چیت چیان: تغییر پارادایم برای اداره صنعت برق ضروری است
حمید چیت چیان وزیر اسبق نیرو در سی و دومین کنفرانس بین المللی برق با تاکید ضرورت توجه به علوم انسانی در اداره صنعت برق گفت: امروزه دیگر نگاه صرفا مهندسی برای اداره صنعت برق کفایت نمی کندو خلا علوم انسانی برای اداره این صنعت بنیادین محسوس است.
به گزارش برق نیوز، چیت چیان با اشاره به اینکه اولین نیاز مشترکین برق پایدار است گفت: مردم دوست دارند که علاوه بر کیفیت برق و نبود نوسانات، از حداقل خاموشی برق برخوردار باشند. کاهش هزینههای برق یکی دیگر از انتظارات مردم است. بنابراین، هزینههای برق باید کاهش یابد، چرا که در کشورمان هزینهها بالاتر از تعرفههای برق است و مردم کمتر از هزینههای واقعی پول برق پرداخت میکنند، پس براساس اقتصاد برق، باید هزینهها کاهش و تعرفهها افزایش یابد.
چیتچیان در ادامه در خصوص وضعیت آلایندگی نیروگاه های کشور گفت: در بسیاری از شهرها مثل تبریز، اراک، کرج، قزوین و تهران زمانی که نیروگاهها ناچار هستند از سوخت مازاد استفاده کنند، آلایندگی تولید برق این نیروگاهها افزایش مییابد، اظهار داشت: مردم در فصل زمستان و زمانی که نیروگاهها از سوخت مازوت استفاده میکنند شکایت فراوانی دارند.
وزیر سابق نیرو با تأکید رعایت عدالت در خصوص فروش انشعاب برق بین مشترکین گفت: متأسفانه در برخی موارد از دو مشترک نزدیک به هم دو هزینه متفاوت برای دریافت حق انشعاب گزارش میشود، پس باید تبعیض بین حق انشعاب از بین برود.
وی افزود نیازهای مشترکین و صنعت برق دو طرفه است و صنعت نیز متقابلا از مردم انتظاراتی دارد که مشارکت مردم در سرمایهگذاری و پرداخت به موقع قبوض برق، یکی از انتظارات بجای صنعت برق از مشترکان است.
چیت چیان با اشاره به وضعیت موجود نیروگاه های تولید پراکنده گفت : به دلیل تصمیم نادرست و غیر کارشناسی یکی از دستگاه های دولتی آینده این نیروگاه ها در خطر است.
چیت چیان در پایان با تاکید بر ضرورت تغییر پارادایم در صنعت برق گفت: در عصر حاضر نگاه صرفا مهندسی برای ادراه این صنعت کفایت نمی کند خلا علوم انسانی در این حوزه محسوس است.
انتشار یافته: ۵
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ترا بخدا تو يكي چيزي نگو پدر صنعت برق و اب دراوردي ................برو استراحت كن
حالا که رفته این حرفا یادش افتاده! شما اول از معاونین عالیت شروع میکردی که نهایت علوم انسانی را متبلورند!
سلام خدمت جناب آقای مهندس و دست اندرکاران برق نیوز نیاز به پارادیم خاصی نیست استفاده از مهندسین با تجربه نه متخصص بی بهره صنعت آب و برق به شرط دارا بودن مدیریت ذاتی درون افراد منتخب پست های مدیریتی ، می توان کل مشکلات صنعت رو یک شبه حل وفصل کرد.
سلام خدمت جناب آقای مهندس و دست اندرکاران برق نیوز نیاز به پارادایم خاصی نیست استفاده از مهندسین با تجربه نه متخصص بی بهره صنعت آب و برق به شرط دارا بودن مدیریت ذاتی درون افراد منتخب پست های مدیریتی بدون در نظر گرفتن شرایط سنی ، می توان کل مشکلات صنعت رو در حداقل زمان ممکن حل وفصل کرد.
