معاون اول رئیس جمهوری مدعی اتمام ناترازی برق با وجود خاموشیها!

به گزارش برق نیوز، از روز ۱۷ فروردین اخباری مبنی بر آغاز قطعیهای برق منتشر شد. مردم بسیاری از شهرهای کشور در روز هفدهم فروردین ماه، قطعی چندساعته برق را تجربه کردند که در فصل بهار بیسابقه بود.
مصطفی رجبیمشهدی، مدیرعامل توانیر، ضمن عذرخواهی بابت قطعیهای بدون اطلاعرسانی، از بروز خشکسالی، کاهش دوسومی ظرفیت نیروگاههای برقآبی و تعمیرات نیروگاهها به عنوان علل خاموشیها نام برد.
او از عللی سخن به میان آورد که در هفتههای آینده امکان حل آن وجود ندارد، چراکه تعمیرات نیروگاهها پدیدهای زمانبر بوده و پدیده خشکسالی نیز به این سادگی رفع نمیشود.
در شرایطی که مردم در حال تجربه کردن قطعیهای برق در فروردینماه هستند، معاون اول رئیس جمهوری از اتمام یا کاهش ناترازی برق خبر داده است.
محمدرضا عارف در مراسم افتتاح بزرگترین خط تولید تیرآهن شرق کشور گفت: «ناترازی برق آزاردهنده بود و عدمالنفع فراوانی را برای صنعت به ارمغان آورد. امسال دیگر شاهد این رویداد نخواهیم بود یا به حداقل میرسد!»
حال باید پرسید آیا معاون اول رئیس جمهوری از وضعیت ناترازی برق در کشور مطلع نیست یا مثبتاندیشی کاذب در مسئولان ایرانی آنها را به سمت چنین صحبتهایی سوق داده است؟
وضعیت ناترازی ۲۴ هزار مگاواتی
آنطور که عباس علیآبادی، وزیر نیرو، در جلسه کمیسیون انرژی در ۱۶ دی ماه سال گذشته اشاره کرد، ناترازی برق ۲۴ هزار مگاوات است.
او همچنین روز دوشنبه ۱۸ فروردین در دوره آموزشی توجیهی مدیریت مصرف برق برای گذر از دوره اوج بار ۱۴۰۴ عنوان کرد: در اوج بار سال جاری پیشبینی میشود تقاضای برق به ۸۵ هزار مگاوات برسد، در حالی که در بهترین حالت ظرفیت تولید برق کشور ۶۵ هزار مگاوات است. این یعنی ناترازی برق در سال جاری از ۲۰ هزار مگاوات عبور میکند.
در چنین شرایطی، چطور معاون اول رئیس جمهوری وعده جبران ناترازی ۲۴ هزار مگاواتی در سه ماه را میدهد؟ این وعده در حالی مطرح میشود که در حال حاضر و با میزان مصرف ۴۹ هزار مگاواتی نیز کشور با کمبود برق مواجه است.
نبود اطلاعرسانی درست درباره خاموشیها
هرساله به دلیل عقبماندگی تولید از مصرف و البته رشد سالانه مصرف، رقم ناترازی برق هم به شکل مستمر افزایش مییابد. در چنین شرایطی که برنامههای بهخصوصی برای افزایش تولید برق یا افزایش بهرهوری مصرف وجود ندارد، نمیتوان نسبت به جبران ناترازی امیدوار بود.
مسئولان به جای انکار خاموشیها و وعده رفع ناترازی در سه ماه، بهتر است به وعدههای خود عمل کنند و حداقل اطلاعرسانی صحیحی در مورد خاموشیها انجام دهند.
شهروندان مدام از قطعی بیبرنامه برق خبر میدهند و با مراجعه به سایت اطلاعرسانی خاموشیهای شرکت توزیع برق تهران بزرگ، با خطای سایت مواجه میشوند.
این بدان معناست که اگر هر گونه اختلالی در فرایند پیامکها به وجود آید یا شهروندان نتوانند به سامانه «برق من» مراجعه کنند، از روش دیگری نمیتوانند ساعت اعمال خاموشی محل زندگی خود را متوجه شوند.
در نهایت باید گفت نهتنها اطلاعرسانی درست در مورد خاموشیها انجام نمیشود، بلکه مسئولان بدون توجه به شرایط واقعی کشور، با وعدههایی مانند اتمام ناترازیها قصد پر کردن فضای رسانهای با شعارهای مثبت دارند. شعارهایی که در واقعیت زندگی مردم جایی ندارد.
منبع: تجارت نیوز
مردم می بینند.
اول بهار با دمای هوای پایین این مقدار خاموشی نشان دهنده تابستون بسیار سختیه
فاتحه صنعت ،شعار سال همرو باید خوند
متاسفانه شرایط اقتصادی برای مردم بسیار دشوار شده و این موضوع امنیت مردم و کشور را تهدید می¬کند.
از طرفی اگر قیمت بنزین و دیگر حاملهای انرژی بالا رود ، مردم متحمل فشار اقتصادی میشوند، اما از سوی دیگر، اگر قیمت گذاری به همین روش کنونی بماند، فشار اقتصادی و آسیب آن برای مردم و کشور بسیار بیشتر است ( مثلا سالهای 76 تا 84 با اینکه، قیمت بنزین به قیمت جهانی یعنی حدود 1 دلار نزدیکتر بود، اما تورم، کمتر و اوضاع اقتصادی بهتر بود ).
