کد خبر: ۵۸۰۹
تاریخ انتشار : ۱۱:۴۵ - ۰۹ مهر ۱۳۹۳
تجديدساختار برق، نقش عناصر سنتي حاضر در ساختار يكپارچه را تغيير داده و عناصر جديدي را با امكان عملكرد مستقل ايجاد كرده است. در تقسيم‌بندي كلي، عناصر بازار برق را مي‌توان به اپراتور مستقل بازار و معامله‌گران تقسيم نمود.

به گزارش "برق نيوز" تجديدساختار برق، نقش عناصر سنتي حاضر در ساختار يكپارچه را تغيير داده و عناصر جديدي را با امكان عملكرد مستقل ايجاد كرده است. در تقسيم‌بندي كلي، عناصر بازار برق را مي‌توان به اپراتور مستقل بازار (ISO[1]) و معامله‌گران تقسيم نمود. اپراتور مستقل نقش راهبري را در بازار ايفا نموده و قواعد بازار را تعيين مي‌كند. معامله‌گران شامل شركت‌هاي توليدكننده،[2] شركت‌هاي انتقال،[3] شركت‌هاي توزيع،[4] خرده‌فروش‌ها،[5] تجميع‌كننده‌ها،[6] كارگزارها،[7] بازارساز‌ها،[8] و مشتريان[9] هستند. [10]

اپراتور مستقل: لازمة وجود بازار رقابتي، تفكيك مالكيت شبكه از كنترل آن است. لذا نهادي مستقل از توليدكنندگان، توزيع‌كنندگان و مالكان خطوط لازم است تا بهاي انتقال را تعيين نموده، ايمني سيستم را حفظ كرده، برنامه‌ريزي تعمير را هماهنگ كرده و بر اندازه‌گيري داده‌هاي مربوط به عملكرد هر بازيگر بازار نظارت نمايد. اين نهاد بايد امكان دسترسي آزاد و غيرتبعيض‌آميز را براي تمام استفاده‌كنندگان از سيستم انتقال فراهم آورد.

ISO مي‌تواند برخي يا تمام واحدهاي توليدي سيستم را در مدار قرار داده يا از مدار حذف كند. هم‌چنين، مي‌تواند براي حفظ ايمني سيستم، (مثلاً با توجه به محدوديت انتقال، تعادل بين عرضه و تقاضا و حفظ فركانس مطلوب) بارهايي را قطع نمايد. ISO اين اطمينان را ايجاد مي‌كند كه علامت‌دهي صحيح اقتصادي به تمام شركت‌كنندگان در بازار انجام مي‌شود و اين امر خود به تصميم‌گيري صحيح واحدها و تشويق آن‌ها به استفادة مؤثر از امكانات موجود و سرمايه‌گذاري در منابع لازم براي پرهيز از انحرافات احتمالي آينده منجر مي‌گردد.

به طور كلي، دو ساختار ممكن براي ISO وجود دارد: اولين ساختار، اپراتور حداقلي (MinISO) است كه درآن، وظيفة ISO صرفاً حفظ ايمني سيستم انتقال در بهره‌برداري از بازار توان است. در اين مدل، ISO نقشي در بازار ايفا نمي‌كند و فقط به حفظ ايمني مي‌پردازد و اقتدار آن كم است. مثالي از اين مدل در ايالت كاليفرنياي آمريكا پياده شده است كه در آنISO هيچ نظارتي بر بازارهاي مالي و بخصوص معاملات سلف انرژي نداشته و كنترل بسيار محدودي بر برنامه‌ريزي واقعي واحدهاي توليد دارد.

ساختار دوم، اپراتور حداكثري است كه معمولاً در برگيرندة مركز مبادلة توان يا همان تالار بورس برق است كه با راهبري شبكه در محل واحدي مجتمع شده است. مركز مبادله توان يا power exchange (PX) نهادي مستقل، غيردولتي و غيرانتفاعي است كه با اجراي حراج مبادلات برق، قيمت تسوية بازار (market clearing price) را تعيين نموده و رقابتي‌بودن بازار را در عمل تضمين مي‌كند. در برخي ساختارها ISO و PX نهادهاي مستقلي‌اند، هر چند كه PX در همان سازمان ISO انجام وظيفه مي‌كند. ISO مربوط به بورس PJM در آمريكا و اپراتور شبكة ملي بريتانيا (NGC) از ساختار حداكثري پيروي مي‌كنند.

