
به گزارش برق نیوز، خبر کوتاه و عجیب است: «امریکا هواپیمای بیسرنشینی ساخته که میتواند با انرژی خورشیدی و سلولهای سوخت هیدروژنی به مدت ۹۰روز در آسمان پرواز کند!» این هواپیما به هیچ سوخت فسیلی احتیاج ندارد و به محیط زیست هم آسیبی نمیزند، البته فقط امریکا نه بلکه بسیاری از کشورهای دیگر نیز در تکاپوی استفاده از ظرفیتهای انرژی خورشیدی هستند و تلاش میکنند با پیشرفت در این حوزه از وابستگی خود به سوختهای فسیلی بکاهند. در حالی که دنیا به سمت پیشرفت و توسعه فناوری انرژیهای تجدیدپذیر حرکت میکند، مسئولان کشور ما دست روی دست گذاشته و راهکارهای آسانتری مانند استفاده از سوختهای فسیلی را انتخاب کردهاند، به همین دلیل است که امروز جزو یکی از عقبماندهترین کشورها در زمینه استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر هستیم و باید فوراً برای آن فکری کنیم. کشور ما ظرفیت فوقالعادهای برای استفاده از انرژی باد و خورشید دارد، اما در عمل و به دلیل ناکارآمدی مدیران و مسئولان این حوزه از ظرفیت موجود در کشور استفاده نشده است. دولت دوازدهم با تمام بیتوجهیهای خود نسبت به انرژیهای تجدیدپذیر به پایان رسید و فرصتهای از دست رفته در این حوزه را به دولت سیزدهم تحویل داده است. حالا همه امیدها به مسئولان و مدیران جدید است تا شاید آستین همت خود را بالا بزنند و این عقبماندگی را جبران کنند. کارشناسان حوزه انرژی مدتهاست نسبت به بیتوجهیها در زمینه انرژیهای تجدیدپذیر هشدار میدهند. در همین راستا با هاشم اورعی، رئیس اتحادیه انجمنهای علمی انرژی ایران و استاد دانشکده مهندسی برق دانشگاه صنعتی شریف درباره وضعیت انرژی تجدیدپذیر در جهان و ایران و ضرورت توسعه آن در کشور گفتگویی انجام شده است.
با توجه به توسعه فناوری انرژیهای تجدیدپذیر در بسیاری از کشورها، آینده انرژی فسیلی و همچنین انرژی تجدیدپذیر را چطور پیشبینی میکنید؟
به طور حتم در سه دهه آینده سهم انرژی فسیلی به طور مستمر رو به کاهش میرود و در مقابل سهم انرژی الکتریکی تا دو برابر افزایش خواهد یافت. همچنین پیشبینى مىشود در سال ۲۰۵۰ میلادى، دوسوم انرژی الکتریکى مصرفى جهان از طریق مزارع بادى و خورشید تأمین شود و در این مسیر پیشبینى مىشود تقاضاى نفت در بازار بینالمللى در سال ۲۰۲۶ به حداکثر برسد و پس از آن رو به کاهش برود، در حالی که بیشینه تقاضاى گاز در سال ۲۰۳۲ خواهد بود و از این تاریخ به بعد شاهد کاهش نقش سوختهاى فسیلى و افزایش سهم انرژی الکتریکى به ویژه از منابع تجدیدپذیر خواهیم بود. قابل توجه اینکه عامل اصلى افزایش تقاضاى الکتریکى جهان مربوط به حمل و نقل جادهاى و توسعه چشمگیر خودروى برقى است که تحولى عظیم به شمار آمده و با توسعه فناورى ذخیرهسازى انرژی الکتریکى در آینده نزدیک روند تحولات چشمگیر در این صحنه ادامه خواهد یافت.
