درآمد توانیر سه و نیم برابر شد، اما توسعه نیروگاهها متوقف ماند

به گزارش برق نیوز، حسنعلی تقیزاده لنده رئیس هیات مدیره سندیکای شرکتهای تولیدکننده برق طی یک نشست خبری در جمع خبرنگاران با بیان اینکه طی ۵ سال اخیر تمام موارد به صورت مفصل گفته شده است و به جرات میتوان گفت که هیچ گوش شنوایی وجود ندارد، اظهار داشت: در گذشته ما گرفتار این موضوع بودیم که آیا اساساً برق یک کالا است یا یک خدمت. بعضی به اشتباه فکر میکردند که برق یک خدمت است، اما امروزه تمام کسانی که در صنعت برق هستند پذیرفتهاند که برق یک کالا است که باید بر مبنای اقتصاد بازار آزاد خرید و فروش و تجارت شود؛ اقتصاد بازاریعنی مکانیزم عرضه و تقاضا. امروز ما برق را به دو صورت معامله میکنیم: تولیدکنندگان غیردولتی برق را به توانیر میفروشند و توانیر نیز به مصرفکننده نهایی میفروشد.
او ادامه داد: در مرحله اول معامله، متاسفانه با رگولاتوری که در دست خود وزارت نیرو و توانیر است، طوری اقتصاد بازار را مدیریت میکنند که تولیدکنندگان غیردولتی طی ۱۰ سال اخیر به شدت سرکوب شدهاند و دیگر انگیزهای برای سرمایهگذاری در احداث نیروگاهها ندارند. بخش خصوصی قهر کرده و اعتماد خود را از دست داده است.
وی ادامه داد: در مرحله دوم، زمانی که توانیر برق را میفروشد، متاسفانه مکانیزم عرضه و تقاضا وجود ندارد بلکه مکانیزم تعرفه است. اساساً مکانیزم تعرفه در اقتصاد آزاد بیمعنی است؛ مکانیزم تعرفه یعنی دستکاری قیمت. در حالی که باید مکانیزم عرضه و تقاضا حاکم شود تا یک قیمتگذاری واقعی صورت گیرد و اقتصاد صنعت برق بتواند کارآمد شود. امروز همه اذعان میکنند که اقتصاد برق ناکارآمد است. در اقتصاد برق، بین ۱۶۰ تا ۷۰۰۰ تومان به ازای هر کیلووات ساعت بهای برق پرداخت میکنیم.
چرا ما به یک اقتصاد ناکارآمد رسیدیم؟ ریشه این مشکل به سال ۸۳ بازمیگردد، یعنی همزمان با طرح تثبیت حاملهای انرژی، یک ظلم مضاعف به صنعت برق اعمال شد که اثرات آن را اکنون مشاهده میکنیم.
رئیس هیات مدیره سندیکای شرکتهای تولیدکننده برق تأکید کرد: طی ۱۰ سال اخیر، یعنی از سال ۹۲ تاکنون، فشار به بخش خصوصی تشدید شده است. این مهم به دلیل ثابت نگه داشتن قیمت حاملهای انرژی بوده است.
وی تأکید کرد: دلیل اصلی ناترازی و کمبود انرژی در کشور، حضور دولت در تجارت برق است. تا زمانی که دولت (وزارت نیرو و توانیر) در تجارت برق دست داشته باشد و تصدیگری و واسطهگری کند و از محل این واسطهگری درآمد ایجاد کند، تصور رفع ناترازی برق خواب و خیالی بیش نیست. اگر مشکل کمبود برق میخواهد حل شود، باید دولت از تجارت برق خارج شود. امروز ۶۷ درصد برق تولید شده توسط بخش غیردولتی و ۹۵ درصد تجارت برق با واسطهگری توانیر در دست دولت است.