شركت‌هاي توليد: شركت‌هاي توليد، بنگاه‌هايي مي‌باشند كه حقوق بهره‌برداري، نگهداري و تعمير واحدهاي موجود توليد برق را در اختيار دارند؛ اين شركت‌ها ممكن است خود مالك واحد توليدي بوده و يا از طرف مالك، با بازارهاي نقدي و كوتاه‌مدت در ارتباط باشند. شركت توليد مي‌تواند برق را به عواملي بفروشد كه با آن‌ها به طور مستقيم وارد مذاكره مي‌شود و يا برق را به PX بفروشد. علاوه بر توان حقيقي، شركت توليد مي‌تواند در معاملات توان رآكتيو و ذخيرة‌گردان[11] نيز حضور داشته باشد. شركت توليد، وقفة واحدهاي توليدي خود را ظرف مدت مشخصي قبل از وقفه به ISO اطلاع مي‌دهد و ISO نيز اطلاع لازم در خصوص تأييد وقفه را براي شركت ارسال مي‌كند.

در بازار تجديدساختار شدة برق، هدف اين شركت‌ها، به حداكثر رساندن سود است. بدين منظور، اين بنگاه‌ها ممكن است در هر نوع بازاري (بازار انرژي و خدمات جانبي) شركت كرده و هر نوع معامله‌اي (نقدي، پوشش ريسك، سفته‌بازي) را انجام دهند. اين مسئوليت خود بنگاه است كه مخاطرات ممكن را مد نظر قرار دهد.

شركت‌هاي انتقال:

وظيفه و رسالت اين شركت‌ها، انتقال برق فشار قوي در شبكة انتقال كشور از توليدكننده‌ها به مشتريان و توزيع‌كننده‌هاست. استفاده از امكانات شركت انتقال، تحت نظارت ISO منطقه‌اي است. مالكيت تجهيزات لازم براي انتقال برق، شامل كابل‌ها و پست‌هاي تبديل، در اختيار اين شركت‌هاست. معمولاً مالكان شبكة انتقال همان مالكان شبكة انتقال در زمان وجود سيستم يكپارچة عمودي‌اند. در همة بازارهاي برق در دنيا، بخش انتقال تحت انحصار طبيعي اين شركت‌ها اداره مي‌شود و اصولاً ايجاد رقابت در شبكة انتقال عملي و مقرون‌به‌صرفه نيست. لذا، به منظور حصول اطمينان از برقراري شرايط عادلانه در بازار، شركت‌هاي انتقال تحت نظارت و مقررات محدودكننده‌اي فعاليت مي‌كنند.

هر شركت انتقال نقش ساخت، مالكيت، تعمير، نگهداري و بهره‌برداري از سيستم انتقال ناحية جغرافيايي مشخصي را بر عهده دارد؛ امكان انتقال عمده برق را فراهم مي‌كند، امكان دسترسي آزادانة همة مشاركت‌كنندگان را ايجاد مي‌كند و هيچ‌گونه رابطة ارگانيك يا وابستگي با ديگر شركت‌كنندگان در بازار (نظير توليدكننده‌ها و خرده‌فروشان) ندارد. مقامات ناظر مقررات حاكم بر فعاليت آنها را وضع نموده و نحوة بازيافت هزينه‌هاي سرمايه‌گذاري و بهره‌برداري از امكانات انتقال را با تعيين تعرفه‌هاي زير مشخص مي‌كند:

· تعرفه‌هاي دسترسي (هزينة اتصال هر شركت‌كننده در آن منطقه)

· هزينه‌هاي انتقال انرژي (متناسب با حجم انرژي منتقل‌شده)

· درآمدهاي مربوط به تراكم كه توسط ISO جمع‌آوري مي‌شود و بخشي از آن به مالكان خطوط داده مي‌شود.

