حقی فام:صنعت برق برنامه های مدونی برای افزایش راندمان تولید تا مصرف برق دارد
سخنگوی صنعت برق کشور با اشاره به اینکه بر خلاف موضوع مطروحه در برخی رسانهها مبنی بر اینکه وزارت نیرو فقط مردم را عامل افزایش مصرف میداند، عنوان داشت: این مطلب درست نیست. ما اعتقاد داریم در تمامی موارد مرتبط با همهٔ بخشها اعم از افزایش راندمان تولید، کاهش تلفات توزیع و انتقال و افزایش بهروری انرژی در مصرف باید کار کنیم و بخصوص در افزایش راندمان تجهیزات در بخش مصرف لازم است تمامی دستگاهها و ذینفعان دخیل باشند. در بخشهای مربوط به تولید، توزیع و انتقال، برنامههای مدونی صنعت برق برای بهسازی و افزایش راندمان دارد.
به گزارش برق نیوز، محمودرضا حقیفام ، درباره گزارش شورای جهانی انرژی با موضوع مصرف سرانه برقِ خانگی برخی کشورها از جمله ایران، اظهار داشت: مقایسه مصرف سرانه انرژی بین کشورها بدون نگاه و توجه به سرانه تولید ناخالص داخلی (GDP) اشتباه بوده و مقایسه از نظر صرفاً میزان انرژی مصرفی سرانه خانگی نمیتواند اطلاعات دقیق و درستی را نتیجه دهد.
معاون هماهنگی توزیع شرکت توانیر افزود: بر این اساس اصولاً باید کشورمان از نظر مصرف سرانه انرژی را با کشوری که GDP سرانه نزدیک به ایران دارد مقایسه کرد البته عواملی مانند شرایط محیطی، پراکندگی جغرافیایی نیز دراین مقایسه باید مد نظر قرار گیرد.
حقیفام به مصرف برق در بخش خانگی اشاره کرد و عنوان داشت: در ایران خانوارها برای دریافت انرژی مصارف مختلف، همزمان از برق و گاز بهره میبرند، از این رو برای مقایسه میزان برق مصرفی به ازای هر مشترک با کشورهایی که فقط از انرژی الکتریکی بهره میبرند باید مصرف گاز به ازای هر مشترک به معادل برق تبدیل شود.
سخنگوی صنعت برق کشور با تاکید بر اینکه اکثر کشورهای ذکر شده (بخصوص صنعتی) در گزارش شورای جهانی انرژی، منابع انرژی خود را فقط از برق دریافت میکنند، تصریح کرد: طبق محاسبات انجام گرفته بر اساس اطلاعات مراکز معتبر در کشور، اگر بخواهیم میزان گاز دریافتی به ازای هر مشترک را به برق معادل تبدیل کنیم، تقریباً معادل ۱۰ هزار کیلووات ساعت مصرف معادل سرانه گاز مصرفی مشترک خواهد بود.
وی با بیان اینکه در این حالت به ازای هر مشترک خانگی در ایران تقریباً ۱۳ هزار کیلووات ساعت میزان مصرف سرانه خواهد بود، بیان داشت: این رقم بسیار قابل توجهی است و میشود آن را با کشورهای دیگر مقایسه کرد. از طرفی در حال حاضر شدت مصرف انرژی در کشورمان ۳ برابر متوسط جهانی و ۷ برابر کشورهای صنعتی است که خود نشان دهنده لزوم توجه به بهرهوری در بخش مصرف است.
حقی فام با اشاره به اینکه بر خلاف موضوع مطروحه در برخی رسانهها مبنی بر اینکه وزارت نیرو فقط مردم را عامل افزایش مصرف میداند، عنوان داشت: این مطلب درست نیست. ما اعتقاد داریم در تمامی موارد مرتبط با همهٔ بخشها اعم از افزایش راندمان تولید، کاهش تلفات توزیع و انتقال و افزایش بهروری انرژی در مصرف باید کار کنیم و بخصوص در افزایش راندمان تجهیزات در بخش مصرف لازم است تمامی دستگاهها و ذینفعان دخیل باشند. در بخشهای مربوط به تولید، توزیع و انتقال، برنامههای مدونی صنعت برق برای بهسازی و افزایش راندمان دارد.
وی ادامه داد: تولید تا مصرف برق یک زنجیره برای تأمین برق پایدار است و توجه یک سویه و بخشی به آن آسیب زاست و لازم است برنامهریزی و تزریق منابع در این بخشها هماهنگ و متوازن باشد تا بهرهوری در این صنعت افزایش پیدا کند.
حقی فام به کاهش میزان و شدت انرژی کشورهای صنعتی اشاره کرد و بیان داشت: در خیلی از این کشورها میزان رشد یا منفی شده یا ثابت است که این مرهون بخصوص افزایش راندمان تجهیزات در بخش مصرف است، بهطوری که میزان انرژی اولیه آنها در حال کاهش بوده و میزان رشد انرژی الکتریکی آنها تحت کنترل است.