متاسفانه این قصه پرغصه عقبماندگی و جبران مافات ازسوی سیاستگذاران کشورمان پس از این نیز همواره تداوم داشته و باعث شد تا این افراد همواره برای اثبات توانمندی و خودکفایی خود در برخی برههها به تفکر مهندسی و سازهای صرف متوسل شوند، بلکه اینگونه صورت خود را با سیلی سرخ نگاه داشته و سیمای متفاوتتری از آنچه که بودیم، به جهانیان ارائه دهند.
نگاهی به پروسه توسعه در بسیاری از کشورهای در حال توسعه از جمله ایران نشان میدهد عمده سیاستگذاران این کشورها در برهههایی از زمان سعی کردهاند برای دستیابی به این بُتِ عیار، به متخصصین و کارشناسان حوزههای فنی و تجربی متوسل شوند. پنداری که رمز جلال و شکوه کشورهای توسعه یافته، در وجود بناهای عظیم و یا سازههای پیچیده مهندسی در این کشورها نهفته است! ازجمله این افراد در تاریخ کشورمان، عباس میرزاست. این ولیعهد قاجاری زمانی که در اوایل قرن نوزدهم از ارتش روس شکست خورد، برای پاسخ دادن به سوال «چرا ایران شکست خورد؟»، دلایل متعددی آورد و حتی نامهای به «ژوبر» کاردار وقت سفارت فرانسته در ایران نوشت. در نهایت وی علتالعلل و چاره کار را در نبود نیروهای کارآزموده در علوم نظامی و اسلحهسازی در کشور یافت. به همین منظور برای اولین بار تعدادی از دانش آموزان را به خارج از کشور جهت فراگیری علوم نظامی، علوم دقیقه و مهندسی راه شوسه فرستاد. غافل از اینکه واقعیت امر این است که شهروندان کشورهای اروپایی از سدهها پیش از ساخت این بناهای عظیم در شهرهایشان، شاهد تحولات ذهنی و فلسفی در نسبت خود با جهان اطراف بودند و ماحصل آن سالها بعد خود را در نوع و اندازه سازهها و معماری، و البته میزان تصرف در جهان هستی و طبیعت نشان داد.
متاسفانه این قصه پرغصه عقبماندگی و جبران مافات از سوی سیاستگذاران کشورمان پس از این نیز همواره تداوم داشته و باعث شد تا این افراد همواره برای اثبات توانمندی و خودکفایی خود در برخی برههها به تفکر مهندسی و سازهای صرف متوسل شوند، بلکه اینگونه صورت خود را با سیلی سرخ نگاه داشته و سیمای متفاوتتری از آنچه که بودیم، به جهانیان ارائه دهند.
به همین خاطر در بسیاری از موارد دست به ساخت سازه ها و یا مهندسی شهرهایی زدیم که اساساً توازنی با آنچه که واقعیت تاریخی و هستیشناسی ما بوده فاصله داشته و سیمایی کاریکاتورگونه به محیط اطراف ما داده است، و حتی در برخی از موارد باعث خسارتهای بنیادین به محیط اطراف ما و طبیعت شده است که از جمله آنها میتوان به وضعیت دریاچه ارومیه، سد گتوند، وضعیت معماری شهر تهران، آلودگی شهرهای کشور، ساخت صنایع بزرگ در مناطق کویری کشور و بسیاری دیگر اشاره کرد. اما امروز به نظر میرسد با وجود رسانههای اجتماعی متعدد در کشور و همراستای با آن افزایش سواد در میان شهروندان جامعه و شکلگیری سازمانهای مردم نهاد متعدد در بخشهای مختلف از جمله محیط زیست و البته تغییر گفتمان جهانی توسعه از گفتمان مبتنی بر توسعه ابزاری و سازهای به سمت گفتمان توسعه پایدار، شاهد نوعی «خودآگاهی محیط زیستی» در کشور هستیم. امری که اگرچه نطفههای آن در جامعه ما خیلی دیرتر از آنچه میبایست شکل گرفت، اما به نظر میرسد در حال حاضر جایگاهی ویژه در میان گفتمانهای موجود در کشور برای خود دست و پا کرده است.
