جای زغال سنگ در سبد انرژی کشوراصلا خالی نیست/ سیاست متضاد توانیر در توسعه تجدیدپذیرها
یادداشت برق نیوز: یادداشتی در وب سایت خبری توانیر با عنوان جای خالی زغال سنگ در سبد انرژی کشور منتشر شده بود که در برق نیوز نیز بازنشر داده شد. این یادداشت بیشتر از آنکه به جنبههای فنی و تخصصی توسعه نیروگاههای زغال سنگی و هزینههای زیست محیطی آن بپردازد صرفاً با مقایسهای نادرست با کشوری مثل چین بر لزوم استفاده از زغال سنگ در سبد انرژی کشور تاکید کرده است.
بعضی از مواقع در وب سایتهای شرکتهای مادر تخصصی توانیر یا برق حرارتی و... به مقالاتی غیر واقعی پرداخته شده که هدف آنها توجیه تصمیم گیریهای نادرست و سیاستگذاریهای اشتباه مدیران ارشد دولتی برق ایران است. آنها به افرادی تریبون میدهند که یادداشتها و قلم آنها حکومتی و در راستای تایید سیاستگذاریهای دولتی بوده باشد.
هنوز یادداشتهایی که در تایید و تبلیغ پویشهایی مثل پویش برق امید از سوی توانیر و وزارت نیرو منتشر میشد را فراموش نکردهایم. مقالاتی که از رایگان کردن برق برای مشترکین حمایت کرده و آن را در راستای کاهش مصرف برق و صرفهجویی توجیه میکردند، اما برخلاف آن مقالات رپورتاژی و تبلیغی که در آن سالها منتشر میشد چیزی به جز هزینههای بیفایده نصیب صنعت برق نشد.
بر اساس آخرین آماری که وب سایتهای رسمی و مرجع دنیا در خصوص هزینههای تمام شده برق تولیدی در روشهای مختلف تولید برق منتشر کردند متاسفانه نیروگاههای گازی از خورشیدی هزینه تمام شده بالاتری دارند چه رصد به نیروگاههای زغال سنگ که جزو پرهزینهترین و آلایندهترین نیروگاههای کشور محسوب میشوند. این روزها به جای نقد صحیح و اصولی تولید برق و تغییر سیاستگذاریها و پارادایمهای حاکم بر تفکر مدیریتی صنعت برق به مواردی پرداخته میشود که متاسفانه در خلاف سیاستگذاریهای صحیح برای آینده کشور است.
در شرایطی که در ایران با کمبود ظرفیتهای انتقال شبکه برق مواجه هستیم و شبکه فعلی برق، شبکهای نیمه فرسوده و غیر قابل توسعه در کوتاه مدت است راهکاری به جز توسعه نیروگاههای تجدید پذیر آن هم به صورت پراکنده و با ظرفیتهای کوچک در انتهای شبکه وجود ندارد. یادداشت جای خالی زغال سنگ در سبد انرژی کشور در حالی منتشر میشود که ایران در بدترین روزهای آلایندگی هوای خود قرار داشته و با تعطیلی اجباری کلان شهرهای آلوده، هزینههای زیادی به اقتصاد این کشور تحمیل میشود.
در شرایط فعلی کشور، نه آب به اندازه کافی داریم و نه گازی که بتوانیم نیروگاههای گازی خود را توسعه داده و نه حتی هوایی برای تنفس که بتوانیم حرارتیها رو به عنوان نیروگاههای اصلی مورد حمایت قرار دهیم. شبکه برق ایران پاسخگوی ۳۰ هزار مگاوات کمبود برق ایران در چند سال آینده نخواهد بود و وزارت نیرو نخواهد توانست در طی دو سه سال آینده شبکه برق کشور را با این ظرفیت راهبری و مدیریت نماید.
بالاجبار باید از نیروگاههای خورشیدی بهره بگیریم و چه خوش شانسیم که نیروگاههای خورشیدی در ایران بالاترین راندمان و تولید انرژی را داشته و در شرایطی به سر میبریم که هزینه تمام شده تولید پنلهای خورشیدی به پایینترین قیمت خود در تاریخ رسیده است. در طی ده سال گذشته هزینه تولید هر وات پنل خورشیدی از بالای ۲ دلار به زیر ۱۵ سنت رسیده تا بهانهای برای استفاده از این انرژی باقی نماند.