سخنگوی صنعت برق کشور در انتهای سخنان خود با اشاره به میزان رشد پیک بار و رشد انرژی مصرفی الکتریکی در شبکه سراسری ایران، گفت: حرکت مستمر برای افزایش راندمان تولید تا مصرف و نیز اصلاح الگوی مصرف یک ضرورت انکارناپذیر است.
انتشار یافته: ۳
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
خیلی دوست داریم بدونیم این برنامه هاچیه؟
خصوصا در مدیریت مصرف برق
دقیقا معاونت هماهنگی توزیع چه برنامه ای تعریف کرده و چه طوری اجراش میکنه؟؟ نظارت بر اجراش چه طوریه؟؟
خصوصا در مدیریت مصرف برق
دقیقا معاونت هماهنگی توزیع چه برنامه ای تعریف کرده و چه طوری اجراش میکنه؟؟ نظارت بر اجراش چه طوریه؟؟
از برق نيوز محترم كه با ارايه گزارش هاي علمي و مستند ،مديران ارشد صنعت برق را به مشاركت و همراهي جلب نموده جاي قدرداني دارد.
در اينجا مواردي از فرمايشات جناب اقاي حقي فام را مرور ميكنيم:
1-در گزارش شوراي جهاني انرژي ، مصرف سرانه برق خانوار كشورها مورد مقايسه قرار ميگيرد. اگر به اين گزارش سالانه كه قابل دسترسي هم است مراجعه شود ، مصرف سرانه برق خانوار ايراني از متوسط جهان و كشور هاي منطقه هم كمتر است.
پس ادعاي اينكه مصرف خانوار ايراني زياد است با اين گزارش قابل اثبات نمي باشد.
2-مقايسه مصرف انرژي با توليد ناخالص داخلي هم در قالب شدت مصرف انرژي و هم بهره وري انرژي قابل تحليل ميباشد.
95 درصد تكنولوژي استفاده شده در صنايع ايران مربوط به موج دوم تحولات است يعني عصر صنعتي. صنايع موج سومي به 50 درصد مواد اوليه كمتر از صنايع موج دومي احتياج دارد و صنايع موج چهارم نيز 50 درصد كمتر از صنايع موج سوم به مواد اوليه نياز دارد. كشور هاي امريكاي شمالي و اروپا و اسياي جنوب شرقي از صنايع با تكنولوژي موج سو و چهارم استفاده ميكنند و اين سراغاز بالا بودن شدت مصرف انرژي در ايران به نسبت كشورهاي ياد شده ميباشد.
در وبسايت متعلق به پايگاه خبري تحليلي فولاد به تاريخ 1395 امده زماني كه قيمت هر بشكه نفت 110 دلار بوده ، متوسط قيمت فروش انرژي به ازاي يك بشكه به صنايع 15 دلار بود و با توجه به مصرف روزانه معادل 900 هزار بشكه نفت ميتوان محاسبه نمود كه تكنولوژي موج دوم صنايع چه بخش بسيار زيادي از ثروت كشور را مي بلعد و صنايع بجاي صادرات كالاي با انرژي110 دلاري 15 دلاري را صادر ميكند يعني در هر 900 هزار بشكه ، 95 دلار يارانه انرژي وجود دارد كه به خارج منتقل ميشود.
نكته مهم اين است كه نيروگاههاي كشور جز صنايع محسوب ميگردد و بخش عمده شدت مصرف انرژي متوجه نيروگاهها با راندمان 28 درصد يا 32 درصد است .در بخش صنايع انتقال و توزيع هم اين شدت مصرف در قالب تلفات وجود دارد.
بنابراين مقايسه مصرف انرژي در ايران با كشور هاي اروپايي دقيقا بيانگر اختلاف در تكنولوژي تجهيزات و صنايع است كه متاسفانه ما در گزارش هاي خودمان انها را حذف و بجاي ان مردم را ميگذاريم.
اگر ميخواهيد بدانيد فرق تكنولوژي موج دوم با موج چهارم چيست به يك نمونه بسنده ميكنيم:
استراليا با تكنولوژي موج چهارم و كشتي هاي يك مليون تني سنگ اهن را با هزينه 4 دلار براي هر تن به چين حمل ميكند ولي ايران با تكنولوژي موج دوم و كشتي هاي 60 هزار تني هزينه حمل هر تن سنگ اهن از بافق تا بندر عباس 17 دلار است.
همين داستان در صنايع نيروگاهي و شبكه انتقال و توزيع هم قابل تعميم مي باشد.
ما علاوه بر اينكه با صنايع تكنولوژي موج دوم روبرو هستيم دردناكتر از ان اين است كه بخش زيادي از مديران ما با ابزارهاي مديريتي موج اول مديريت ميكنند. كافي است به يك شركت برق منطقه اي مركزي اشنا مراجعه كنيد. 25 كارمند موج چهارم را بركنار و كارمند ان با توانايي موج دوم را جايگزين ميكند.چرا؟ چون مدير عامل است .دقيقا تفكر موج اولي. همه ي شركت ها سعي ميكنند با كمك تكنيك هاي مديريتي موج سوم و چهارم از جمله جلب مشاركت خردمندان ، فضا سازي براي شايستگي ،شايسته گزيني ،ازادسازي نيروها براي كارايي تا بتوانند راندمان را افزايش و تلفات را كاهش دهند. ولي مديراني هم هستند فكر ميكنند علت تلفات بالا و پايين بودن راندمان و بهره وري ربطي به موارد بالا ندارد و به دنبال فرهنگ و كنترل ميگردد.
