در وزارت نیرو چه خبر است؟ / دفتر وزارتی؛ یا بنگاه شادمانی/ از بایکوت خبری تا مدیریت نورچشمیها
به گزارش برق نیوز، در کشور گرم، خشک و کمآبی مثل ایران، موضوع مدیریت صحیح منابع بسیار اهمیت دارد. علاوه بر کمآبی که سابقهای دیرینه و طولانی دارد، تأمین انرژی (برق) نیز مسألهای حیاتی است که امروزه اهمیت آن کمتر از «آب» نیست. از آنجا که این صنعت مستقیما به خدمترسانی به مردم میپردازد، لازمه مدیریتِ آن داشتن دانش و تخصص در این حوزه بدون سیاسیبازی است.
علیاکبر محرابیان، وزیر صمت دولت محمود احمدینژاد، زمانی که توسط دولت سیزدهم به ریاست این وزارتخانه انتخاب شد، همگان میدانستند که علیرغم اینکه تحصیلات وی خارج از صنعت آب و برق است، سابقه آشنایی با این وزارتخانه را نیز ندارد. هر چند که حضورش در یک شرکت خصوصی عمرانی که دستی بر سدسازی هم دارد را از سوابق خود جهت آشنایی با این صنعت اعلام میدارد، اما از همان ابتدا، بدون یک برنامه مدون جامع و درازمدت پا به این عرصه گذاشت.
او که در اولین گفتوگوی تلویزیونی خود پس از اخذ رأی اعتماد از مجلسی که همان موقع هم مخالفان فراوانی داشت، اهم برنامههای خود را استحصال آبهای ژرف، انتقال آب دریا و نیز واقعی کردن قیمت آب و برق اعلام کرد، نشان داد که بدون دانش کافی در این حوزه قبول وزارت کرده است.
امروز پس از سپری شدن دو سال از عمر دولت سیزدهم و وزارت جناب محرابیان، صنعت آب و برق کشور نه تنها در شرایط خوبی نیست، بلکه علیرغم اصرار ایشان برای کتمان کاستیها، آینده روشنی نیز برای این وزارتخانه نمیتوان متصور شد. عدم شفافیت در سطح این نهاد، تناقضات را دامن زده و سکوت خبری این وزارتخانه همواره دستاویز رسانههای مخالف است. گویا عدم تمرکز ایشان بر مسائل گوناگون و وجود نگاه سیاسی بدون توجه به نیازهای روز و نبود برنامه جامع درازمدت و نیز محفل خاص مشاوران ایشان، تصمیمات وزارتخانه را آنی، هیجانی و سیاسی کرده است.
در این گزارش قصد داریم به نقد منصفانه عملکرد وزارت نیرو و شخص وزیر نیرو بپردازیم. باشد که طرح این مسائل در جهت تنویر افکار عمومی، مسئولان این وزارتخانه را وادارد، تا از تاریکخانه خود بیرون آمده و به بیان وضعیت دقیق موجود «آب» و «برق» بپردازند:
قطع برق؛ قاتل صنایع
سال ۱۴۰۲ در حالی با شعار «مهار تورم، رشد تولید» نامگذاری شد که ناترازی برق، گریبانگیر صنایع است. عدم سرمایهگذاری در صنعت برق و رشد مصرف، مسبب این ناترازی است. از آنجا که رسیدن به توسعه پایدار نیازمند تأمین منابع انرژی است، لیکن وزارت نیرو تنها اولویت مصرف را بخش خانگی قرار داده است. ولی به چه قیمتی؟ به قیمتی که به اختلال در عملکرد صنایع منجر شود؟ چگونه میشود دم از رشد تولید زد، ولی صنایع عملاً به نصف فعالیت وادار شوند؟ این یعنی در ماههای آخر سال، کمبودِ ناشی از عدم تولید را شاهد خواهیم بود. تبعات اجتماعی آن نه در دراز مدت بلکه در کوتاه مدت هم نارضایتیهای فراوانی در بخش کارگری ایجاد خواهد کرد.