تعیین دستوری قیمتها ( در اقتصادهای کشورهایی مانند ایران، کوبا ونزوئلا و ...) ریشه اصلی مشکلات است و نتایج زیر را دارد:
۱- قیمت دستوری باعث کاهش تولید و درآمد و باعث مشکلات اقتصادی شرکتها و همچنین کسری بودجه دولت ، تورم و بیکاری و کم بودن حقوقها و فرار نخبگان و متخصصان و سرمایه و قاچاق گسترده (بخاطر اختلاف قیمت با خارج) میشود. مثلا یک نانوایی یا هر بنگاه اقتصادی یا شرکتی که قیمت محصولش توسط دولت، بصورت دستوری تعیین میشود، نمیتواند به نیروی کار ، حقوق بالا بدهد.
۲- قیمت دستوری، باعث مصرف بسیار زیاد و اسرافگرایانه سوخت و منابع (بنزین، گاز، برق، آب و...) ترافیک، ناترازی سوخت، آلودگی شدید هوا در کشور و در نتیجه، خشکسالی و خشکی ذخایر آب و در نتیجه تهدید حیات در کل کشور میشود (افزایش بارندگی، پس از هر دوره کاهش رفت و آمد و مصرف سوخت در سالهای 98 و 99 و عید نوروز سالهای گذشته استان تهران یکی از نشانه های این موضوع است)
اگر مردم میدونستن، تعیین دستوری قیمت انرژی توسط دولت و مجلس ( مخصوصا بنزین) ، این آسیبهای وحشتناک برای مردم و کشور داره، دولت رو مجبور میکردن قیمتا رو به خود مردم بسپاره( عرضه و تقاضا در بازار)
پیشنهاد راه حل:
مهمترین عامل برای حل این مسائل، ایجاد انگیزه اقتصادی با آزادسازی قیمتهاست.
پیش نیاز همه اصلاحات اقتصادی و حل ناترازیها ، جلب اعتماد مردم است از راههای زیر:
۱- حذف بودجه عمومی نهادهای پر هزینه و غیر مولد مانند صدا و سیما و نهادهای مذهبی و...
۲- بستن مسیرهای قاچاق و رانت و فساد ( بویژه برای نهادهای قدرت )
۳- حذف هزینه های غیر ضروری خارج از کشور و بهبود روابط خارجی
۴- دریافت مالیات از همه نهادهای اقتصادی از جمله نهادهای حاکمیتی
۵- ارائه سهمیه سوخت و انرژی به همه مردم دارای کد ملی ( نه به بیگانگان و اتباع خارجی)
سپس انجام اصلاحات اقتصادی.
قیمت دستوری کالا و خدمات و سوخت، نابود کننده اقتصاد کشور و کسب و کار مردم، و علت اصلی ترافیک، ناترازی سوخت، آلودگی شدید هوا و خشکسالی، و همچنین مشکلات اقتصادی مردم، مانند بیکاری و کم بودن حقوقها و فرار متخصصان و سرمایه ها ازکشور و هجوم افغانها به کشور و به هدر رفت منابع است. با قیمت دستوری کالا و ارز (یعنی دخالت دولت در قیمت گزاری)، هر سرمایه گزاری (چه دولتی و چه خصوصی) در زمینه تولید و حمل و نقل و انرژی و... ، بی فایده و همراه با ضررر و زیان و اتلاف سرمایه مردم و کشور خواهد بود. در نهایت باعث کاهش تولید بدلیل عدم سرمایه گزاری و ناترازی و قحطی میشود (مثل وضعیت کنونی کشور).
بهترین راه حل برای آن، پرداخت سهمیه مستقیم سوخت و انرژی به مردم و سپس آزادسازی قیمت بر اساس عرضه و تقاضا است. اینکار به سود همه مردم و دولت است و بسیاری از معضلات اقتصادی و زیست محیطی کشور را حل میکند. همچنین، تنها مردم ایران میتواننده از این منابع و یارانه ها بهره مند شوند
با پرداخت سهمیه و یارانه( سوخت، انرژی، آب و ..) به کارت بانکی افراد ، میتوان قیمت حاملهای انرژی را به تدریج آزادسازی سازی کرد و با سهمیه صرفه جویی شده توسط افراد، هزینه های رفت و آمد و قبوض انرژی و برخی هزینه ها را پرداخت کرد. که انگیزه بالایی برای صرفه جویی همه حاملهای انرژی و بنزین و منابع را به همراه دارد.
البته لازمه این اصلاحات اقتصادی، اعتماد بین مردم و دولت هست.
تا زمانیکه قیمت سوخت و انرژی دستوری است، هیچگاه مصرف بهینه و استفاده فراگیر از انرژی پاک ( خورشیدی، بادی و ..) و سرمایه گزاری در وسایل نقلیه عمومی و تولید خودروهای بهتر اتفاق نخواهد افتاد ، نه توسط دولت و نه مردم ، و این موضوع تنها با واقعی سازی قیمت انرژی ( قیمت بین المللی و شناور وابسته به عرضه و تقاضا ) و پلکانی بودن آن ، قابل انجام است و هر کاری که اصلاح قیمت را شامل نشود ، عوامفریبی است. اگر این اصلاحات انجام نشود در آینده ای نزدیک ، قحطی و خاموشی بسیار شدیدتر خواهد شد و کشور را به سمت شرایط بسیار وخیم تر و فروپاشی می برد.
منابعی که متعلق به نسلهای آینده هم هست و از طرفی، مصرف آن باعث آلودگی و آسیب زیاد به محیط زیست و سلامت مردم و اقتصاد میشه، نباید رایگان در نظر بگیریم، اتفاقا خیلی هم قیمتش بالاست. بهتر نیست بجای سوزاندن اسرافگرایانه آنها در خودرو های تک سرنشین و دیگر مصارف غیر بهینه انرژی ، پول آنرا صرف ایجاد اشتغال و درآمد بالا و تقویت حمل و نقل عمومی برای مردم کنیم؟
از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
در غیر این صورت، «برق نیوز» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.