در اينجا مواردي از فرمايشات جناب اقاي حقي فام را مرور ميكنيم:
1-در گزارش شوراي جهاني انرژي ، مصرف سرانه برق خانوار كشورها مورد مقايسه قرار ميگيرد. اگر به اين گزارش سالانه كه قابل دسترسي هم است مراجعه شود ، مصرف سرانه برق خانوار ايراني از متوسط جهان و كشور هاي منطقه هم كمتر است.
پس ادعاي اينكه مصرف خانوار ايراني زياد است با اين گزارش قابل اثبات نمي باشد.
2-مقايسه مصرف انرژي با توليد ناخالص داخلي هم در قالب شدت مصرف انرژي و هم بهره وري انرژي قابل تحليل ميباشد.
95 درصد تكنولوژي استفاده شده در صنايع ايران مربوط به موج دوم تحولات است يعني عصر صنعتي. صنايع موج سومي به 50 درصد مواد اوليه كمتر از صنايع موج دومي احتياج دارد و صنايع موج چهارم نيز 50 درصد كمتر از صنايع موج سوم به مواد اوليه نياز دارد. كشور هاي امريكاي شمالي و اروپا و اسياي جنوب شرقي از صنايع با تكنولوژي موج سو و چهارم استفاده ميكنند و اين سراغاز بالا بودن شدت مصرف انرژي در ايران به نسبت كشورهاي ياد شده ميباشد.
در وبسايت متعلق به پايگاه خبري تحليلي فولاد به تاريخ 1395 امده زماني كه قيمت هر بشكه نفت 110 دلار بوده ، متوسط قيمت فروش انرژي به ازاي يك بشكه به صنايع 15 دلار بود و با توجه به مصرف روزانه معادل 900 هزار بشكه نفت ميتوان محاسبه نمود كه تكنولوژي موج دوم صنايع چه بخش بسيار زيادي از ثروت كشور را مي بلعد و صنايع بجاي صادرات كالاي با انرژي110 دلاري 15 دلاري را صادر ميكند يعني در هر 900 هزار بشكه ، 95 دلار يارانه انرژي وجود دارد كه به خارج منتقل ميشود.
نكته مهم اين است كه نيروگاههاي كشور جز صنايع محسوب ميگردد و بخش عمده شدت مصرف انرژي متوجه نيروگاهها با راندمان 28 درصد يا 32 درصد است .در بخش صنايع انتقال و توزيع هم اين شدت مصرف در قالب تلفات وجود دارد.
بنابراين مقايسه مصرف انرژي در ايران با كشور هاي اروپايي دقيقا بيانگر اختلاف در تكنولوژي تجهيزات و صنايع است كه متاسفانه ما در گزارش هاي خودمان انها را حذف و بجاي ان مردم را ميگذاريم.
اگر ميخواهيد بدانيد فرق تكنولوژي موج دوم با موج چهارم چيست به يك نمونه بسنده ميكنيم:
استراليا با تكنولوژي موج چهارم و كشتي هاي يك مليون تني سنگ اهن را با هزينه 4 دلار براي هر تن به چين حمل ميكند ولي ايران با تكنولوژي موج دوم و كشتي هاي 60 هزار تني هزينه حمل هر تن سنگ اهن از بافق تا بندر عباس 17 دلار است.
همين داستان در صنايع نيروگاهي و شبكه انتقال و توزيع هم قابل تعميم مي باشد.
ما علاوه بر اينكه با صنايع تكنولوژي موج دوم روبرو هستيم دردناكتر از ان اين است كه بخش زيادي از مديران ما با ابزارهاي مديريتي موج اول مديريت ميكنند. كافي است به يك شركت برق منطقه اي مركزي اشنا مراجعه كنيد. 25 كارمند موج چهارم را بركنار و كارمند ان با توانايي موج دوم را جايگزين ميكند.چرا؟ چون مدير عامل است .دقيقا تفكر موج اولي. همه ي شركت ها سعي ميكنند با كمك تكنيك هاي مديريتي موج سوم و چهارم از جمله جلب مشاركت خردمندان ، فضا سازي براي شايستگي ،شايسته گزيني ،ازادسازي نيروها براي كارايي تا بتوانند راندمان را افزايش و تلفات را كاهش دهند. ولي مديراني هم هستند فكر ميكنند علت تلفات بالا و پايين بودن راندمان و بهره وري ربطي به موارد بالا ندارد و به دنبال فرهنگ و كنترل ميگردد.
تا وقتی کلید تولید در دست ... هست وضع همینه
از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
در غیر این صورت، «برق نیوز» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.