
بالاخره بعد از سالها پیگیری بخش خصوصی و تشکلهای مختلف در حل اختلافات قراردادهای مشاوره، تامین تجهیزات و پیمانکاری، توانیر پذیرفت برای حل این چالش بر اساس رویهای که در این نظام نامه ابلاغ شده است این مشکلات بررسی گردند. البته در گام نخست فقط بررسی آن به رسمیت شناخته شده است و تصمیم گیری نهایی در خصوص نحوه خاتمه یا تعدیل پروژهها به کارگروهی موکول گردیده که با حضور معاون هماهنگی مالی و پشتیبانی و امور مجامع توانیر قرار است اجرایی شود. با حجم گسترده و تعداد بالای اختلافات قراردادی صنعت برق به نظر میرسد تا این کارگروه بخواهد به این شیوه مشکلات همه قراردادها را حل و فصل نماید دوباره نوسانات ارزی جدید و بحران اقتصادی بعدی از راه رسیده و اغلب آنها دوباره به صف بررسی بازخواهند گشت.
به گزارش برق نیوز، بالاخره بعد از سالها پیگیری بخش خصوصی و تشکلهای مختلف در حل اختلافات قراردادهای مشاوره، تامین تجهیزات و پیمانکاری، توانیر پذیرفت برای حل این چالش بر اساس رویهای که در این نظام نامه ابلاغ شده است این مشکلات بررسی گردند. البته در گام نخست فقط بررسی آن به رسمیت شناخته شده است و تصمیم گیری نهایی در خصوص نحوه خاتمه یا تعدیل پروژهها به کارگروهی موکول گردیده که با حضور معاون هماهنگی مالی و پشتیبانی و امور مجامع توانیر قرار است اجرایی شود. با حجم گسترده و تعداد بالای اختلافات قراردادی صنعت برق به نظر میرسد تا این کارگروه بخواهد به این شیوه مشکلات همه قراردادها را حل و فصل نماید دوباره نوسانات ارزی جدید و بحران اقتصادی بعدی از راه رسیده و اغلب آنها دوباره به صف بررسی بازخواهند گشت. از طرفی این شیوه بررسی صرفا برای پروژههای بزرگ تا حدودی موثر بوده و اکثر پروژههای کوچک و متوسط را یا شامل نمیشود و یا بروکراسی اداری و زمانبر بودن مراحل مختلف، پیگیریها را بی نتیجه میکند.
این شیوه تصمیم گیری و منوط کردن حل اختلافات به کارگروهی که صرفا یک نماینده آن از بخش خصوصی تعریف شده است بیشتر به کمیته رفع تکلیف میماند و احتمالا فرصتی به شرکتهای دارای لابی قوی میدهد تا از این فضا بهره برداری بیشتر نموده و از آن آبی برای بقیه گرم نمیشود.
بهتر بود توانیر نظام نامهای برای شیوه تعدیل یا خاتمه پروژههای قفل شده و نیمه کاره صنعت برقی ابلاغ میکرد تا یکجا بخش قابل توجهی از قراردادهای تیپ اصلاح و تعدیل شده و در صورت نیاز برای موارد استثناء به این شیوه عمل میشد آنهم نه صرفا در سطح توانیر که در سطوح استانی نیز قابل بررسی و حل و فصل میشد.
با اینکه وزیر نیرو اعتقاد دارد تحریمها بر صنعت برق آنها اثری ندارد، اما صنعت برق ما به شدت به آن وابسته بوده و نوسانات ارزی و تحریمهای اقتصادی کمر این صنعت را شکسته است. صنعت برق مقامات دولتی ایران به خودکفایی نزدیک به صد درصد رسیده است، ولی صنعت برق بخش خصوصی ایران بدون تجهیزات خارجی نیمه تعطیل است.
صنعت برق ما و شما تفاوتهای زیادی دارند و برای همین است که در صنعت برق ما، در شرایط رکود اقتصادی هزینهها کاهش یافته، ولی در صنعت برق شما برعکس. در صنعت برق ما با کوچکترین نوسانات ارزی اثر آن فورا احساس میشود، ولی در صنعت برق شما بعد از دو سال تازه به یک نظام نامه "چطور دورهمی بگیریم" منتهی میگردد. صنعت برق شما پویش الف ب اردکانیان راه میاندازد صنعت برق ما کمپین وصول طلبکاری. صنعت برق شما به نحوه مدیریت کردن خاموشیها فکر میکند صنعت برق ما به عدم خاموشی شرکت هایش. صنعت برق شما قراردادهای یکطرفه ظالمانه برای صنعت برق برق ما وضع میکند و کوچکترین تعهدی را خود نمیپذیرد. صنعت برق شما ابتدا حقوق پرسلنش را میدهد بعد به بدهکاریش فکر میکند، اما صنعت برق ما برعکس.
صنعت برق شما در مجلس و هیات دولت و نهادهای تصمیم گیر، بدون مشکل و حرف گوش کن معرفی میشود، ولی صنعت برق ما بخاطر اعتراضات شدید حتی به کارگروههای تصمیم گیر هم راه نمییابد.
صنعت برق شما جهاد کاهش تلفات برق راه میاندازد و صنعت برق ما جهاد کاهش تلفات نیرو. در صنعت برق شما تلفات کاهش مییابد و در صنعت برق ما افزایش.
صنعت برق شما در پی تداوم نهضت بهینه سازی مصرف برق است و صنعت برق ما درپی تداوم نهضت بهینه سازی مصرف ته مانده داراییها. صنعت برق شما دم عید خوشحال از عیدی گرفتن، صنعت برق ما دم عید عزادار جور کردن عیدی کارمندان. صنعت برق شما به فکر صادرات برق است و صنعت برق ما بفکر واردات کالا.
این نظام نامهها شاید نتوانند دردی از ما دوا کنند، ولی صنعت برق ما و شما را بر سر میزی مینشاند تا درک واقعی تری از یکدیگر داشته باشند.
صنعت برق شما و ما این روزها تفاوت معناداری پیدا کرده اند. اوج بدبختی یک صنعت را از این جمله وزیرش میتوان فهمید که گفت: "این وزارتخانه از معتبرترین بدهکاران کشور است چون دهها هزار میلیاردتومان بدهی دارد سازندگان داخلی وقتی برای دریافت مطالبات مراجعه میکنند همزمان برای اجرای طرحهای جدید نیز اعلام آمادگی میکنند. "
وزیر مملکت نمیداند که اعلام آمادگی دوباره طلبکاران وزارت نیرو نه به اعتبار این وزارتخانه که از سر فلاکت و بیکاری بخش خصوصی است که اتفاقا خود شما از مسببان اصلی آن هستید. جماعتی را بیمار کرده اید و آنها برای زنده ماندن و خلاصی از درد و رنج مجبور به تهیه دارویی هستند که صرفا شما فروشنده آنید. اسمش ... است نه اعتبار بالا!
در ادامه می توانید نظام نامه حل اختلافات قراردادی توانیر را دانلود نمایید.
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱۴
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۱