از آنجا که کاهش انتشار گازهای گلخانهاى از جمله دىاکسید کربن براى جلوگیری از گرمایش کره زمین به میزان بیش از ۵/۱ درجه سانتیگراد امرى ضرورى است، کاهش استفاده از انواع سوختهاى فسیلى نیز در دستور کار قرار گرفته است. طبق اعلام شوراى بین دولتى تغییرات اقلیمى IPCC، ۸۹درصد دى اکسید کربن پخش شده در جهان ناشى از سوختهاى فسیلى و صنایع بوده که یکسوم آن ناشى از نفت و یکپنجم گاز میباشد. همچنین آلودگی ناشى از زغال سنگ در جهان به تنهایى باعث افزایش سه دهم درجه سانتیگرادى دماى کره زمین شده است. شوراى مذکور اضافه مىکند که براى محدود کردن افزایش دماى کره زمین به ۵/۱ درجه سانتیگراد، ضروری است آلودگی ناشى از سوختهاى فسیلی در مدت ۱۱ سال به نصف کاهش یابد. بدین ترتیب در سه دهه آتی شاهد کاهش نقش سوخت هاى فسیلى، افزایش سهم انرژی الکتریکى، افزایش چشمگیر منابع انرژی تجدیدپذیر و کاهش آلایندگی شبکههاى برق جهان خواهیم بود. این تحولات نقش بسزایى در ژئوپلتیک جهان داشته است، به طوری که کشورهاى نفتى اهمیت خود را از دست میدهند و قدرتهاى برقى جاى آنها را خواهند گرفت. با توجه به توسعه چشمگیر انرژیهاى تجدیدپذیر در چین، پیشبینى مىشود این کشور به اولین ابرقدرت برقى جهان تبدیل شود.
دنیا تا چه میزان در توسعه انرژیهای تجدیدپذیر موفق عمل کرده است؟
در پی افزایش دماى متوسط کره زمین و تغییرات اقلیمى ناشى از آن و با توجه به اینکه سوختهاى فسیلى یکى از مهمترین عوامل ایجاد آلایندگی به شمار مىروند، جامعه جهانى عزم خود را جزم کرده و در مسیر فاصله گرفتن از سوختهاى فسیلی و حرکت به سمت انرژیهاى تجدیدپذیر گام برداشته است. در دهه اخیر در بسیارى از کشورهاى جهان شاهد افزایش چشمگیر سهم انرژىهاى تجدیدپذیر از سبد انرژی الکتریکى بودهایم و از این طریق از میزان آلایندگی شبکه برق کاسته شده است. دولت ایالات متحده با صرف بودجهاى معادل ۲ هزار میلیارد دلار، برنامهاى براى حذف کامل کربن از شبکه برق خود تا سال ۲۰۳۵ در دست اجرا دارد و دولت چین نیز پس از چندین سال مقاومت به فشار جامعه جهانى تن داده و اعلام کرده است تا سال ۲۰۶۰ به مرحله نهایى یعنى کربن خنثى دست خواهد یافت.
چرا آنها در این زمینه موفق هستند، اما ما نه؟
سیاستهاى تشویقى دولتها در دهه اخیر در راستاى توسعه استفاده از انرژی تجدیدپذیر و کاهش وابستگی به سوختهاى فسیلى در تولید انرژی الکتریکى موجب افزایش فعالیتهاى تحقیق و توسعه، تدوین فناورى و در پى آن توسعه صنعت نیروگاههاى بادى و خورشیدى شده و توجه بازار سرمایه نیز به این بخش معطوف شده است، به طوری که در حال حاضر میزان سرمایهگذاری در نیروگاههاى بادى و خورشیدى افزایش و «شل»، «توتال» و «بىپى» همه تمرکز خود را بر توسعه بخش تجدیدیذیر گذاشتهاند و همگام با خواست جامعه جهانى مبنى بر حفظ کره زمین پیش مىروند. در پی این تحولات و با توسعه فناورى انرژی بادى و خورشیدى، طى یک دهه و در اثر توسعه فناورى و همچنین استفاده از اقتصاد مقیاس، هزینه تولید انرژی بادى و خورشیدى همواره به شدت کاهش یافته است تا جایی که در حال حاضر مزارع بادى مستقر در خشکى ارزانترین روش تولید برق مىباشد؛ واقعیتى که مسئولان کشور ما از آن غافل هستند و چشم و گوش خود را بستهاند و از سر کجفهمى بر گران بودن انرژی تجدیدپذیر اصرار میکنند! در صورتی که وقتی تجربه سایر کشورها را مشاهده میکنیم و میبینیم که موفق شدهاند تا بخشی از انرژی مورد نیازشان را از خورشید و باد بگیرند، پس ما نیز میتوانیم با استفاده از فناوریهای روز انرژیهای تجدیدپذیر اقدامات مناسبی را در این زمینه انجام دهیم.