با این حال نکته قابل تأمل این است که نگاهی به مفهوم توسعه پایدار و گفتمانهای زیست محیطی در کشورهای توسعه یافته نشان میدهد که این گفتمان هیچگاه از آنچه که از آن تحت عنوان «علوم انسانی و اجتماعی» نام میبریم دور نبوده است؛ علومی که عمدتاً بدنبال ایجاد تناسب ذهنی و عملی میان انسان و محیط اطراف از جمله محیط زیست هستند. به عبارت دیگر، در متن این گفتمان جدید برخلاف گفتمان دوره توسعه ابزاری و سازهای، رابطه «سوژه – ابژه»گی میان انسان و جهان اطراف و طبیعت برقرار نیست که انسان برای تحمیل اراده و خواست خویش به دنبال چیرگی بر طبیعت و منابع زیستی و کنترل آن باشد. بلکه در این گفتمان جدید به نوعی ما شاهد رابطه «سوژه- سوژه» بین انسان و طبیعت هستیم. طبیعتی که به مانند انسان از هستی، حیات و ارزش مستقل برخوردار بوده و میتواند در یک رابطه تناسبی میان خود و انسان، باعث ایجاد زیستی پایدار برای انسان شود. بر همین اساس، رابطه مجموعههای عمرانی و مهندسی کشور ازجمله وزارت نیرو و سیاستگذاران آن در این عصر جدید میبایست همراه و همبسته با گفتمان موجود باشد. گفتمانی که پیش شرط بهرهگیری درست از آن، تسلط کارشناسان این مجموعه به حوزههای علوم انسانی و اجتماعی در کنار علوم مهندسی در زمان اجرای پروژههاست. خوشبختانه به نظر میرسد با توجه به آنچه که در برنامه پیشنهادی وزیر نیرو آمده است، ما شاهد این امر در سیاستگذاریهای 4 سال آتی وزارت نیرو باشیم. چراکه در این برنامه پیشنهادی از سوی دکتر اردکانیان، ما شاهد کاربست مفاهیمی چون «استفاده از متخصصین علوم اجتماعی و انسانی»، «توجه به مدیریت به هم پیوسته آب، خاک و انرژی»، «ملحوظ داشتن طبیعت و محیط انسانی در اجرای پروژهها» و... هستیم، که پیش از این در گفتمان وزارت نیرو به عنوان یک امر نظری و عملی نیز غایب بود.
نگاهی به پروسه توسعه در بسیاری از کشورهای در حال توسعه از جمله ایران نشان میدهد عمده سیاستگذاران این کشورها در برهههایی از زمان سعی کردهاند برای دستیابی به این بُتِ عیار، به متخصصین و کارشناسان حوزههای فنی و تجربی متوسل شوند. پنداری که رمز جلال و شکوه کشورهای توسعه یافته، در وجود بناهای عظیم و یا سازههای پیچیده مهندسی در این کشورها نهفته است! ازجمله این افراد در تاریخ کشورمان، عباس میرزاست. این ولیعهد قاجاری زمانی که در اوایل قرن نوزدهم از ارتش روس شکست خورد، برای پاسخ دادن به سوال «چرا ایران شکست خورد؟»، دلایل متعددی آورد و حتی نامهای به «ژوبر» کاردار وقت سفارت فرانسته در ایران نوشت. در نهایت وی علتالعلل و چاره کار را در نبود نیروهای کارآزموده در علوم نظامی و اسلحهسازی در کشور یافت. به همین منظور برای اولین بار تعدادی از دانش آموزان را به خارج از کشور جهت فراگیری علوم نظامی، علوم دقیقه و مهندسی راه شوسه فرستاد. غافل از اینکه واقعیت امر این است که شهروندان کشورهای اروپایی از سدهها پیش از ساخت این بناهای عظیم در شهرهایشان، شاهد تحولات ذهنی و فلسفی در نسبت خود با جهان اطراف بودند و ماحصل آن سالها بعد خود را در نوع و اندازه سازهها و معماری، و البته میزان تصرف در جهان هستی و طبیعت نشان داد.
متاسفانه این قصه پرغصه عقبماندگی و جبران مافات از سوی سیاستگذاران کشورمان پس از این نیز همواره تداوم داشته و باعث شد تا این افراد همواره برای اثبات توانمندی و خودکفایی خود در برخی برههها به تفکر مهندسی و سازهای صرف متوسل شوند، بلکه اینگونه صورت خود را با سیلی سرخ نگاه داشته و سیمای متفاوتتری از آنچه که بودیم، به جهانیان ارائه دهند.