کمشدن ساعت کاری، کمشدن حقوق و دستمزد را درپی دارد که این خود نشان از عدم توجه تصمیمگیران به این نکات اجتماعی است. همه میدانند که قطع انرژی صنایع به زنجیره تولید و اشتغال آسیب میرساند. کشور نیاز به تولید بیشتر دارد و نباید به صرف اینکه انرژی مورد نیاز بخش خانگی را مدیریت کردیم مسائل را حل شده بدانیم.
موضوع مهم دیگر در بحث قطعی برق به گفته کارشناسان صنعت برق این است که قطعی در شبکه برق، بیشتر از همه برای خود خانواده برق و سیستمها و تجهیزات زیانآور و هزینه بر است. اما تفکرات سیاسی حاکم بر وزارتخانه محرابیان معطوف به کاهش هیجان و خشم در سطح جامعه است تا اینکه مبتنی بر تخصص و منافع ملی باشد. مشاوران وزیر نیرو قطع برق صنایع را به مصرف خانوار ترجیح میدهند. چرا؟ چون از اعتراض میترسند. قطع برق کارخانه کار سادهای است، در واقع سادهترین تصمیم است، ولی عوارض آن برای اقتصاد ملی و تولید بالاست و زیانش بیشتر است.
بهانهتراشیهای مختلف، عدم سرمایهگذاری لازم در این صنعت را لاپوشانی کرده است. در فصل تابستان گرمای هوا و در فصل زمستان کمبود سوخت، از جمله دلایل کمبود برق در کشور عنوان میشود. اما آیا در کشورهای حوضه خلیج فارس که دمای هوا بیشتر از ایران است، یا کشور ترکیه که زمستانی سردتر از ایران دارد به دلیل کمبود سوخت، برق را جیرهبندی میکنند؟ آیا همه اینها میتواند بهانهای باشد تا در نیروگاههای کشور در فصل زمستان از «مازوت» که بسیار خطرناک است استفاده شود؟
قطعی برق صنایع، بلای جان آب
نکته قابل توجه در این است که قطع شدن برق صنایع، هماکنون دامنگیر صنعت آب نیز شده است. بسیاری از دستگاههای پمپاژ در بخش آب دچار بیبرقی هستند. به طور مثال در مناطق غربی استان تهران که آب شرب از طریق چاهها تامین میشود، باید توسط پمپهای برقی، آب پمپاژ شود. افت فشار برق منجر به قطعی آب میگردد. به گفته کارشناسان وزارت نیرو؛ از آنجا که امکان استفاده از ژنراتورهای دیزلی در چاهها (برعکس تصفیهخانهها) کم است، لذا شبکه آب متأثر از افت فشار برق دچار قطعی میشود.
همین موضوع در گذشته و در بسیاری از استانها و شهرهای مختلف سابقه داشته و دارد. به یاد داشته باشیم که دلیل قطعی آب در هرسین کرمانشاه در سالهای گذشته به گفته استاندار وقت، قطعی برق اعلام شده بود. در شرق و غرب ایران بسیاری مخازن تامین آب روستاها بهوسیله پمپاژ پُر میشوند که با قطع برق عملاً از کار میافتند. تبعات این موضوع به این صورت است که طی مدت قطع برق، آب مخازن مصرف میشود و با وصل مجدد برق چندین ساعت طول میکشد تا این مخازن پُر شوند و همین امر موجب افت فشار میشود.
سیاست بایکوت خبری و عدم اطلاعرسانی در طبقه ۱۲ وزارت نیرو که مشاورانی عمدتاً کمتجربه و ناآشنا و کاملاً سیاسی دارد، شائبههای فراوانی را از این تناقضات بهوجود آورده است. عدم شفافیت و لاپوشانی تنها نسخه وزیر برای عبور از بحران است.ای کاش در کنار مشاوران سیاسی و اقتصادی ایشان که این روزها دفتر وزارتی را به جولانگاهی برای پیمانکاران تبدیل کردهاند، تعدادی متخصص، جامعهشناس، کارشناس محیطزیست و چند شخصیت رسانهای مطرح قرار میگرفتند تا واقعیات این صنعت را با مصرفکنندگان آن، یعنی مردم فهیم ایران مطرح و برنامهریزیهای درازمدت برای این صنعت میکردند.