تحولات چشمگیر در صحنه انرژی بادى و خورشیدى در دهه اخیر در جهان کار را به جایى رسانده که طى دورهاى نسبتاً کوتاه، سهم انرژی تجدیدیذیر از سبد انرژی الکتریکى در آلمان به ۴۲درصد، استرالیا ۱۷درصد، ترکیه ۱۳درصد، امریکا ۱۲درصد و متوسط سایر کشورهاى جهان به ۱۰درصد افزایش یافته است، این در حالی است که پس از بالغ بر دو دهه فعالیت در توسعه انرژیهای تجدیدپذیر در کشور ما، سهم آن از سبد برق کمتر از ۵/۰ درصد است! در واقع باید گفت در اینجا هم مانند موارد متعدد دیگر از جمله خصوصىسازى، دولت منتخب ملت به ایفاى نقش در سریال توسعه انرژی تجدیدپذیر پرداخته است.
مقصر اصلی برای غفلت از انرژی تجدیدپذیر در کشور ما چه کسی است؟
از تحولات دوران گذار انرژی، «توسعه انرژی تجدیدپذیر» و «افزایش بازدهى مصرف انرژی» است که از قضا هر دوی اینها جزو وظایف یک سازمان با عنوان «ساتبا» (سازمان انرژیهای تجدیدپذیر و بهرهوری انرژی، زیرمجموعه وزارت نیرو) است. متأسفانه شاهد آنیم که «ساتبا» نه تنها به وظیفه قانونى خود عمل نکرده بلکه در مورد «افزایش بازدهی مصرف انرژی» به طور کلی تعطیل است و در مورد دیگر یعنى «توسعه انرژی تجدیدپذیر» به گواه اکثر فعالان این بخش، بهعنوان عامل بازدارنده عمل کرده است! در اینجا نکته ظریف و مهم مدیریتى آن است که سازمان مذکور به جای اینکه برنامه توسعه انرژی بادى و خورشیدى را تدوین و با پرداختن به اهمیت موضوع در مراجع قانونگذاری و اجرایى بودجه مورد نیاز را جذب کند، راه آسانتری را انتخاب کرده و مسیر را ۱۸۰درجه چرخانده است، به این معنى که میزان توسعه را بر مبناى بودجه اختصاص یافته تنظیم کرده و با توجه به تعدد مجوزهای اخذ شده قبلى براى احداث نیروگاههاى بادى و خورشیدى توسط بخش خصوصى به روشهاى مختلف از جمله «عدم پرداخت وجوه مربوط به برق تحویلى» و «عدم تمدید مجوزها» و به صورت سدى مستحکم در مسیر توسعه انرژی تجدیدپذیر ایفاى نقش مىکند. دریغا که به رغم هشدارهاى مکرر کارشناسان و دلسوزان این صنعت به مسئولان دولتى در همه ردهها، گوش شنوایى یافت نشده است و شد آنچه شد!
امروز نیز شاهد آن هستیم که شرکت توانیر در مقابله با کسرى برق واژه «مدیریت مصرف» را بازتعریف کرده و وظیفهاش را به تنظیم برنامه خاموشى براى بخشهاى صنعت، کشاورزى و خانگی تقلیل داده است، البته توان اجراى آن را نیز ندارد!