شركت توزيع برق:

هر توزيع‌كننده از طريق امكانات خود برق را در ناحية مشخصي بين مشتريان خود توزيع مي‌كند. اين شركت‌ها تحت مقررات وضع‌شده فعاليت مي‌كنند و شبكة تحت مالكيت و اداره آن‌ها منتقل كنندة برق با ولتاژ فوق توزيع و توزيع است. آن‌ها مسئول حفظ و نگهداري ولتاژ و نيز خدمات جانبي در ناحيه خود مي‌باشند. شركت‌هاي توزيع مي‌توانند در عين حال نقش خرده‌فروش را نيز بر عهده گيرند. در اين حالت، مقررات خاصي براي جلوگيري از ايجاد انحصار در بازار خرده‌فروشي لازم است، زيرا كه مالكيت شبكة توزيع نيز طبيعتاً انحصاري است و ايجاد چند شبكة توزيع برق دور از ذهن مي‌باشد، هر چند كه نمونه‌هايي از آن وجود دارد.

خرده‌فروش‌ها:

اين نوع بنگاه‌ها، در صنعت برق دنيا عناصر جديدي به حساب مي‌آيند كه بدون داخل‌شدن در مباحث فني، صرفاً اجازة خريد و فروش برق را كسب مي‌كنند. هر خرده‌فروش، توان الكتريكي مورد نياز مشتريان خرد خود را از بازار عمده‌فروشي خريداري كرده و به مصرف‌كنندگان نهايي در بازار خرده‌فروشي مي‌فروشد. يك خرده‌فروش ممكن است از طريق تجميع‌كننده‌ها به طور غيرمستقيم با مشتريان رابطه برقرار كند.

تجميع‌كننده‌ها:

هر نوع بازارساز يا كارگزار، اعم از مؤسسة عمومي، خصوصي يا تعاوني است كه بار تعدادي از مصرف‌كننده‌هاي نهايي را با يكديگر تركيب نموده و آن را در بازار عمده‌فروشي با قيمت پايين‌تر خريداري مي‌كند. تجميع‌كننده خود ممكن است به عنوان كارگزار بين مشتريان و خرده‌فروشان عمل كند و نيز ممكن است خود در هيأت يك خرده فروش در بازار حاضر شود.

كارگزارها:

كارگزارها شخصيت‌هايي حقوقي‌اند كه در بازار (محل خريد و فروش برق) حاضر شده و خود موضعي در معاملات اتخاذ نمي‌كنند، بلكه انجام معاملات ميان مشتريان، خرده‌فروشان و توليدكنندگان را تسهيل مي‌كنند. اگر كارگزاري به كسب حق در معاملات برق علاقه‌مند باشد، بايد به عنوان توليدكننده يا بازارساز مطرح شود.

بازارساز‌ها:

يك بازارساز، صرفاً به خريد و فروش برق در بازار مي‌پردازد و بدين منظور بايد از نهادهاي مسئول كسب مجوز كند. بازارساز مي‌تواند به خرده‌فروشي برق نيز بپردازد. بازارسازها معمولاً به دنبال بهره‌برداري از فرصت‌هاي سفته‌بازي در بازاراند و از اختلاف قيمت بين نواحي و يا اختلاف قيمت نقدي و آتي استفاده مي‌كنند.

مشتريان:

منظور از مشتريان، مصرف‌كنندگان نهايي برق است كه در صورت حضور در بازار خرده‌فروشي به شبكة توزيع و در صورت حضور در بازار عمده‌فروشي به شبكة انتقال متصل مي‌شوند. در نظام تجديدساختارشدة برق، مشتريان الزاماً مجبور به خريداري برق از شركت برق منطقه‌اي يا شركت توزيع منطقة خود نيستند، بلكه مي‌توانند با حضور در بازار، از بهترين ارائه‌كننده خدمات به لحاظ ايمني، اطمينان و قيمت، برق خود را خريداري كنند. مثلاً مشتري ممكن است برق را از عرضه‌كنندگاني تهيه كند كه در ساعات غيراوج مصرف، قيمت‌ها را پايين‌تر تعيين كرده است و يا از خرده فروشي برق بخرد كه خود برق را از توليدكنندگاني تهيه مي‌كند كه معيارهاي زيست‌محيطي را رعايت مي‌كنند.