ساعت بیخوابی
نگرانی از کمبود برق در تابستان عامل تصمیم عجولانهای دیگر شد؛ «کاهش ساعت کاری ادارات». این تصمیم هیجانی بدون توجه به «انگیزه و توان کارکنان و بهرهوری سازمان» معنایی جز پاککردن صورت مسأله نداشت. اما آیا این دستور منجر به نجات صنعت برق میشود؟ بر اساس ماده ۸۷ قانون مدیریت خدمات کشوری ساعت کار کارمندان ۴۴ ساعت در هفته است، بدین ترتیب آغاز کار باید از ساعت ۶ صبح تا ۱۴:۴۵ باشد که در عمل منجر به صرفهجویی در مصرف برق نخواهد شد. لیکن کاهش یکساعت و چهلوپنج دقیقهای چه میزان میتواند در عبور از بحران مؤثر باشد؟ معنی آن جز این است که وزارت نیرو جناب محرابیان توان تولید برق برای ۱:۴۵ دقیقه در روز را هم ندارد.
یکی از آثار مهم تغییر ساعات اداری، مختل کردن زندگی اجتماعی و سبک زندگی مردم است و این موضوع نه فقط بر کارمندان بخش دولتی و خانوادههای آنها بلکه بر زندگی عامه مردم نیز تاثیرگذار است. از آنجاکه آغاز فعالیت کسبه عموماً از ساعت ۹ الی ۱۰ صبح است، حجم اصلی کار آنها در ساعات ۱۲ تا ۱۳:۳۰ دقیقه شکل میگیرد. اگر ساعت کاری بانکها تا ساعت ۱۳:۳۰ باشد، حجم مراجعان بانکها از ساعت ۱۲ تا پایان ساعت اداری بهقدری بالا میرود که نارضایتی بسیاری را ایجاد میکند.
جناب آقای وزیر؛ ما در عصر دیجیتال زندگی میکنیم. در دنیایی که این همه تحولات در آن ایجاد شده، ساعتهای کاری نباید بر اساس زندگی اجدادمان که ساعت ۶ صبح برای کار به مزارع کشاورزی میرفتند تنظیم شود. این یک اشتباه بزرگ است. چرا سیاستگذاران ترجیح میدهند با آزمون و خطا زندگی مردم را مختل کنند؟ تا کی باید امیدوار باشیم تا روزی این تصمیمگیریهای عجیب و غریب از فضای کسبوکار کشور ریشهکن شود و افرادی تصمیمگیری کنند که خودشان یک کسبوکار را قبلاً مدیریت کرده باشند و متوجه باشند که فضای اقتصادی ما نباید متاثر از تصمیمات سیاسی و هیجانزده باشد.
دفتر وزارتی؛ یا بنگاه شادمانی
در وزارت نیرو محرابیان، نیروگاههای بخش دولتی به اسم خصوصیسازی، به اشخاصی که در چند سال گذشته در وزارت نیرو سمت داشتند واگذار شد. امروز شاهدیم که همین شرکتها اجازه ورود بخش خصوصی به این حوزه را نمیدهند. آیا غیر از اینست که بسیاری از شرایط حال حاضر، برآمده از دوران مدیریت طولانی همین افراد در مدیریت آب است؟ آیا میتوان نتیجه گرفت که تصمیمات نابخردانه دو سال گذشته وزارت نیرو متأثر از مشاوره این افراد است؟ نفوذ این اشخاص در دفتر وزارتی چقدر است؟ از آنجا که تصمیمهای اخیر وزارت نیرو بیشباهت به دوران تصدی اینگونه افراد در گذشته است، شائبه تأثیر فراوان این افراد بر سیاستهای صنعت آب و برق، قوت بیشتری مییابد.