عدم تأمین برق کارخانجات و کشاورزان عواقب وخیمی به دنبال داشته است که در پایان سال به صورت کاهش رشد اقتصادى و افزایش نرخ بیکارى خودنمایى خواهد کرد، اما چه جاى نگرانی که در آن زمان دولتى دیگر بر سرکار بوده و مسئولان پیشین نیستند که پاسخگوی عملکرد خود باشند!
به نظر شما برای جبران عقبماندگی از فناوری انرژیهای تجدیدپذیر چهکاری میتوان انجام داد؟
با توجه به مطالب ذکر شده، آنچه با قاطعیت مىتوان بیان کرد آن است که بخش انرژی کاملاً کشور را به چالش جدى خواهد کشید. در این زمینه ضروری است هر چه زودتر نسبت به توسعه انرژیهای تجدیدپذیر اقدام کرد. در این راستا باید سیاست انرژی منطبق با واقعیات کشور و گذار انرژی در صحنه بینالمللى و در برنامه هفتم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، تدوین شود. همچنین حذف تدریجى یارانهها و کاهش نقش دولت و حمایت از قشر آسیبپذیر از دیگر موارد برای این هدف مهم است. از طرفی توجه ویژه به اقتصاد اقلیمى و استفاده از ظرفیتهاى فوقالعاده کشور در بخش انرژی بادى و خورشیدى بسیار حائز اهمیت است و از همه مهمتر باید مسئولان و کارشناسان این حوزه از خواب غفلت بیدار شوند، زیرا باید از همین امروز شروع کرد، فردا خیلی دیر است!
منبع: روزنامه جوان

جستاری بر کسری تراز انرژی کشور از منظر بهرهوری انرژی ؛
تسامح، ترک فعل یا عدم بازنگری در ماموریتهای بازیگران
این عبارات محصول پرشسگری یک شهروند درجه سوم است! یک کارگر بازیافت پسماند. و جستار ذیل (با مفهوم بحث و تحقیق)، حق طبیعی این شهروند در پرشسگری است و نباید بهاهانت ، تشویش اذهان ، دخالت بیمورد و فقدان دانش متبادر گردد. صرفا پرسشهایی بر مبنای مدارک، اسناد و ماموریتهای بازیگران اصلی انرژی کشور است با رویکردی بدیع!
زنجیره تامین انرژی کشور (صرف نظر از تولید هستهای) اکنون بر عهده چهار دستگاه اجرایی در مجموعه وزارت نیرو میباشد . که در صورت فقدان یا تعلل در عملکرد هر یک ، این زنجیره بصورت کامل قطع میگردد و در کوتاه مدت و میان مدت نیز سایر بازیگران"نمیتوانند جایگزین این حلقه مفقوده گردند". (lost chain)
سه دستگاه " شرکت مادر تخصصی تولید ، انتقال و توزیع نیروی برق ایران(توانیر)" ، " شرکت مادر تخصصی تولید نیروی برق حرارتی"و " شرکت مدیریت شبکه برق ایران " در قالب شرکت و بنگاه اقتصادی دولتی و یک سازمان دولتی بنام " سازمان انرژیهای تجدیدپذیر و بهرهوری انرژی برق ایران (ساتبا)" متولیان صنعت برق کشور هستند . با نگرشی در اساسنامههای هر 4 دستگاه اجرایی سوالاتی در خصوص "مدیریت بهینه تولید ، انتقال و توزیع عادلانه انرژی در کشور" مطرح میشود.
۱- توانیر ؛ اصلیترین رکن مدیریت انرژی کشور : در ماده ۲ اساسنامه آمده ؛ هدف از تشکیل شرکت، ساماندهی فعالیتهای تصدی دولت در زمینه بهرهبرداری و توسعه صنعتبرق در چارچوب سیاستهای وزارت نیرو، راهبری شرکتهای زیرمجموعه،افزایش بازدهی و بهرهوری و استفادهمطلوب از امکانات صنعت برق کشور و درصورت لزوم انجام برخی فعالیتهای عملیاتی و همچنین کارگزاری وزارت نیرو برای انجام نظارت¬ها و تدوین برنامهها میباشد.