اخوی چطوره الحمدالله که شرکت در برق فارس خوبه و کارم خوب داره
خدا وکیلی یکی بیاد به داد قانون منع مداخله در شرکت برق متطفه ای فارس برسه ........قرار دا های ساختمان سازی در دبی و مسقط و .......رو دیگه بی خیال

ویلایی چند صد متری میرداماد ساخته شد
دیگه اینا هم یاد گرفتن
با شلوار سربازی بیای سرکار
ژست حزب الهی بگیری
اون وقت
سرمایه میلیاردی طوری که کسی نفهمه
باج از ایران ترانسفو و سازنده ها و برندها
راننده اختصاصی
خانه سازمانی
غذای مجانی
،،،،
تف به این....
که گذاشتنش مدیر دفتر ...
نشون می دیم سه زیپ باز باشه
همه چی داری

اما با لباس بسیجی می آد سرکار
نمازش سروقته اونم فقط احتمالا تو توانیر
مدیر هواکنه و حسینی ای که الان به برکت ... حاجی رفته نی زار عرب
و
...
اینه علت بیچارگی ما
حالا هی بگین نظام مشکل داره.
عزیزان ما خودمان مشکل داریم

معاون ... و مدیر ... هم که زندگیشون رو بردن تو ساختمون سازی تو مسقط و دبی این یعنی چی آقای محسنی رئیس مرکز حراست وزارت نیرو کجایی ببینی تو برق منطقه ای فارس داره چی می شه یا می دونی که عمل نمی کنه که مجرمی یا نمی دونی که صلاحیت این پست رو نداری
موارد اخلاقی هم بعدا با ذکر سند اعلام می شه

تا حالا اینطور بوده.
شبکه انتقال و فوق توزیع دربست ده سالیه که در اختیار این فرد در توانیر هست.

اما حاجی سربازی توانیر رفته دبی ساختمون بسازه

زشتترین کار سیاست این است که میتواند احمقترین آدمها را به عنوان خردمند و دانشمند به مردم تحمیل کند!
" دالایی لاما "

عجب پیشانی پر خیری که جیب را پر,برکت کرد و دبی و مسقط و شیراز و مدیر و توانیر و دفتر ...