 انواع بازار توان

انواع بازارهاي مرتبط با برق را مي‌توان بر حسب محصول مورد مبادله به بازار انرژي، بازار قراردادهاي مشتقة انرژي (بازار مالي[12])، بازار خدمات جانبي و بازار ترانزيت يا انتقال تقسيم‌بندي نمود. به علاوه، بازارهاي انرژي خود از نظر فاصله بين زمان مبادله و زمان تحويل محصول، به دو نوع پيش‌از موعد (روز قبل[13] و ساعت قبل[14]) و زمان حقيقي (يا همزمان) تقسيم مي‌شوند. اين بازارها از يكديگر مستقل نبوده و سازماندهي و اجراي آن‌ها بايد در ارتباط نزديك با يكديگر انجام شود.

1-2-3-2. بازار انرژي

محلي است كه معاملات رقابتي برق در آن انجام مي‌شود. تأسيس مكاني مانند بورس برق، به معناي ايجاد فضايي متمركز است كه معاملة انرژي و تبادل اطلاعات بين خريداران و فروشندگان برق را تسهيل مي‌كند. قيمت‌هاي بازار انرژي نه تنها براي شركت‌كنندگان اين بازار بلكه براي بازارهاي مالي برق و مصرف‌كنندگان نيز شاخصي مطمئن و حائز اهميت است. بازار بايد معاملات را تسويه و پاياپاي نمايد. چنين بازارهايي معمولاً توسط ISO يا مؤسسة دارنده مجوز بورس برق (PX) اداره مي‌شود.

در مدلISO حداقلي، شركت‌كنندگان صرفاً پيشنهادهاي خريد و فروش خود را به صورت زوج‌هاي مرتب قيمت و حجم انرژي ارائه مي‌كنند. مدير بازار (ISO يا PX) تمام عرضه‌ها را با هم و تمام تقاضاها را با هم جمع زده و دو منحني عرضه و تقاضاي كل بدست مي‌آورد. نقطة برخورد اين دو منحني، حجم گردش انرژي و قيمت نهايي تسويه يا MCP [15] را مشخص مي‌كند. اين قيمت را قيمت نقدي سيستم نيز مي‌گويند و در صورتي كه نظام قيمت‌گذاري "پرداخت مطابق پيشنهاد"[16] نباشد، مبناي تسوية كلية معاملات نقدي بازار انرژي خواهد بود. در دوره‌هاي زماني كه در شبكه تراكم پيش‌بيني مي‌شود، تعديلاتي در اين قيمت صورت مي‌گيرد. بطور مثال در كشورهاي نورديك (عضو بازار nordpool)، قيمت‌هاي MCP منطقه‌اي مي‌شود و در كاليفرنيا، اين تعديل به صورت اعمال هزينه‌اي به نام بهاي تراكم (يا بهاي استفاده) براي هر مسير تحت تراكم انجام مي‌شود.

در مدل ISO حداكثري، شركت‌كنندگان در بازار، مشابه با هر صنعت تحت مقررات، اطلاعات وسيعي از قبيل پيشنهادات انرژي، هزينة راه‌اندازي، هزينة بي‌باري، نرخ‌هاي مربوط به شيب توليد[17] و حداقل زمان توقف و فعاليت را ارائه مي‌كنند. با استفاده از اين اطلاعات، ISO برنامه‌ريزي مشاركت واحدها را با هدف حداكثرسازي رفاه اجتماعي و درعين‌حال حفظ قيود ايمني اجرا مي‌كند.[18]

2-2-3-2. بازار مالي انرژي

بازار انرژي به شرحي كه ارائه شد، به منظور تحويل فيزيكي برق (انرژي) بر پا شده و انجام معامله در آن نيز به صورت نقدي است،‌ بدين معني كه قيمت محصول و سود و زيان طرفين در همان روز معامله مشخص مي‌شود. بدين لحاظ، ‌اين بازارها را بازار فيزيكي يا بازار نقدي نيز مي‌نامند.