ماموریت بهرهوری در بند ۱۱ ذیل ماده ۷ با موضوع فعالیت شرکت با هدف بهینه سازی مصرف وکاهش مصارف غیر ضروری قید شده اما ماموریت اصلی شرکت بر اساس تولید ، انتقال و توزیع تبیین شده است و کیفیت این فرایندها که همان بهرهوری انرژی اطلاق می-شود ، قانونا به¬عهده ساتبا میباشد که در بند سوم تشریح شده است؛
۲- شرکت مادر تخصصی برق حرارتی: اصلیترین رکن تولید انرژی کشور : در ماده ۲ اساسنامه آمده ؛ هدف از تشکیل شرکت، ساماندهی فعالیتهای تصدی دولت در زمینه تولید نیروی برق حرارتی متصل بهشبکه انتقال و فوق توزیع برق کشور، راهبری شرکتهای زیر مجموعه و برنامهریزی، مدیریت توسعه و بهرهبرداری از نیروگاههای یاد شده در چارچوب سیاستهای وزارت نیرو و تسهیل مشارکت بخش غیر دولتی در تولید برق حرارتی میباشد.
با این وظایف ، شرکت برق حرارتی یا سازمان توسعه برق ایران صرفا متولی تولید انرژی فسیلی است و در فرایندهای کیفی و توزیع عادلانه انرژی بر مبنای بهرهوری نقش محوری ندارد؛
۳- شرکت مدیریت شبکه برق ایران اصلیترین رکن راهبری و پایش تولید، انتقال و توزیع کشور: در ماده ۲ اساسنامه آمده ؛ راهبری و پایش بهرهبرداری از شبکه تولید و انتقال برق کشور به منظور حفظ پایائی و امنیت شبکه و تأمینمطمئن برق. فراهم ساختن امکان دسترسی به شبکه برق کشور برای متقاضیان اعم از دولتی یا غیردولتی، به منظور خریدو فروش و یا جابجایی (ترانزیت) برق. برقراری شرایط خرید و فروش رقابتی برق و ایجاد، اداره و توسعه بازار و بورس برق. اتخاذ تدابیر و انجام اقدامات لازم در راستای حصول اطمینان از تأمین برق، گسترش مشارکت بخشغیردولتی و توسعه رقابت در تولید و توزیع برق در چارچوب سیاستهای وزارت نیرو. مدیریت شبکه برق نیز صرفا نقش مدیریت پارامترهای کمی صنعت را ایفا میکند و در فرایندهای کیفی موثر نیست.
۴- سازمان سازمان انرژیهای تجدیدپذیر و بهرهوری انرژی برق(ساتبا) اصلیترین رکن مدیریت بهرهوری و توزیع عادلانه انرژی کشور : در ماده ۱ اساسنامه آمده ؛ بهمنظور ارتقای بهرهوری انرژی و استفاده هرچه بیشتر از منابع تجدیدپذیر و پاک از طریق فراهم نمودن زیرساختهای لازم در کشور و افزایش بهرهوری عرضه انرژی و کاهش تلفات انتقال، توزیع و مصرف انرژی در کشور و استفاده از روشهای تولید برق تجدیدپذیر و پاک، «سازمان انرژیهای تجدیدپذیر و بهرهوری انرژی برق» که در این اساسنامه بهاختصار «سازمان» نامیده میشود، به صورت مؤسسه دولتی وابسته بهوزارت نیرو تشکیل میشود.