شفاف نباش و حکومت کن
شفافیت و اطلاعرسانی نقش مهمی در تنویر افکار عمومی و نیز پیشگیری و مبارزه با فساد دارد. علیالخصوص برای وزارتخانهای که وظیفه اصلیاش ارائه خدمات به شهروندان و مردم است. اما وزارتخانه محرابیان از همان ابتدای کار بنای کار خود را بر عدم شفافیت و تعریف و تمجید گذارده است. این موضوع در بحران اخیر قطعی آب تهران به شدت نمایان گشت. بهطوریکه در دو سه روز اول قطعی آب هیچگونه اطلاعرسانی به دستور شخص وزیر صورت نگرفت. گویا مشاوران رسانهای و ناآگاه جناب وزیر گمان میکردند که طی دو روز مشکل برطرف میشود، ولی وقتی کار به درازا کشید و رسانههای بیگانه و معاند موضوع را تیتر خبری کردند، وزارت نیرو نیز مجبور شد از تاریکخانه خود خارج شود.
همین موضوع و موضوعات مشابه بارها و بارها در این دوسال تکرار شده است. گویا سیاست اصلی دفتر وزیر و روابط عمومی وزارتخانه تنها «بهبه» و «چهچه» گویی است. در حدی که وزیر نیرو نه تنها دستور به عدم مصاحبه مدیران شرکتهای تابعه میدهد، بلکه با یک نظم امنیتی سعی در کنترل اوضاع دارد. اما آیا امکانپذیر است؟ مردم، شاهدان و ناظران آگاه وضع موجود هستند. مگر میشود کاستیها را انکار کرد؟ از یکطرف دستور به درج و نشر «اخبار مثبت» داده میشود، از طرف دیگر پدیده «شهروند خبرنگاران» لحظه به لحظه وقایع و کاستیها را به اشتراک میگذارند. یاد این مَثَل معروف میافتیم: «قسم روباه را باور کنیم یا دم خروس را؟»
علیاکبر محرابیان که بدون دانش از صنعت آب و برق کشور و خارج از بدنه این وزارتخانه به ریاست آن برگزیده شد، این نکته را فراموش کرده است که وزارت نیرو در ارتباط مستقیم با مردم است. مشاوران سیاسی و دوستان و نزدیکان ایشان، صلاح کار را در لاپوشانی و فرار به جلو دیدهاند. جلسات مختلف در کنار دستورات فراوان به شرکتهای تابعه که آنها را موظف میدارد از هرگونه اخبار به تعبیر وزیر اخبار «مأیوسکننده» و «ناامیدکننده» بپرهیزند، کار را به جایی رسانده که وزارتخانه تبدیل به تاریکخانه شده است. این در حالی است که مردم شریف ایران با شرایط مختلف سازگار بوده و هستند و پنهانکاری و عدم شفافیت را برنمیتابند.
طبق دستورات شتابزدهای که از دفتر وزیر لحظهای ابلاغ میگردد، مدیران حتی حق بیان واقعیتهای موجود را بهطور مثال حجم آبهای ذخیره شده منطقه یا کمبود زیرساخت جهت تأمین برق را ندارند. عدم اطلاع جناب وزیر از صنعت آب و برق کشور، کار را برای مدیران باسابقه و کارکشته و کاربلد این صنعت سخت کرده است. مگر میشود بدون آنکه وضعیت موجود را برای مردم تشریح کرد از آنان خواست که صرفهجویی کنند؟ اگر این شفافیت وجود داشت، شاید بحرانهایی مثل قطعی آب تهران، ملاشیه اهواز، مناطق بسیاری از استان فارس، سیستان و بلوچستان، قطعی چند هفتهای آب در استان البرز و بسیاری موارد دیگر با کمک مردم قابل حل بود.