اما محصول مورد مبادله در بازارهاي مالي انرژي، قراردادهاي مالي مربوط به برق يا هر انرژي ديگر مي‌باشد. هدف از انجام معاملات در اين‌گونه بازارها معمولاً‌ تحويل فيزيكي برق نيست. اين بازارها با هدف پوشش ريسك معامله‌گران بازار نقدي تشكيل مي‌شود، هر چند كه ممكن است برخي قراردادها به تحويل فيزيكي برق نيز منتهي شود.

در بازارهاي مالي انرژي، قراردادهاي مشتقه‌اي مانند قرارداد سلف، قرارداد آتي،‌ قرارداد اختيار معامله و قرارداد اختلاف قيمت،[19] مورد معامله قرار مي‌گيرند. از آن‌جا كه مقامات و كارشناسان بازار سرماية كشور با ابزارهاي مشتقه آشنايي كامل دارند، شرح مفصل هر يك از اين محصولات در اينجا غيرضروري به نظر مي‌رسد،‌ اما نكته قابل‌توجه در مورد اين بازارها،‌ حجم مبادلات است كه گاه به 10 برابر حجم معاملات نقدي در بازار انرژي مي‌رسد. در واقع، عمدة فعاليت بورس‌هاي برق دنيا در حال حاضر به بازار مالي برق مربوط مي‌شود.

بازار خدمات جانبي

خدمات جانبي مجموعه خدماتي است كه براي عملكرد مطمئن سيستم برق، همزمان با فعاليت بازار لازم است. در گذشته، خدمات جانبي با انرژي به‌هم‌پيوسته بود و هر دو توسط ساختاري يكپارچه كنترل و ارائه مي‌شدند. در صنعت تجديدساختارشده، خدمات جانبي از انرژي تفكيك شده است و در بازار مستقل خود، به صورت رقابتي، ارائه و معامله مي‌شود.

انواع خدمات جانبي شامل تنظيم،[20] ذخيره گردان،[21] ذخيره غيرگردان[22] و ذخيره جايگزين[23] در حال حاضر مورد مبادله است.

بازار انتقال

كالايي كه در بازار انتقال مورد معامله قرار مي‌گيرد، حق استفاده از شبكة انتقال (واريز انرژي به آن يا برداشت انرژي از آن) است. صاحب اين حق مي‌تواند خود از آن استفاده كند، يا مجدداً آن را در بازار به شركت‌كنندة ديگري بفروشد. اهميت حق‌انتقال عمدتاً زماني آشكار مي‌شود كه در شبكه تراكم رخ مي‌دهد. با كسب حقوق مشخص انتقال، شركت‌كنندگان مي‌توانند از پرداخت بهاي تراكم اجتناب كنند.

حراج حق‌انتقال معمولاً حراجي متمركز با مديريت ISO است و يا توسط مؤسسه‌اي تحت مجوز ISO صورت مي‌گيرد. شركت‌كنندگان پيشنهادهاي خود را براي خريد و فروش عرضه مي‌كنند. در هر پيشنهاد بايد حداكثر مقدار حق‌انتقال مورد معامله، قيمت خريد يا فروش و نقاط تزريق يا اخذ مي‌بايد مشخص شود. هدف مدير بازار در اين مورد اين است كه پيشنهاداتي را برنده اعلام كند كه از نظر قيود فني ممكن بوده و درآمد استفاده از شبكة انتقال را حداكثر مي‌كند.

بازارهاي پيش از موعد و هم‌زمان

بازار پيش از موعد

بازار پيش از موعد به معناي مبادله و حراج انرژي براي زماني در آينده است. تقريباً همة بازارهاي نقدي برق در دنيا و از جمله بازار ايران، بازاري پيش‌از موعد و از نوع يك روز قبل است. در بازار يك روز قبل، اگر فرضاً روز تحويل فيزيكي انرژي يا خدمات جانبي، 20 مهر باشد، تا روز 19 مهر همة شركت‌كنندگان فرصت دارند تا پيشنهادات خريد يا فروش خود را كه مي‌تواند راجع به تحويل برق در يك ساعت يا يك دورة چند ساعتي باشد، ارائه نمايند. روز قبل از تحويل، رأس ساعت معيني حراج پايان يافته و محاسبات توسط ISO يا PX به منظور تعيين قيمت تسوية بازار و برنامة توليد و مصرف شركت‌كنندگان و اعلام آن آغاز مي‌شود. برنامه معمولاً در بعد از ظهر روز قبل اعلام مي‌شود و از ساعت 0:0 روز تحويل، شركت‌كنندگان، مي‌بايد مطابق برنامه، انرژي را از شبكه تحويل گرفته يا به آن تحويل دهند. تسوية اين بازارها معمولاً روزانه يا هفتگي است.