" افزایش بهره¬وری عرضه انرژی و کاهش تلفات انتقال،توزیع و مصرف انرژی در کشور"و" به صورت مؤسسه دولتی"
کلمه کلیدی "توزیع عادلانه انرژی" ؛ از مصادیق توزیع عادلانه انرژی ، انجام ماموریتهای محوله بهساتبا در سه فرایند زیر است:
۱- در فرایند تولید:ارائه راهکارهای کیفی در صنایع نیروگاهی از قبیل استانداردهای تجهیزات ، مدیریت زمان در تولید و تنظیم چرخههای تعمیر و نگهداری و اورهال نیروگاهها و بالاخره تهیه راهکارهای عملی برای پیکسایی؛
۲- در فرایند انتقال:اصلاح شبکه انتقال برای تنظیم بهینه و پایدار فرکانس ، ارائه راهکارهای نگهداری تجهیزات شبکه شامل استانداردهای مرتبط و نگهداری از خطوط و پستها؛
۳- در فرایند توزیع: حل معضل اصلی صنعت در کاهش تلفات شبکه،
سوال اول:مواد ۱ و ۲ اساسنامه ساتبا و توانیر در حوزه بهرهوری تداخل در ماموریت دارند. چرا تولیگری حوزه بهرهوری در انرژی کشور بهساتبا بصورت کامل اعاده نشده؟ در عودت طرح فهام با محوریت بهرهوری انرژی از ساتبا بهتوانیر این امر کاملا مشهود است. و آیا احاله ماموریت اصلی ساتبا در قالب طرح فهام بهتوانیر بهنوعی ترک فعل تعبیر نمیشود؟ در بند سوم ذیل ماده ۶ اساسنامه ساتبا آمده؛برنامه ریزی و نظارت بر پیاده سازی سامانه شبکه هوشمند برق در چهارچوب قوانین و مقررات مربوط.آیا این بند در راستای طرح فهام قابل اجرا نبود؟ وچرا بهتوانیر احاله گردید؟
سوال دوم:میزان اثر بخشی ساتبا برای افزایش بهرهوری عرضه انرژی و کاهش تلفات انتقال،توزیع و مصرف انرژی در کشور از زمان تاسیس (۵۶ ماه فعالیت) چقدر بوده؟ بهعبارتی ساتبا چقدر توانسته در توزیع عادلانه انرژی بر مبنای نیازهای جامعه و اصلاح فرایندهای تولید و شبکههای انتقال و توزیع ، ماموریت و وظایف اصلی خود را ایفا نماید؟
سوال سوم: در شرایطی که در هفته گذشته عربستان سعودی بدون داشتن شرایط اقلیمی مناسب و زیرساختهای نیروی انسانی متخصص ،موفق بهبهرهبرداری از بزرگترین مزرعه بادی خاورمیانه با ظرفیت ۴۰۰ مگاوات شده و امارات متحده عربی نیز در احداث مزارع خورشیدی در مقایسه با ایران بسیار موفقتر عمل نموده؛ آیا نقشه راه و چشماندازی برای صنعت تجدیدپذیر پس از ۵۶ ماه فعالیت ساتبا تدوین شده است؟
سوال چهارم: چند درصد از تکالیف برنامههای پنجم و ششم توسعه توسط ساتبا محقق شده؟
سوال پنجم:با وجود توسعه چشمگیر نیروگاههای خورشیدی در امارات و سایر مناطق کویری جهان ، سال گذشته در کمال حیرت از سوی ساتبا اعلام شد که " احداث نیروگاه خورشیدی در کویر از ریشه غلط است" با عنایت بهاینکه مطلعترین متخصص کشور در این خصوص اظهار نظر نموده ؛ نقش R&D ساتبا در بررسی توجیه اقتصادی و فنی و زیست محیطی هر یک از منابع تجدیدپذیر چه بوده؟ و برای سرمایهگذار دفترچه راهنمایی در این خصوص ارائه شده ؟ و برای همین ادعای " از ریشه غلط بودن سولار در کویر" آیا محاسبات عددی و فنی توسط دفتر تحقیقات ساتبا قابل ارائه است؟بهعبارتی این دفتر پس از برگزاری موفق وبینارهای تخصصی ، آیا مدل و خروجی مناسبی برای اقلیم ایران تهیه نموده؟