تقیزاده در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه برای کاهش تصدیگری دولت در اقتصاد انرژی چه باید کرد، گفت: ادعای ما این است که حضور دولت در تجارت برق مانع توسعه نیروگاهها شده است. در سال ۱۴۰۰ درآمد شرکت توانیر ۶۵ هزار میلیارد تومان بود و بودجه سال ۱۴۰۳ حدود ۱۷۵ هزار میلیارد تومان بوده است. به جرات میتوان گفت که درآمد توانیر بالای ۲۰۰ هزار میلیارد تومان شده است. یعنی ظرف سه سال به واسطه افزایش تعرفههای برق، درآمد توانیر ۳.۵ برابر شده است. غیر از ۲ هزار مگاوات نیروگاهی که صنایع به اجبار وارد کردهاند، یک ریال از افزایش درآمد توانیر به توسعه و احداث نیروگاه منجر نشده است.
وی ادامه داد: ما طرحی را به وزارت نیرو، کمیسیون اقتصادی دولت و سازمان برنامه و بودجه ارائه کردهایم که ما حاضریم برق را مستقیماً به مصرفکننده واقعی بفروشیم و توانیر واسطه نباشد. ۷۰ درصد درآمد را در توسعه و احداث نیروگاههای جدید هزینه میکنیم. امروز توانیر با وجود افزایش ۳.۵ برابری درآمد، هیچ توسعهای انجام نداده است. بنابراین، دولت نمیتواند نیروگاه احداث کند، بلکه بخش خصوصی باید این کار را انجام دهد. جلوی جریان نقدینگی بالا به سمت بخش خصوصی را گرفته و اجازه نمیدهد این جریان درآمدی به سمت بخش خصوصی هدایت شود. تا زمانی که توانیر و دولت از تجارت برق خارج نشوند، امید به رفع ناترازی برق خواب و خیالی خواهد بود.
منبع: تحلیل بازار
یعنی سیصد و پنجاه درصد
طبق کدام قانون، شرکت توانیر میتواتند نیروگاه احداث کند؟؟؟
از سال گذشته قیمت مصرف برق برای مشترکین افزایش پیدا کرد و از ابتدای سال 1403 هزینه واقعی تولید برق تا توزیع آن را از مشترکین دریافت می نمایند و از طرف دیگر قانون مانع زدایی هم مبالغ بسیار زیادی را به جیب وزارت نیرو سرازیر کرد الان هم که هزینه انشعاب برق هم افزایش پیدا کرده است و قیمت واقعی آن را از متقاضیان دریافت می نماید پس چرا شبکه های برق رسانی و تولید اصلاح و بهینه سازی نمی شود ؟!
عزیزان مشکل در اینجاست که بیشتر از 95 درصد مدیران ارشد و تصمیم گیرنده در صنعت برق نگاه اقتصادی به منابع مالی ندارند و بنگاه داری بلد نیستند آنچه که بیشتر گریبان صنعت برق را گرفته ناترازی تولید نیست بلکه عدم مدیریت اقتصادی منابع مالی می باشد
ضمنا اگر خیلی علاقه دارید که به جای توانیر برق را به مشترکین بفروشید چرا تقاضای فروش به مشترکین کشاورزی را ارائه نمی کنید؟
این زنجیره را در نظر بیگرید:
سرمایه-> تولید و اشتغال-> ثروت-> سرمایه
تولید ارزش افزوده داره و این یعنی ثروت واقعی. ثروت واقعی سرمایه تولید بیشتر است.
الان سرمایه گذاری عملاً صفرشده (تحریم، نابودی بخش خصوصی و فرار سرمایه). پس این حلقه متوقف شده و کاهش تولید=افزایش تورم.
راه دولت برای کاهش مقطعی فشار اجتماعی بخاطر تورم خلق نقدینگیه (مثلاحقوق یا استخدام بیشتر) که خودش تورمو بالاتر می بره چون تولیدی رخ نداده. پس دولت هزینه هاش بالا میره و مجبور میشه درآمدهای خودشو از جیب مردم افزایش بده (مثل افزایش تعرفه های برق، آب، گاز، مالیات، عوارض، آبونمان، جرایم، سوداگری در ارز و طلا، و حتی ارزاق اصلی) و این یعنی تورم دوباره، فقر، فساد، بیکاری و جرم بیشتر بدون تولید برق بیشتر
از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
در غیر این صورت، «برق نیوز» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.