در مجرای تخصصی و کارشناسی خود پیش برود و باعث شود همگان ملتزم به قضاوتهای کارشناسانه بشوند. این جان کلام ما در نوشتار پیشین و نوشته حاضر است.
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
آب چه ربطی به برق داره...
داری تبلیغ میکنی؟
اسم سایت رو حداقل عوض کنید به جای برق نیوز بذارید آب و برق نیوز
داری تبلیغ میکنی؟
اسم سایت رو حداقل عوض کنید به جای برق نیوز بذارید آب و برق نیوز
از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
در غیر این صورت، «برق نیوز» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.