گه فروتن بود و گه انبانه فیس و ورم
دوخت هر دم کیسه و اندوخت دینار و درم
زیست عمری کامیاب و مالدار و محترم
چون زعهد کودکی تا آخرین ساعت که مرد
نان به نرخ روز خورد!
در جوانی مدتی لبّاده و دستار داشت
بعد تا چندی کراوات و کت و شلوار داشت
او، که در اصلاح روی و موی خود اصرار داشت،
دیدمش روزی که از اصلاح صورت عار داشت
گاه مو بر رخ نهاد و گاه موی از رخ سترد
نان به نرخ روز خورد!
آنکه در مجلس، به پهلوی مدرس مینشست،
ناگهان از او برید و با رضاخان داد دست
چون رضا خان جیم شد، خود را به حزب توده بست
چون ورق برگشت و حزب توده هم شد ورشکست
رفت و بر درگاه فرزند رضاخان سر سپرد
نان به نرخ روز خورد!
در برِ اهل وفا رنگ وفا کیشان گرفت
در بساط میگساران، ساغر از ایشان گرفت
چون به درویشان رسید آئین درویشان گرفت
گرگ با نیرنگ، جا در جامه میشان گرفت
بر گلوی گوسفندان زبون دندان فشرد
نان به نرخ روز خورد!
گر فتاد اندر ته دریای قلزم، شد نهنگ
ور به جنگلهای افریقا درآمد، شد پلنگ
گشت مستفرنگ، اندر محفل اهل فرنگ
گاه شد رومی رومی، گاه شد زنگی زنگ
گاه ترک و گاه تازی، گاه لر شد گاه کرد
نان به نرخ روز خورد!
گشت در هر راه نان و آب داری رهنورد
یافت هر دم صورتی دیگر، چو طاس تخته نرد
گاه نر شد، گاه ماده، گاه زن شد، گاه مرد
چون به دینداران رسید از بادهخواری توبه کرد
چون به میخواران رسید آن توبه را از یاد برد
نان به نرخ روز خورد!
در بر بودائیان، آئین بودا را ستود
در بر زرتشتیان، زند و اوستا را ستود
چون مسیحی دید، انجیل مسیحا را ستود
چون کلیمی یافت، ده فرمان موسا را ستود
چون مسلمان دید، خود را از مسلمانان شمرد
نان به نرخ روز خورد!
مؤمنان او را یکی از مؤمنین پنداشتند
صالحان او را نکوکار و امین پنداشتند
دزدها او را به دزدی بیقرین پنداشتند
از چه رو جمعی چنان جمعی چنین پنداشتند؟
چونکه هم در زهد شهرت داشت، هم در دستبرد
نان به نرخ روز خورد!
بله یه کهنه رند هم به تور ما خورد که قبل قبلا عضو سازمان منافقین بود و بعدش شده بود حزب اللهی دو آتیشه دو تا دختر هم داشت که یکش رو با رانت و رابطه تو شرکت توزیع ... جا کرده بود و بواسطه رابطه و بدون داشتن ضابطه هر روز برای دخترش به به بهانه ارتقاء می گرفت و یه دخترش رو هم برده بود تو شرکن ... استخدام کرده بود و قانون منع مداخله که دیگه برای اون معنی نداشت قرار دادهای بدون تشریفات با ... می بست و خلاصه شرکت زیر دستش شده بود باشگاه تفریحاتی یه روز کوه سرخ گلستان بود یه روز کوه دراک و یک روز کوه .....و یه روز مثل جمعه پیش رو ساحل نوردی و خلاصه کار مردم تعطیل بود و فقط عیش و عشرت به پا هر کسی هر کاری دلش می خواست می کرد یکی ساز می زد یکی عشق بازی می کرد یکی دبی آپارتمان می ساخت یکی مسقط ساخت ساز داشت و یکی محوطه ساختمان اداری رو با بنگاه فروش ماشین آلات اشتباه گرفته بود و ده تا ده تا ماشین می آورد توش و می فروخت و مناقصات عمده رو که نگو همه رو خورد کرده بودند و خورنگار به هر کی دلش می خواست به هر قیمتی می داد و خلاصه عیش به پا بودگفتیم چرا خورد می کنه قراردادرو خورنگار می گفت ثواب پول تو همینه ...و سود ما از اینجا در می یاد خلاصه شرکت شده بود محل کاسبی دوستان حاج آقا تواب ما هزینه بازسازی خونه های اونا خوش به تنهایی قیمت چندتا خونه بود ولی اسمش بازسازی بود کاخ می ساختند تو تاچارا ها و مای بیچاره ها آرزوی دیدن خونه تاچاراها رو داشتیم خلاصه شکار کوه نوردی و دریا و ساحل ماهگیری و عشق کردن شده بود کار



دقت کنید
ارسال نظر قوانین ارسال نظر
لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
در غیر این صورت، «برق نیوز» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.
از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
در غیر این صورت، «برق نیوز» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.