آیا انتخاب مدیر روابط عمومی خارج از بدنه وزارت نیرو و از صدا و سیمایی که اساس کار را بر کنترل افکار عمومی و نه تنویر آن قرار داده است عامل اصلی این عدم شفافیت است؟ یا داشتن یک مشاور رسانهای کم تجربه از خبرگزاری فارس و نیز اعمال سلایق غیرکارشناسانه دفتر وزارتی دلیل وجود این نگاه پادگانی و غیرشفاف در وزارت نیرو است؟
و در آخر ...
مشکلات امروز در حوزه آب و برق یک دلیل اصلی دارد؛ «نفوذ و ترک فعل بیش از یک دهه گذشته مدیران نالایق در ارکان مدیریتی وزارت نیرو». اشخاصی که همچنان بر تصمیمسازیهای وزارتخانه تأثیرگذارند. آیا با ادامه حضور این افراد امکانِ حل مسائل و اصلاح امور و ریلگذاری صحیح وجود دارد؟ وقتی مافیای آب همچنان پدرسالاری میکند و روز به روز نقشش پررنگ و پررنگتر میشود و به جای بازنشسته شدن، مورد عنایت شخص وزیر قرار گرفته و در کنار مشاوره دادن، مسئولیت بینالمللی هم میگیرد و از تمام مواهب و مزایای یک دهه گذشته بدون کم وکاست بهره میبرد، امید به شفافیت و تأمین منافع ملی انتظاری عبث و بیهوده نیست؟
حضور اشخاصی مشابه در دفتر وزیر در تصمیمگیریهای کلان همچون سفارش و بکارگیری نیروهای نورچشمی و چینش مدیران در تمام سطوح چه توجیهی میتواند داشته باشد؟ همه اینها و مسائلی از این دست جایی برای نیروهای ارزشی، متخصص و دلسوز این صنعت میگذارد؟ آیا شعار دولت و وعدهای داده شد در حد حرف باقی نمیماند؟
چرا درب اتاق وزیر نیرو و مدیر کل وزارتیاش که همهکاره وزارتخانه است در هرزمان از شبانهروز بهروی این افراد باز است و هر روز مورد عنایت و تشویق ویژه قرار میگیرند؟ آیا بخش خصوصی در این فضا میتواند رقابت کند؟ چرا بهجای توجه و استفاده از نیروهای جوان، متخصص، ارزشی و با انگیزه، دل به این افراد فرتوت باقی مانده از دولتهای قبلی خوش کردهاند؟ غیر از اینست که موفقیتهای بیشمار این حوزه بهدلیل ایثارگری و از خودگذشتگی نیروهای متخصص ارزشی در بدنه این وزارتخانه بوده است؟
چرا وزارت نیرو بهجای صحبت با مردم، سیاست لاپوشانی ضعفها و عدم شفافیت را در پیش گرفته است؟ آیا وجود همین نورچشمیها و مشاوره غلط به جناب وزیر عامل اصلی بایکوت خبری است؟ آیا منافع ایشان حضور در تاریکخانه است؟ این موضوع شائبه ارسال اخبار کذب از وضع کنونی وزارت نیرو برای شخص رئیسجمهور را نیز قوت میبخشد. آیا سیاست حاکم این روزهای وزارت نیرو، میتواند مشاوره دقیقی به شخص رئیسجمهور ارائه دهد؟
منبع: اقتصاد ۲۴
من تصور میکنم فرهیخته تر از این باشید و با ذکاوت تر اینکه بخواهید این وزارت خانه را نکوهش کنید.تصدیهای سرتاپا خطا که انتقاد ندارند از هر سمت و سویی مشاهده کنید دچار ابتذال و خطا هستند و شما به عنوان رسانه از هرسو بنگرید و انتقاد کنید سوی دیگر را نگفتید پس حق مطلب را ادا نکردید و رسالت خودتون رو به عنوان آگاه ساز دچار خدشه کردید.
آیا تاکنون ۱۰۰۰مگاوات هم به شبکه ترریق گردیده است؟!!
بقول معروف
آب از چشمه گل آلود است!!!!!!