هزینه احداث نیروگاههای خورشیدی کمتر از نیروگاههای گازی تمام شده و با احتساب هزینههای سوخت و زیست محیطی، توسعه نیروگاههای خورشیدی اقتصادیتر شده است. بزرگترین مشکل نیروگاههای خورشیدی ذخیره سازی آنها برای پیک مصرف شبانه و ایام غیر آفتابی است که با شرایطی که شبکه برق ایران با وجود نیروگاههای برقابی و اتصال با کشورهای دیگر برای ما ایجاد کرده است این مشکل به راحتی قابل مدیریت و برنامهریزیست.
به نظرم یکی از مشکلات مهم توسعه تجدید پذیرها در کشوفر توانیر و عدم پایبندی آن به برنامهها و قوانین مربوط به این حوزه است. توانیر نتوانست همزمان با سیاستگذاریهای توسعهای تجدید پذیرها به ویژه در بخش سیاستهای تنبیهی و اعمال جریمههای قانونی برای صنایع و ارگانهای دولتی که وظیفه خود در قبال تامین برق بخشی از مصارفشان با تجدیدپذیرها را انجام نداده به موقع و درست عمل کند.
آنها هنوز برای صدور قبوض جریمهای برای صنایع سردرگمند و با اعمال خاموشی (برخلاف وعده قبلی خود) به صنایعی که بخشی از برق خود را از تابلو سبز خرید کرده بوند موجب بی اعتمادی دوباره صنایع به صنعت برق شدند. صنایعی که که اقدام به خرید برق از تابلوسبز کرده بودند باید مشمول عدم جریمه میشدند که متاسفانه به روز نبودن توانیر در این زمینه موجب شد تا تعدادی از این صنایع هم هزینه بورس را پرداخته و هم قبوض برق با جریمه را دریافت کنند. این اقدامات توانیر به تنهایی کافی بود تا تلاشهای رسانهای و مشوقهای ایجاد شده برای توسعه نیروگاههای تجدیدپذیر هدر رود.
نیروگاههای هستهای و نیروگاههای زغال سنگ در ایران توجیه اقتصادی-فنی نداشته و مردم ایران مجبورند هزینه تصمیم گیریهای اشتباه قبلیها را بپردازند. هنوز چیزی از شروع عملیات اجرایی سد گتوند نگذشته بود که فعالان زیست محیطی نسبت به فاجعه این سد هشدار دادند، اما مدیران دولتی وزارت نیرو اصرار بر اتمام تصمیم گیری اشتباه خود داشتند و باعث شدند یکی از فاجعه بارترین اقدامات زیست محیطی در حوزه فنی مهندسی کشور در حوزه وزارت نیرو ثبت گردد. حالا نیز همان اشتباه برای نیروگاه زغال سنگ در حال انجام است و گوش شنوایی برای پایان دادن به این اشتباه مدیریتی در برق حرارتی وجود ندارد. اگر به گفته برق حرارتیها زغال سنگ برای چینیها چنان ارزشمند است که آنها دست به واردات گسترده زغال سنگ در سال گذشته زدهاند، ما هم با صادرات زغال سنگ میتوانیم پنل خورشیدی وارد کرده و برای کشوری که از تابش بالای آفتاب برخوردار است بدون ایجاد هزینههای زیست محیطی، توسعهای پایدار پیشبینی کنیم.
انتشار مقالات اینچنینی در پایگاه توانیر برخلاف سیاست گذاریهای کلان کشوری در توسعه تجدیدپذیرهاست و یکبار دیگر بر نگاه دوگانه توانیریها به مقوله تجدیدپذیرها را اثبات میکند.
در روزهای ابری چگونه کاهش تولید برق خورشیدی جبران خواهد شد؟
مشکلی که اروپا با آن درگیر است؟
البته که سهم برق خورشیدی و بادی هم بایستی به میزان قابل قبولی در شبکه افزایش یابد.
از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
در غیر این صورت، «برق نیوز» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.