بازار همزمان

به منظور حفظ فركانس و عملكرد مطمئن سيستم قدرت، در هر زمان بايد توليد و مصرف با هم در تعادل باشند. مصرف يا توليد واقعي ممكن است با آنچه در بازار پيش از موعد تعيين شده، متفاوت باشد؛ لذا، براي تأمين قدرت تعادلي[24] بازار همزمان ايجاد مي‌شود. اين بازار را بازار تعادلي نيز مي‌نامند.

بازار همزمان در اكثر كشورها توسط ISO اداره مي‌شود. شركت‌كنندگاني كه مايل به ايفاي نقش در بازار همزمان‌اند، معمولاً پس از اتمام بازار يك روز قبل، پيشنهادهاي خود را براي افزايش توليد (يا كاهش مصرف) و يا كاهش توليد (يا افزايش مصرف) ارائه مي‌كنند. افزايش توليد يا كاهش مصرف كه upward regulation نيز نام دارد، براي زماني است كه عرضة زمان حقيقي از تقاضاي زمان حقيقي كمتر شده است. كاهش توليد يا افزايش مصرف كه downward regulation نيز خوانده مي‌شود، براي زماني است كه عرضة زمان حقيقي از تقاضاي زمان حقيقي بيشتر شده است. قيمت‌هاي پيشنهادي براي افزايش توليد يا كاهش مصرف معمولاً به ترتيبي افزايشي و قيمت‌هاي كاهش توليد يا افزايش مصرف به ترتيبي كاهشي مرتب مي‌شود. براي رفع كمبود عرضه، ISO از پايين‌ترين قيمت در سمت كساني كه پيشنهاد افزايش توليد داشته‌اند، و براي رفع مازاد عرضه، ISO از بالاترين قيمت در سمت كساني كه پيشنهاد كاهش توليد داشته‌اند، آغاز مي‌كند. شركت‌كنندگاني كه در زمان حقيقي انتخاب مي‌شوند، بايد بتوانند دستورات ISO را در مورد كاهش يا افزايش توليد يا مصرف اجرا كنند.



[1] . Independent System Operator

[2] . GenCo

[3] . TransCo

[4] . DisCo

[5] . RetailCo

[6] . Aggregator

[7] . Broker

[8] . Marketer

[9] . Customer

10. در تهية مطالب اين قسمت، از اين كتاب استفاده شده است: شاهيده‌پور. محمد، " عمليات بازار در سيستمهاي الكتريكي قدرت"، ترجمه دكتر حسن سيفي و ديگران، انتشارات مركز مطالعات و برنامه‌ريزي شبكه‌هاي قدرت، 1384، تهران

[11] . spinning reservoir

[12] . financial market

[13] . day-ahead

[14] . hour-ahead

[15] . market clearing price

[16] . pay-as-bid

[17] . ramp rate

4. در بازار برق ايران نيز همين نظام با محوريت معاونت بازار شركت مديريت شبكة برق ايران كه ISO بازار محسوب مي‌شود، در دست اجراست.

[19]. CFD : contract for difference

[20]. regulation

[21]. spinning Reserve

[22]. non-spinning Reserve

[23]. replacement Reserve

[24]. balancing power

ارسال نظر قوانین ارسال نظر
لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
در غیر این صورت، «برق نیوز» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.
نتیجه عبارت زیر را وارد کنید
captcha =
وضعیت انتشار و پاسخ به ایمیل شما اطلاع رسانی میشود.
پربازدیدها
برق در شبکه های اجتماعی
اخبار عمومی برق نیوز
عکس و فیلم
پربحث ترین ها
آخرین اخبار