سوال ششم:با توجه بهنقش بسیار اندک تجدیدپذیرها در سبد انرژی ایرانیان ؛ بمنظور تدوین سیاستهای بهینه، آیا راهکارهای عملیاتی دیگر برای بهرهوری در راستای پیکسایی شبکه و کاهش بار نیروگاه¬های کشور از طریق این صنعت تقریر شده؟
سوال هفتم:در قبوض مشترکان برق ، کسوراتی مختص ساتبا اعمال میشود؛
اول: بیست و پنج درصد (۲۵%) از مالیات موضوع ماده (۷) این قانون مالیات ارزش افزوده دریافتی از قبوض برق مشترکین، همزمان با دریافت توسط سازمان امور مالیاتی، به حساب ویژهای نزد خزانه داری کل کشور واریز میگردد. خزانهداری کل کشور مکلف است مبالغ دریافتی هر ماه را تا پانزدهم ماه بعد به حساب سازمان انرژیهای تجدیدپذیر و بهرهوری انرژی برق ایران (ساتبا) واریز نماید. عدم تخصیص مبلغ مذکور در حکم تصرف غیرمجاز در اموال عمومی است. صددرصد منابع دریافتی موضوع این ماده از طریق ردیف یا ردیفهایی که برای این منظور در قوانین بودجه سنواتی پیشبینی میشود، صرف خرید تضمینی برق تجدیدپذیر و پاک غیردولتی با اولویت مناطق محروم و روستاها میگردد.
دوم: سقف عوارض موضوع ماده (۵) قانون حمایت از صنعت برق کشور در سال ۱۴۰۰ مبلغ ۱۹۸۰۰ میلیارد ریال است که سهم ساتبا ۱۰۸۹۰میلیارد ریال است. این مبلغ از مشترکان برق کسر شده است.
آیا ساتبا شرعا و عرفا مکلف به¬پاسخگویی در قبال نتیجه این هزینهها نیست؟ یعنی مشترک برق نباید آثار پرداخت عوارض را در پیشرفت صنعت تجدیدپذیرها لمس کند؟ و در حالی که از همه فاکتورهای علمی ، فنی، اقلیمی ، تخصصی ، تکنولوژی و منابع سخت¬افزاری و مغزافزاری از کشورهای منطقه بالاتر هستیم ، چگونه مشترکان صنعت برق (که همه مردم ایران را شامل میشوند)، شاهد سرعت غیرقابل تصور کشورهای منطقه در این صنعت باشند؟
سوال هشتم:در پنجسال اخیر ساتبا عملا به¬نوعی صندوق تضمینی خرید انرژی تجدیدپذیر تبدیل شده است. مانند صندوق تضمینی خرید محصولات کشاورزی ، گندم و چای . آیا مکانسیم قابل مانیتوری برای عدالت در پرداخت صورتحسابهای تولیدکنندگان این صنعت تدوین شده است؟ آیا تقدم و تاخری در پرداخت صورتحسابهای تولیدکنندگان بر اساس سلایق مدیریتی صورت میگیرد؟ با عنایت به انباشت بدهیهای ساتبا ؛ بطور مثال اگر قرار باشد منابع محدود بین تولیدکننده گمنام همدانی و مپنا باشد، کدام اولویت دارند؟ مپنایی که مدیرعامل آن شائبه وزیر آتی را داشته؟ یا تولید کننده مقروض سیستم بانکی؟
سوال نهم:صرف نظر از Vision & Mission مبهم ساتبا و عدم توفیق در برنامههای پنجم و ششم توسعه ؛ آیا این سازمان در خصوص سیاستهای کلی نظام درزمینه انرژی موفق عمل نموده؟
رشتچی(حنیفهپور)


طبق این مصوبه کل درآمدها و اعتبارات در اختیار ساتبا است بدون اینکه وظیفه ای در اجرا داشته باشد و گردش مالی طولانی را ایجاد کرده است.
در زمان تصویب تذکر داده شد ولی جاه طلبی معاون وقت مانع شد
از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
در غیر این صورت، «برق نیوز» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.