به همین خاطر در بسیاری از موارد دست به ساخت سازه ها و یا مهندسی شهرهایی زدیم که اساساً توازنی با آنچه که واقعیت تاریخی و هستیشناسی ما بوده فاصله داشته و سیمایی کاریکاتورگونه به محیط اطراف ما داده است، و حتی در برخی از موارد باعث خسارتهای بنیادین به محیط اطراف ما و طبیعت شده است که از جمله آنها میتوان به وضعیت دریاچه ارومیه، سد گتوند، وضعیت معماری شهر تهران، آلودگی شهرهای کشور، ساخت صنایع بزرگ در مناطق کویری کشور و بسیاری دیگر اشاره کرد. اما امروز به نظر میرسد با وجود رسانههای اجتماعی متعدد در کشور و همراستای با آن افزایش سواد در میان شهروندان جامعه و شکلگیری سازمانهای مردم نهاد متعدد در بخشهای مختلف از جمله محیط زیست و البته تغییر گفتمان جهانی توسعه از گفتمان مبتنی بر توسعه ابزاری و سازهای به سمت گفتمان توسعه پایدار، شاهد نوعی «خودآگاهی محیط زیستی» در کشور هستیم. امری که اگرچه نطفههای آن در جامعه ما خیلی دیرتر از آنچه میبایست شکل گرفت، اما به نظر میرسد در حال حاضر جایگاهی ویژه در میان گفتمانهای موجود در کشور برای خود دست و پا کرده است.
با این حال نکته قابل تأمل این است که نگاهی به مفهوم توسعه پایدار و گفتمانهای زیست محیطی در کشورهای توسعه یافته نشان میدهد که این گفتمان هیچگاه از آنچه که از آن تحت عنوان «علوم انسانی و اجتماعی» نام میبریم دور نبوده است؛ علومی که عمدتاً بدنبال ایجاد تناسب ذهنی و عملی میان انسان و محیط اطراف از جمله محیط زیست هستند. به عبارت دیگر، در متن این گفتمان جدید برخلاف گفتمان دوره توسعه ابزاری و سازهای، رابطه «سوژه – ابژه»گی میان انسان و جهان اطراف و طبیعت برقرار نیست که انسان برای تحمیل اراده و خواست خویش به دنبال چیرگی بر طبیعت و منابع زیستی و کنترل آن باشد. بلکه در این گفتمان جدید به نوعی ما شاهد رابطه «سوژه- سوژه» بین انسان و طبیعت هستیم. طبیعتی که به مانند انسان از هستی، حیات و ارزش مستقل برخوردار بوده و میتواند در یک رابطه تناسبی میان خود و انسان، باعث ایجاد زیستی پایدار برای انسان شود. بر همین اساس، رابطه مجموعههای عمرانی و مهندسی کشور ازجمله وزارت نیرو و سیاستگذاران آن در این عصر جدید میبایست همراه و همبسته با گفتمان موجود باشد. گفتمانی که پیش شرط بهرهگیری درست از آن، تسلط کارشناسان این مجموعه به حوزههای علوم انسانی و اجتماعی در کنار علوم مهندسی در زمان اجرای پروژههاست. خوشبختانه به نظر میرسد با توجه به آنچه که در برنامه پیشنهادی وزیر نیرو آمده است، ما شاهد این امر در سیاستگذاریهای 4 سال آتی وزارت نیرو باشیم. چراکه در این برنامه پیشنهادی از سوی دکتر اردکانیان، ما شاهد کاربست مفاهیمی چون «استفاده از متخصصین علوم اجتماعی و انسانی»، «توجه به مدیریت به هم پیوسته آب، خاک و انرژی»، «ملحوظ داشتن طبیعت و محیط انسانی در اجرای پروژهها» و... هستیم، که پیش از این در گفتمان وزارت نیرو به عنوان یک امر نظری و عملی نیز غایب بود.
از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
در غیر این صورت، «برق نیوز» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.