به هر حال کریمی همان بود مه دو ماه برق کل خوزستان به دلیل عدم رسیدگی ایشان و دوستانشان با گرد و غبار و عدم شیتشوی سالیانه قطع بود ولی حائری باند خودش را حفظ میکند
برداران خوزستانی
کی می خواهید دست از سر مرد بزرگ روزهای سخت اهواز، متعهد و متخصص جناب آقای دکتر کریمی بردارید، ما ۹۹ درصد از کارکنان توزیع برق البرز از ظلم ستیزی ایشان خوشحال می شویم، حامی مستضعفین است، روانشناس متبحر، آدمش را می شناسد به کسی باج نمی دهد، دنبال منفعت شخصی نیست، دومین شرکت بزرگ به نام ایران کوچک را با حضور ۵ صبح و خروج ساعت ۲۳ شب مدیریت می کند
پس بی انصافی و عقده را کنار بگذارید . جایگاه ایشان وزارت است.
کریمی دوست داریم .
بخش خصوصی یا بخش دزدی
تامین برق مشترکین خانگی الویت اول یا صنایع ؟
تفکر استاتیک مدیریت انرژی حاکم بر آینده نگری تولید انرژی
ما هم دیگه خسته شدیم .
شرکت توزیع قزوین غرق مشکلات مدیریتی ست آقایان درگیر انتصابات خودشون و ما پرسنل بیچاره نظاره گر قدرت نمایی
ما هی کار می کنیم و یابوهای پارتی کلفت و باج خواه می دزدند.و هیچدادرسی هم نیست به جز خدا .
ویرانه تحویل گرفته داره دونه دونه درست میکنه و جلو میره وضعیت آب و برق و حتی گاز در دوران بخرانساز دولت مطبوعات روحانی یادت رفته؟
شماحساب کن طرف هارو بخاطر ناکارمدی و خلاف در دولت قبل کنار گذاشته شده اند الان شده اند معاون وزیرو مدیر کل بازرسی ونتیجه اینکه تسویه میکنن با افراد ی که باهاشون زاویه داشتن
مثلا شما فکر کن از بازرسی میخای شکایت کنی باید به کی بگی
یا مثلا کارگر نجفی از وقتی آمده کدوم مشکلو حل کرده اصلا برای چه کاری آمده فقط تسویه حساب شخصی.
و اینم بگم این از بی سوادی محرابیان استکه حائری را نمی تونه عوض کنه چون راحت فریبش میده
خلاصه مملکت افتاده دست یک سری بی ... ولی تا دلت بخواد پر مدعا و ...َ و قولهایی می دهندو نمی تونن عمل کنن
بعد تو دولت رئيسي به سفارش دوستان محرابيان مجددا امد تو وزارت نيرو تا الان که روزگارشو به روزمرگي مي گذراند تا با حقوق معاونت و سقف حقوق بازنشسته شود البته تنها کار مثبتي که انجام داده اينه که خانم زحمتکش رو مشاور خودش کرده تا انهم با حقوق مشاور معاون وزيري بازنشسته شود و بکار گيري شازده ي خانم زحمتکش در دفترش مي باشد بغير از آن اگر شما کار مثبتي از ايشان ديديد ما هم ديديم
آقای وزیر مدیریت مصرف با کاهش سطح ولتاژ فقط سبب نارضایتی مشترکین میشود زیرا علاوه بر اعمال خاموشیهای تکراری و طولانی مدت وسایل و تجهیزات مشترکین هم به دلیل پایین بودن ولتاژ آسیب میبیند
آقای وزیر ، این معاون برق خود را با لیسانس فیزیک بفرست به خانه تا از بازنشستگی خود استفاده کند و تیم شوآف دهنده ایشان هم در تهران تغییر کنند
این ره که شما میروید صحیح نیست
وضعیت برق مشترکین در پایتخت افتضاح است مدیرعامل توزیع تهران بزرگ اصلا از خاموشیها و تحلیل حوادث عاجز است زیرا وقتی خودش فقط دو سال مدیر شمیران بود در یک تابستان بیش از ...ترانس سوزاند زیرا مارهای دیگر داشت که البته معرف حضور ...و … هست
برق نیوز اگر اهل شفاف سازی و نقد و رو کردن نور چشمی هستی ، پس چطور مدیرکل دفتر سرمایه گذاری و تنظیم مقررات بازار آب و برق وزارت نیرو را با سفارش تمام پنهان کردی.
چقدر پیام ها و کامنتهای مختلف در خصوص ایشان آمد و شما پنهان کردی.
نور چشمی در کل دوران وزارت نیرو ، به نورچشمی بودن این فرد ندیدیم و نخواهیم دید.
کسی که حتی در وزارت نیرو کارشناسی نکرده و یک روز در وزارت نیرو نبوده ، حال بالادستی افرادی همچون ما شده است که سال ها در این وزارتخانه پووست انداختیم و الف را از ب تشخیص نمی دهد.
بله ، در دوران آقای محرابیان و رییس جمهور محترم ، چنین انتصابی واقعا همه را شگفت زده کرد.
کسی که در زمان منع استخدام از طرف وزیر نیروی وقت ، آقای اردکانیان و تحت هر نوع استخدام و هر تبصره،، در شرکت توزیع تهران بزرگ با امضای طلایی استخدام شد. حتی معاون وقت منابع انسانی توزیع تهران ، مکتوب به توانیر اعلام کرده بود که ایشان شرایط استخدام را ندارد و بگویید چه کنیم و چطوری استخدام کنیم!!! سپس با سفارشات تمام در کمترین زمان ممکن استخدام و سپس کارشناس و کارشناس مسئول و ... ، بله این فرد بدون یک روز سابقه مدیریتی ، یهو از توزیع تهران به مدیرکل وزارت نیرو رسید. ببینید ممکت به کجا میرود.
بدتر آنکه با این رزومه ، و در این دوران که یک شغل هم برای نخبگان مملکت وجود ندارد، ایشان را هیات علمی تربیت مدرس هم کردند. افتضااااااح تا کجااااااااااا
ما به کجا داریم پیش میرویم. واقعا اوضاع مملکت ؟!!!؟
حال باید دید وزارت نیرو به کجا میخواهد برود و سرنوشت ما دست چه کسانی رقم میخورد.
برق نیوز حال اگر اهل شفافیت و نورچشمی رووو کن هستی. اینم نقد و این هم حق و عدالت و شفاف سازی
حال باید گفت ، بازرسی، حراست و بقیه عوامل که دم از عدالت و ... میزنید ، چطور چنین ظلمی را پذیرفتید و خود را به نشنیدن زدید.
بله ایشون منشی دفتر توانیر و سرباز بود و از منشی دفتری با حرفه .... شد مدیرکل وزارت نیرو.
در توزیع در حد یک تکنسین هم نبود. فرق پست و شالتر هم نمیدانست و حتی یک کار در طول روز انجام نمیداد و معاون مهندسی و مدیرعامل هم به همان دلایلی که مدیرکل شد ، تا زانوو خم میشدند. زمان ورودش در شرکت توزیع ، تا دو ماه هیچ کسی ایشون رو به عنوان کارشناس هم قبول نمیکرد.
البته این سمت ها پایدار نیست.
برق نیوز ، شما یک گزارش جهت شفاف سازی این موضوع ارائه کن و دل هزاران نفر را از این بی عدالتی شاد کن
فقط خود زني بلده که به ضرر همکارهاي وزارت خونه کار کنه
طبق بخشنامه شماره ۲۵۴۳۶ مورخ ۱۴۰۰/۵/۱۳ و رای دیوان عدالت، ممنوعیت همزمان اعضای هیات علمی صادر شده است و خود وزارت نیرو این موضوع را برای همه ابلاغ کرده است. حال چرا برای ایشان استثنا وجود دارد؟ احتمالا این بخشنامه نوشته شده *بخشنامه ممنوعیت اعضای هیات علمی به جز برادران میری لاریمی*
از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
در غیر این صورت، «برق نیوز» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.